
سیاستهای عجیب بورس، بازار آهن را به مرز انفجار رساند!
بهگزارش آهن آنلاین؛ بازار شمش فولاد ایران در شرایط کنونی با بحران تقاضا چه از منظر مصرف داخلی و چه در حوزه صادرات روبهرو است؛. بررسیها نشان میدهد قیمت صادراتی شمش ایران، در محدوده فوب 420 تا 430 دلار بهازای هر تن قرار دارد؛ اگرچه در برخی معاملات محدود تا 427 دلار نیز گزارش شده، اما این تغییرات بیشتر به دلیل حجم کم و برند خاص بوده و نشانگر وضعیت کلی بازار نیست. این میزان قیمت از سطحی که انتظار میرفت پایینتر است و فقط با رونق عرضه اعتباری بوده که اندکی وضعیت را تثبیت کرده است، اما دو عامل کلیدی همچنان مانع از افزایش قیمت هستند.
مورد اول، سردرگمی در سیاستگذاری بورس کالا جدیترین مشکل است. بورس کالا که باید بستر شفاف و منظم برای تعامل خریدار و فروشنده باشد، با اتخاذ تصمیمهای دستوری غیرقابل پیشبینی، اعتماد بازار را سلب کرده است. بهعنوان مثال، قیمت پایه گندله از هفت هزار و 400 تومان به یکباره به پنج هزار و 400 تومان کاهش یافت و آن هم در بازاری که دامنه نوسان مجاز فقط 3 درصد است.

این اقدام حدود 27 درصد کاهش قیمت را تشکیل میدهد و موجب شده تولیدکنندگان گندله در دو هفته گذشته بازار را ترک کنند و هیچ کالای جدیدی عرضه نشود. این رویکرد دستوری بورس کالا، نه تنها در گندله بلکه در عرضه شمش و محصولات فولادی نیز مشاهده میشود؛ جایی که به جای روشهای بازارمحور مانند فروش سلف یا عرضههای پرمیوم، دامنه نوسان و محدودیت حجم خرید اعمال میشود. چنین تحولی باعث شده بورس کالا از اهداف اولیه خود فاصله بگیرد و تبدیل به نهادی شود که در آن قیمت آهن آلات واقعا بازارمحور نیستند.
عامل دوم، کاهش تقاضای واقعی در بازار است. تقاضای داخلی با افت قابل توجهی مواجه شده و صادرات فولاد ایران نیز به دلیل تحریمها، رقابت منطقهای و سیاستگذاری ناکارآمد با مشکلات عمدهای دست به گریبان است. دولت که در ماههای اخیر بیش از اندازه بر درآمد نفتی حساب کرده، صنعت فولاد و صادرات آن را رها کرده و حمایتی از این بخش بهعمل نیاورده است. نمونه بارز آن، وضع عوارض وارداتی از سوی عراق بر میلگرد ایرانی است، در حالی که نرخ گمرکی برای محصولات ترکیه بسیار پایینتر بوده و این موضوع رقابتپذیری محصول ایرانی را تضعیف کرده است.
بحران روانی بازار فولاد
برای عبور از این شرایط، دولت میتواند اقداماتی موثر انجام دهد. یکی از این پیشنهادها، معافیت صادراتی کامل برای کارخانه های فولادی دولتی واقع در مناطق مرزی همچون فولاد هرمزگان، خوزستان و کاوه جنوب کیش است. این رویکرد میتواند صادرات را تسهیل کند و درآمدزایی را افزایش دهد و با کاهش مازاد عرضه در بازار داخلی، تثبیت قیمتها را تسریع کند. راه دیگر، تعریف نرخ ترجیحی ارز و پاداش ارزی برای صادرکنندگان فولاد است. بهعنوان مثال تخصیص پاداش 10 درصدی بهازای هر دلار صادراتی که این روش در بسیاری از کشورها مرسوم و مؤثر است، میتواند انگیزه صادرات را تقویت کند.
علاوه بر این، بورس کالا باید با جایگزین کردن سیاستهای دستوری با ابزارهای بازارمحور، نقش خود را بازتعریف کند. فروش سلف با تحویل تا 6 ماه، عرضه پرمیوم یا آزادسازی دامنه نوسان میتواند معاملات را به فضای واقعیتر سوق دهد. علاوهبر این لازم است دولت شرایط روانی جامعه را نیز در نظر بگیرد. صحبتهای مکرر درباره جنگ و تهدید دشمنان، باعث شده سرمایهگذاران از بخش ساختوساز کنارهگیری کنند. نتیجه این وضعیت کاهش تقاضای مسکن تا حدود 30 درصد است که به تبع آن تقاضای محصولات فولادی نیز به شدت افت کرده است. اتخاذ مواضع آرامبخش و اجرای پروژههای مسکنسازی ملی میتواند ذهن مردم و سرمایهگذاران را به سمت ادامه فعالیت سوق دهد و در نهایت تقاضای فولاد را تقویت کند.
وضعیت فعلی انبارهای فولاد نشانههایی از بحران دارد، بسیاری از واحدهای مقاطع و ورق با ظرفیت حداقلی فعالیت میکنند و به نقطه سربهسر نزدیک شدهاند. در چنین شرایطی، ادامه روند فعلی نه برای تولیدکنندگان و نه برای بازار داخلی و نه برای اقتصاد کشور قابلپذیرش است. اگر بازار به حال خود رها شود، کمبود نقدینگی، افت تولید و تداوم مازاد عرضه، صنعت فولاد ایران را در وضعیت شکنندهای قرار خواهد داد. در نهایت، بازار فولاد به راهبردی همهجانبه نیاز دارد که شامل تحریک تقاضا، تسهیل صادرات، اصلاح ساختار بورس و مدیریت روانی جامعه باشد. تنها با اجرای این برنامههای هماهنگ، میتوان از بحران عبور کرد و به بازاری پویا و پایدار دست یافت. در غیر این صورت، وضعیت شکننده کنونی همچنان ادامه خواهد یافت و تولیدکنندگان را با آسیبهای بیشتر روبهرو میکند.