
کف قیمتی آهن آلات یا ریزش بعدی؟
بهگزارش آهن آنلاین؛ بازار آهنآلات این روزها بیش از هر زمان دیگری ساکت و مبهم به نظر میرسد. سکوتی که نه از جنس ثبات، بلکه از نوع ایستایی و تردید است؛ بازاری که انگار در موقعیت «نظاره» ایستاده و هر دو سوی عرضه و تقاضا را با دیده تردید زیر نظر دارد. آمار معاملات بورس کالا، کندی بازار ساختوساز، تغییرات بیرمق نرخها و رفتار دوگانه معاملهگران، همگی گواه این فضای مهآلود است؛ این شرایط باعث شده فعالیتها در بازار به حداقل برسد و تصمیمگیریها با احتیاط و تعلل همراه باشد.
نوسانات محدود بازار آهن آلات، ثباتی ناپایدار
نگاهی به آمار بورس کالا از ابتدای دهه دوم اردیبهشت تاکنون، نشان میدهد که نرخ شمش فولادی در محدودهای نسبتاً ثابت و کمدامنه، بین حدود ۲۹ تا ۲۹.۵ هزار تومان (بدون احتساب مالیات بر ارزش افزوده) در نوسان بوده است. اگرچه از دید برخی، این آرامش قیمتی نشانهای از ثبات بازار است، اما واقعیت آن است که این ثبات بیشتر حاصل انجماد بازار و رخوت تقاضاست تا توازن واقعی عرضه و تقاضا.
دلیل این ایستایی صرفاً به یک یا دو عامل محدود نمیشود. از یکسو سیاستهای سختگیرانه مالیاتی، سامانههای متداخل، و تهدید جرائم سنگین، بسیاری از بازیگران غیررسمی یا سفتهباز را از میدان خارج کردهاند؛ و از سوی دیگر، ادامه رکود در بخش ساختوساز، کاهش مصرف واقعی داخلی، و کندی صادرات، تقاضای پایدار را از بازار ربوده است. این شرایط به بازاری منجر شده که دیگر حتی در برابر محدودیتهای انرژی و کاهش تولید نیز واکنش نشان نمیدهد و بیشتر در مسیر حفظ تعادل مصنوعی گام برمیدارد.
دوگانگی نگاه در بازار آهن؛ تردید یا فرصت؟
این فضای مبهم، دیدگاهها را نیز دوپاره کرده است. برخی معتقدند که اکنون، بهترین زمان برای ورود به بازار است؛ چرا که نرخها در کف نسبی هستند و امکان برگشت هیجانی وجود دارد. در مقابل، گروهی دیگر ترجیح میدهند همچنان دست نگه دارند، چرا که چشمانداز روشنی نمیبینند و بازار را بدون جهت میدانند.
در همین میان، نشانههایی مبهم از تحرکات موضعی نیز دیده میشود. برخی نوردیها، از جمله تولیدکنندگان نبشی و پروفیل، در روزهای اخیر نرخهای خود را اندکی جابجا کردهاند یا حتی فروشهای خود را با «تأیید قبلی» مشروط کردهاند؛ که بهنوعی میتوان آن را محک زدن تقاضای بالقوه تعبیر کرد. اما اینکه این جرقهها بتواند به آتش تقاضا بدل شود، هنوز محل تردید است. بازار فعلاً در حال رصد است؛ نه شتاب دارد و نه جسارت.
آماری که سردرگمی را تأیید میکند
بررسی جزئیات معاملات اخیر بورس کالا نیز به خوبی این بیجهتی را بازتاب میدهد. در یک نمونه بارز، در روز دوشنبه ۲۳ تیرماه، از مجموع ۲۶۲ هزار تن عرضه شمش، تنها ۱۸۸ هزار تن تقاضا ثبت شد و در نهایت حدود ۱۲۰ هزار تن معامله صورت گرفت. یعنی کمتر از نیمی از عرضه، به فروش رسید. نرخ پایانی نیز تنها با کاهش ۰.۰۵ درصدی نسبت به روز قبل، در عدد ۲۹۳ هزار تومان (به ازای هر کیلو) ایستاد.
چنین اعدادی، همزمان دو چیز را نشان میدهند: اول، عمق رکود و ضعف تقاضای مؤثر در بازار؛ و دوم، نبود اراده جدی برای بازیسازی از سمت فروشندگان. با اینکه برخی شرکتها، مانند چادرملو، حجم بالایی از شمش عرضه کردند، عمده معاملات همچنان روی نرخ پایه انجام شد؛ بدون آنکه بازار تمایلی به مزایده یا رقابت جدی بر سر کالاها داشته باشد. این نشانه، بیانگر ضعف انتظارات مثبت در بازار است.
نوردکاران زیر ضربه؛ جایی برای بازیابی نیست
در کنار همه اینها، باید به ضرباتی که فعالان صنعت نورد دریافت کردهاند نیز اشاره کرد. طی هفتههای اخیر و همزمان با تنشهای منطقهای، جنگ ۱۲روزه و تعطیلی مسیرهای صادراتی مانند عراق، فشار زیادی بر تولیدکنندگان وارد شد. با وجود اینکه این شرکتها در خط مقدم تولید کشور ایستادهاند، اما نه تنها از حمایتهای دولتی خبری نبود، بلکه در تأمین انرژی و پایداری تولید نیز دچار بحران شدند.
کارشناسان این صنعت هشدار میدهند که تکرار چنین وضعیتهایی، بدون تدوین برنامههای حمایتی، میتواند ساختار تولید داخلی را با ریسک جدی مواجه کند. نوردکاران امروز بیش از همیشه نیازمند زیرساختهای پشتیبانی در حوزه صادرات اضطراری، تأمین انرژی، و ثبات مقررات هستند. بدون این موارد، نهتنها بازیابی شرایط فعلی دشوار خواهد بود، بلکه ممکن است شاهد خروج بازیگران کوچکتر از بازار باشیم.
سکوتی پر از علامت سؤال
بازار آهن در تابستان ۱۴۰۴، بیش از آنکه منتظر تصمیم دولت یا جهش تولید باشد، درگیر تردید و انتظار فعالان خودش است. شاخصهای قیمت آهن و فولاد، آمار معاملات، و رفتار بازیگران اصلی، همگی از ایستایی و مهآلود بودن فضا حکایت دارند. در این وضعیت، تحلیلگران باید بیش از همیشه بر نشانههای پنهان، تحرکات موضعی، و بازیهای روانی در بازار تمرکز کنند. آنچه فعلاً در جریان است، نه رکود کامل و نه رونق واقعی؛ بلکه حالتی تعلیقی است که با کوچکترین شوک روانی، ممکن است بهسمت یکی از این دو قطب متمایل شود. در چنین شرایطی، هوشیاری، انعطاف، و تحلیل دقیق، مهمترین ابزار برای فعالان بازار خواهد بود. تا آن زمان، بازار همچنان نظارهگر میماند.