
تله قیمتی تیرآهن در پاییز ۱۴۰۴
به گزارش آهن آنلاین؛ بازار آهنآلات در هفتههای نخست پاییز ۱۴۰۴ در نقطهای ایستاده که میان منطق اقتصادی و هیجانهای روانی بازار در نوسان است. تیرآهن به عنوان یکی از محصولات کلیدی در بازار فولاد، از ابتدای مهرماه روندی صعودی را آغاز کرد و در ادامه همین ماه وارد فاز اصلاح و کاهش شد. این نوسانات در نگاه اول طبیعی به نظر میرسند، اما آنچه فعالان بازار را نگران کرده، احتمال گرفتار شدن بازار در «تله قیمتی» است؛ وضعیتی که قیمتها به ظاهر در حال تعدیلاند، اما در واقع تحت تأثیر ترکیبی از عوامل روانی، محدودیتهای عرضه، تحریمها و سیاستهای انرژی به سمت خطای تحلیلی سوق داده میشوند. در ادامه تلاش میکنیم با نگاهی تحلیلی، فنی و آیندهنگر، پدیده تله قیمتی تیرآهن را در پاییز ۱۴۰۴ بررسی کنیم و تصویری از سناریوهای محتمل پیشروی بازار ارائه دهیم.
نوسانات مهر ماه تیرآهن ذوب آهن؛ مقدمهای بر یک دام پنهان
در نخستین روزهای مهرماه، تیرآهن ۱۴ ذوبآهن اصفهان از کانال ۵۵ هزار تومان آغاز به کار کرد و در روزهای میانی ماه حتی تا محدوده ۶۰ هزار تومان پیش رفت! اما از هفته دوم مهرماه، افت قیمت تا سطح ۵۸ هزار و ۱۸۱ تومان رخ داد و سپس سقف حدود ۶۱ هزار تومانی را برای این محصول شاهد بودیم، ولیکن قیمت تیرآهن به کانال ۵۹ هزار تومانی مجددا بازگشت.

در ظاهر، این افت میتواند بهعنوان «اصلاح طبیعی قیمت پس از رشد» تعبیر شود، ولی رفتار حجم معاملات و نرخ تسویه در بورس کالا نشان میدهد که برخی فعالان بزرگ در حال خروج موقت از بازار هستند، در حالی که تقاضای خرد به شکل هیجانی همچنان پابرجاست. این تضاد رفتاری میان معاملهگران، یکی از نشانههای ابتدایی شکلگیری تله قیمتی است؛ جایی که بازار ظاهراً آرام میشود، اما زمینه برای جهشهای غیرمنطقی در آینده فراهم میگردد.
انرژی، تحریم، نرخ ارز و مکانیسم ماشه؛ چهار ضلع فشار پنهان بر بازار فولاد
تابستان گذشته با ناترازی شدید برق و توقف مکرر خطوط تولید فولاد همراه بود؛ اتفاقی که سطح عرضه را کاهش داد و باعث شد انبارها با کسری موجودی وارد پاییز شوند. در چنین شرایطی، نگرانی از کمبود گاز در زمستان و استمرار تحریمهای انرژی، به عاملی برای افزایش رفتار احتیاطی در سمت تولید تبدیل شده است.
اما در کنار این چالشها، نوسانات شدید نرخ ارز به متغیری تعیینکننده در مسیر قیمتی تیرآهن تبدیل شده است. افزایشهای ناگهانی نرخ دلار، بلافاصله بر انتظارات تورمی در بازار آهنآلات اثر میگذارد و باعث میشود خریداران برای پوشش ریسک، سفارشهای خود را جلو بیندازند یا انبارها را پر کنند. در مقابل، کاهشهای کوتاهمدت نرخ ارز فضای ابهام ایجاد میکند و عرضهکنندگان را به تعویق در فروش وادار میسازد. همین تغییرات لحظهای باعث میشود بازار از تحلیل بنیادی فاصله بگیرد و وارد فاز هیجانی شود.
از سوی دیگر، بازگشت احتمالی مکانیسم ماشه و تشدید تحریمهای مالی علیه صنایع پایه، به معنای محدودیت بیشتر در تأمین مواد اولیه و انتقال پول است؛ موضوعی که هزینه تولید را بالا میبرد و باعث میشود تولیدکنندگان تمایل کمتری به عرضههای پیوسته در بورس کالا داشته باشند. ترکیب این چهار بهنوعی فشار پنهان بر بازار وارد میکند و میتواند در هفتههای آتی زمینهساز تلهای شود که قیمتها را در محدودهای غیرواقعی نگه دارد؛ جایی که بازار نه به اندازه کافی صعودی است و نه اصلاحپذیر، بلکه درگیر بازی ذهنی میان ترس و طمع معاملهگران میشود.
روان بازار؛ خطای جمعی در پیشبینی آینده
بازار آهن، بیش از هر چیز، به رفتار جمعی و ذهنیت بازیگرانش حساس است. وقتی قیمتها چند روز پیاپی افزایش مییابد، موج خوشبینی شکل میگیرد و تقاضای سفتهبازانه بالا میرود؛ اما بهمحض افت چندروزه، همان ذهنیت تبدیل به ترس از سقوط میشود. در مهرماه شاهد هر دو فاز بودیم. ابتدا رشد ۲ هزار تومانی در چند روز پیاپی موجب شد بسیاری از خریداران انتظار جهشهای بیشتر را داشته باشند، اما در ادامه با افت ۲۲۰۰ تومانی، بازار وارد سردرگمی شد. این تغییرات سریع، بازتاب یک ذهنیت هیجانی است که میتواند در ادامه پاییز، در صورت تلاقی با عوامل بیرونی مثل نوسانات ارزی یا اخبار تحریمی، بازار را به تله روانی بکشاند. در این حالت، فعالان بازار در دام «انتظار غلط از آینده» میافتند؛ یا بیش از حد خوشبین میشوند یا بیش از اندازه محتاط. هر دو حالت، زمینهساز بیتعادلی در قیمتهاست.
سناریوهای پیشرو؛ تله قیمتی تیرآهن در آستانه تصمیمهای سخت
با توجه به شرایط فعلی، اگر محدودیت گاز در زمستان تشدید شود و عرضه کاهش یابد، احتمال بازگشت قیمتها به مدار صعودی زیاد است. اما این رشد، اگر بدون تقاضای واقعی باشد، تلهای کلاسیک برای بازار خواهد بود؛ یعنی بالا رفتن قیمتها بدون پشتوانه مصرف. در مقابل، اگر سیاستگذار در آبان و آذر اقدام به کنترل قیمتها از طریق عرضههای گسترده یا فشار به کارخانههای تولیدکننده تیرآهن کند، ممکن است بازار به شکل ظاهری آرام شود ولی در بطن خود با کمبود موجودی مواجه گردد. در چنین فضایی، هر نوسان نرخ ارز یا انتشار خبر سیاسی، میتواند جرقه جهش دوباره قیمتها باشد. از این رو فعالان بازار باید مراقب باشند تا دچار خطای تحلیل نشوند و افزایش یا کاهشهای کوتاهمدت را بهعنوان روند قطعی تعبیر نکنند.
در نهایت، تله قیمتی تیرآهن در پاییز ۱۴۰۴ بیشتر از آنکه صرفاً پدیدهای اقتصادی باشد، نتیجهی درهمتنیدگی نیروهای روانی، سیاسی و انرژی است. بازار آهن در هفتههای پیشرو نیازمند هوشیاری، تحلیل دقیق دادهها و فاصله گرفتن از تصمیمات هیجانی است؛ چرا که در چنین مقاطعی، تنها کسانی برندهاند که به جای پیروی از موج، جریان را تحلیل میکنند.