
راه نجات صنعت فولاد و آهن آلات در دل هزینهها نهفته است
به گزارش آهنآنلاین؛ در شرایطی که سایهی جنگ تعرفهها و مسائل سیاسی بر بازارهای جهانی سنگینی میکند، نگاه به درون و تمرکز بر چگونگی کاهش هزینههای تولید میتواند کلید بازگشت رقابتپذیری به صنعت فولاد باشد. این موضوع بهویژه برای ایران که صنعت فولادش ظرفیتهای بالایی دارد اما بخش قابل توجهی از آن بلااستفاده مانده، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. اکنون زمان آن است که به جای تمرکز بر عوامل بیرونی، با نگاه اصلاحمحور و فناورانه، مسیر جدیدی برای کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری در پیش گرفته شود.
خورشید به کمک فولاد میآید
یکی از راهکارهای نوآورانه در جهان، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی در زنجیره تولید فولاد است. گزارش اندیشکده انرژی امبر نشان میدهد که کورههای قوس الکتریکی (EAF) مستقل میتوانند تا ۱۰ درصد از هزینههای تولید را با تکیه بر انرژی خورشیدی کاهش دهند. در سناریوهایی که تولید فولاد از طریق آهن کاهشیافته (DRI-EAF) انجام میشود نیز صرفهجوییهایی بین ۲ تا ۵ درصد قابل تحقق است. این موضوع برای کشوری مانند ایران که از ظرفیت تابش خورشیدی بالایی برخوردار است، یک مزیت بالقوه بزرگ بهشمار میآید. استفاده هوشمندانه از انرژی خورشیدی نهتنها به کاهش هزینهها کمک میکند، بلکه مسیر صنعت را به سمت فولاد سبز هدایت کرده و دسترسی به بازارهای جهانی حساس به محیطزیست را آسانتر میکند.
زیرساخت؛ گلوگاه مغفول صنعت فولاد
با وجود ظرفیت بالای بیش از ۵۰ میلیون تن در صنعت فولاد و آهن آلات ایران، تولید واقعی کشور حدود ۳۰ میلیون تن است. علت این شکاف بزرگ، ناترازیهای موجود در بخش انرژی، حملونقل و ضعف زیرساختهای حیاتی است. بهرام سبحانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد، تأکید میکند که اگر دولت توان سرمایهگذاری مستقیم ندارد، میتواند از طریق جذب سرمایه بخش خصوصی، پروژههایی چون توسعه راهآهن و احداث نیروگاههای اختصاصی صنعتی را عملیاتی کند.
وی بهدرستی اشاره میکند که اگر قرار است بخش خصوصی به میدان بیاید، باید امنیت سرمایهگذاری، ثبات مقررات، و بازدهی معقول تضمین شود. نیروگاههای صنعتی یکی از مسیرهای جبران کمبود ۱۵ هزار مگاواتی برق موردنیاز صنعت فولاد هستند؛ اما این راه تنها زمانی قابل اجراست که قوانین به سرمایهگذار اجازه استفاده مستقیم از برق تولیدی را بدهد.یکی از موانع جدی سرمایهگذاری در بخش تولید فولاد، تغییرات خلقالساعه در نرخ انرژی، قوانین مالیاتی، تعرفهها و بخشنامههای مربوط به صادرات و واردات است. چنین ناپایداریهایی اعتماد بخش خصوصی را بهشدت تضعیف کرده و آنها را از ورود به پروژههای بزرگ باز میدارد. اصلاح این وضعیت، شرط لازم برای هرگونه تحول در هزینهزایی صنعت است.
بازار در تقاطع ثبات و بیثباتی
در حالی که بحثها پیرامون اصلاح ساختار هزینهای صنعت فولاد ادامه دارد، بازار نیز با نوسانات قیمتی قابلتوجهی همراه بوده است. در آخرین تحولات، قیمت میلگرد در اکثر کارخانهها ثابت باقی ماند، هرچند برخی از تولیدکنندگان کاهشهایی در بازه ۱۰۰ تا ۳۰۰ تومانی اعمال کردند. تیرآهن نیز در برخی سایزها با افزایش قیمتی بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان مواجه شد. برای نمونه تیرآهن ۱۴ شرکت ذوب آهن اصفهان در روز های اخیر به سقف ۶ میلیون و ۹۰ هزار تومانی رسیده است که دوباره به سقف قیمتی خود رسیده است.

در بخش ورقها، ورق سیاه تولیدی کارخانههای فولاد مبارکه و کاویان کاهش ۵۰۰ تا ۸۰۰ تومانی را تجربه کرد، در حالی که ورقهای اکسین بدون تغییر قیمت عرضه شدند. از سوی دیگر، انواع ورق گالوانیزه، روغنی و رنگی با رشد قیمتی ۷۰۰ تا ۲۰۰۰ تومانی همراه بودند. این نوسانات که در ظاهر بیانگر تلاش کارخانهها برای تنظیم قیمتها و مدیریت هزینههاست، در واقع نشان میدهد که بازار هنوز از نبود ثبات ساختاری رنج میبرد و برای رسیدن به تعادل پایدار، نیازمند اصلاحات جدیتر در زیرساختهای تولید و تأمین انرژی است.
قیمتگذاری دستوری، یارانههای انرژی و وابستگی شدید به منابع فسیلی، ترکیبی از تهدید و فرصت را برای صنعت فولاد ایران بهوجود آوردهاند. اگر این یارانهها هوشمندانه و هدفمند استفاده شوند، میتوانند مزیت رقابتی ایجاد کنند. در غیر این صورت، تنها به هدررفت منابع ملی منجر میشوند. حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، علاوه بر صرفهجویی، نقش مهمی در ارتقاء جایگاه ایران در زنجیره جهانی فولاد سبز دارد.
زمان تصمیمهای سخت
کاهش هزینههای تولید در صنعت فولاد، موضوعی صرفاً فنی یا اقتصادی نیست؛ بلکه نیازمند عزم سیاسی، هماهنگی بین دولت و بخش خصوصی، و نگاه آیندهنگر به بازارهای جهانی است. اگر انرژی، حملونقل، قوانین پایدار و منابع انسانی متخصص در کنار هم قرار گیرند، نهتنها رقابتپذیری افزایش مییابد، بلکه ظرفیتهای فعلی نیز به بهرهبرداری کامل میرسند. در چنین شرایطی، هر قدم بهسمت بهینهسازی هزینهها و حذف ناترازیها، گامی است برای جان گرفتن دوباره صنعتی که میتواند نهتنها محرک رشد اقتصادی داخلی باشد، بلکه بازیگری جدی در بازارهای جهانی نیز به شمار آید.