
بازار آهن آلات روی خط باریک بین سقوط و احیا
بهگزارش آهن آنلاین؛در دل رکودی که آرام اما عمیق پیش میرود، نشانههایی از فرسایش تقاضا، سردرگمی در سیاستگذاری و زنگ خطر برای بخشهای بالادستی اقتصاد شنیده میشود. بازاری که زمانی با نبض پروژههای عمرانی زنده بود، حالا چشمانتظار تصمیمهایی است که سالها به تعویق افتادهاند. چرخهای که اگر احیا نشود، نهتنها تولید را در تنگنا میگذارد، بلکه آینده را نیز در مه فرو میبرد. آنچه در ادامه میآید، تلاشی است برای واکاوی همین بزنگاه؛ جایی که امکان چرخش مسیر هست، اگر صداها شنیده شوند و تصمیمها از جنس واقعیت باشند.
ثبات قیمتها؛ نتیجه دخالت یا تدبیر؟
در بسیاری از سالها، نیمه دوم بهار و تابستان با افزایش پروژههای عمرانی، ساختوسازهای مسکونی و همچنین فعالیت بیشتر در حوزههای زیرساختی، بهعنوان دوره طلایی برای فروش آهن و فولاد شناخته میشد. اما در تابستان امسال، برخلاف روندهای معمول، بازار درگیر یک رکود عمیق است. کاهش شدید فعالیتهای عمرانی و نبود تقاضای مؤثر، باعث شده تا بازار حتی با مازاد کالا مواجه شود. بهگفته رئیس اتحادیه فروشندگان آهن استان فارس، (بار هست، اما بازار برایش نیست!)
با وجود کاهش محسوس تقاضا، سطح قیمتها در برخی بازارها از جمله تیرآهن نسبتاً ثابت مانده است. این وضعیت نه از سر توازن در عرضه و تقاضا، بلکه به دلیل مدیریت مصنوعی عرضه از سوی کارخانهها و تلاش برای جلوگیری از افت بیشتر قیمتها رقم خورده است. در حالیکه در بازار آزاد نشانههایی از رقابت منفی و کاهش قیمت مشاهده میشود، کارخانهها با کنترل میزان تولید و عرضه، سعی دارند جلوی سقوط قیمتها را بگیرند. با این حال، چنین روندی، صرفاً به تعویق انداختن بحران واقعی است!
تولید زیر فشار برق، گاز و آب
طبق گزارش انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، میزان تولید فولاد در سهماهه نخست سال جاری با افت ۴.۸ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته مواجه شده است. این کاهش، نسبت به افت ۱.۸ درصدی سال قبل، نشاندهنده تشدید فشارهاست. سهم عمده این افت به محدودیتهای انرژی، بهویژه برق بازمیگردد که از اوایل فروردین اعمال شده و در اردیبهشت به اوج خود رسیده است. حتی برخی واحدهای تولیدی تنها به واسطه برخورداری از نیروگاه اختصاصی یا خرید برق سبز توانستهاند بخشی از تولید خود را حفظ کنند. در کنار محدودیتهای برق و گاز، کمبود منابع آبی نیز بهعنوان یک چالش نوظهور برای فولادسازان در سال جاری مطرح شده است. زنجیرهای از بحرانهای زیرساختی، در کنار رکود بازار، آینده تولید فولاد در کشور را بهطور جدی تهدید میکند.
بلاتکلیفی تصمیمسازی و اهدافی که محقق نشدند
چشمانداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد کشور رسیدن به تولید سالانه ۵۵ میلیون تن فولاد بود؛ هدفی که نهتنها دور از دسترس باقی مانده، بلکه شرایط فعلی نشان میدهد حتی رسیدن به ظرفیتهای کنونی نیز دشوارتر از همیشه شده است. رئیس اتحادیه آهن و فولاد تهران، ضمن اشاره به «بلاتکلیفی عمیق در بازار» و فقدان روند مشخص، بر این نکته تأکید دارد که «زنجیره فولاد باید به دست فولادیها اداره شود». وی معتقد است که عدم پایبندی به برنامههای کلان، ناهماهنگی میان تولید و سیاستگذاری، و همچنین مداخلات غیرکارشناسی در بازار، مانع تحقق اهداف توسعهای شدهاند.
بحران قیمتگذاری دستوری در بازار آهنآلات
در شرایط فعلی، موضوع قیمت آهن آلات در بورس کالا نیز بهعنوان یکی دیگر از گلوگاههای التهاب بازار مطرح است. رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران نسبت به تعیین قیمت پایه بدون مشورت با فعالان زنجیره هشدار داده و تأکید کرده که چنین رویهای، به اختلال گسترده در کل زنجیره خواهد انجامید. بازگشت موقت قیمتها به روال پیشین تا ۱۰ مرداد، شاید بهعنوان مُسکنی کوتاهمدت عمل کند، اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، چارهی کار در تعریف منطقی ضرایب میان حلقههای مختلف تولید و مشارکت واقعی فعالان این صنعت است.
بازاری بدون اعتماد، صنعتی در تردید
تغییرات ناگهانی، سیاستگذاریهای غیرشفاف، نبود اطمینان از آینده و فقدان نقدینگی، باعث شدهاند تا نه تنها بخش تقاضا، بلکه حتی تولیدکنندگان نیز در وضعیت «توقف سرمایهگذاری» قرار گیرند. به گفته فعالان بازار، بلاتکلیفی فعلی باعث شده خریدار و فروشنده هیچکدام قادر به تصمیمگیری مؤثر نباشند. از سوی دیگر، کارخانهها نیز با انباشت محصولات یا کاهش تولید روبهرو شدهاند، چراکه چرخه سرمایه در گردش آنها مختل شده و نقدینگی لازم برای ادامه فعالیت را ندارند.
پیشنهادهایی برای خروج از بحران بازار آهن و فولاد
در شرایطی که رکود تقاضا و محدودیتهای زیرساختی، بازار آهن و فولاد کشور را در تنگنا قرار داده، مجموعهای از راهکارهای هماهنگ، هم در سطح فوری و هم در افق بلندمدت، میتواند به احیای پویایی این بخش کمک کند. نخست، احیای پروژههای عمرانی نیمهتمام و بازگرداندن نقش فعال دولت در تحریک تقاضا، بهویژه در بخش زیربنایی، میتواند موتور تقاضای داخلی را مجدداً به حرکت درآورد و رونق را به زنجیره تولید بازگرداند. در کنار آن، تخصیص تسهیلات هدفمند به کارخانهها و تأمین نقدینگی لازم برای افزایش ظرفیت عملیاتی واحدهای تولیدی، نقشی حیاتی در احیای این صنعت ایفا میکند.
از سوی دیگر، مدیریت مصرف انرژی به نفع صنایع مادر و طراحی نظامی پیشبینیپذیر برای تخصیص سهمیههای انرژی در بلندمدت، میتواند ثبات عملکردی و برنامهریزی بهتر را برای کارخانه های فولادی به همراه داشته باشد. همچنین، بازنگری در فرآیند قیمتگذاری محصولات در بورس کالا، با مشارکت فعال بخش خصوصی، ضرورتی اجتنابناپذیر است؛ این اقدام نه تنها به شفافیت بازار کمک میکند، بلکه از بروز رفتارهای سوداگرانه و نوسانات غیرواقعی نیز جلوگیری خواهد کرد.
در نهایت، ایجاد فضای گفتوگو و تصمیمسازی جمعی در سطح ملی، با تشکیل میزهای تخصصی میان دولت، انجمنهای صنفی و تولیدکنندگان، زمینهساز همگرایی بیشتر و سیاستگذاری مؤثرتر در زنجیره ارزش فولاد خواهد بود. چنین رویکردی میتواند هم به تقویت اعتماد فعالان بازار بینجامد و هم در جهتگیری منسجم صنعت فولاد کشور در برابر چالشهای داخلی و خارجی مؤثر واقع شود.