صنایع فولادی دست به گریبان چالش کمبود انرژی
به گزارش آهن آنلاین - باتوجهبه شروع ماههای سرد سال، یکی از موضوعاتی که صنایع ما را به شدت درگیر میکند، قطعی گاز است که صنعتهای مختلف را دچار چالش میکند. بیشترین آسیبپذیری از این موضوع صنایع فولاد، پتروشیمی و سیمان است. این چالشها در تابستان با قطعی برق صنایع آغاز شده و میتوان گفت که در تمام فصول باید موضوعی وجود داشته باشد تا صنایع را با خود درگیر کند.
در زمان حال، صنعت فولاد علاوهبر اینکه برای تأمین گاز واحدهای تولیدی خود با مشکل روبهرو است، هر چه به ماههای سردتر سال نزدیک می شویم، شرکتهای این صنعت با اخطار قطعی برق دست و پنجه نیز نرم خواهند کرد. باید به این موضوع توجه داشت که در این صنعت چیزی بهعنوان کاهش مصرف یا صرفهجویی انرژی وجود ندارد.
اینکه میگوییم در صنعت فولاد موضوعی تحت عنوان کاهش مصرف وجود ندارد، بهایندلیل است که واحدهای تولیدی میزان انرژی مشخص و معینی را برای تولید یک محصول خرج کنند. برای مثال در خط تولید صنایع فولادی بهویژه نورد باید ۱۵ مشعل روشن باشد تا شرایط تولید شمش و خروج شمش از کوره فراهم شود. بههمینعلت، نمیتوان زمان را در خط تولید واحدهای احیای صنعت فولاد دخالت داد و هرگونه کاهش یا قطعی مصرف برق نشانهای از توقف کامل خط تولید است.
چالش های صنایع در هر فصل تفاوت دارد
این موضوعات چالش برانگیزی که جلوی پای صنایع با اهمیت و استراتژی ایران قرار میگیرد، به کابوس فکری صاحبان سرمایه تبدیلشده است. قطع گاز و برق در فصول سال، ضربه مهلکی بر پیکره صنعت فولاد، پالایشگاهیها و دیگر صنایع تولیدی خواهد زد و همچنین میتوان نظارهگر تأثیراتی همچون بحرانهای مالی چند میلیارد تومانی در طول سال بود.
بحرانهای مالی که در این صنایع بهوجود میآید، موجب بیانگیزه شدن بیشتر و خارج شدن سرمایه از بخش تولید انبوه کشور خواهد شد. در این مسیر دیگر جایی برای رقابت شرکتهای تولیدی وجود نخواهد داشت. علاوهبر قطعی منابع انرژی برای تولید محصولات صنایع نام برده، مسئله تعطیلی شرکتهای دولتی و خصوصی وجود دارد که منجر به آسیب جدی بر روند کاری آنها میشود.
در تابستان فکر چاره ای محدود وجود دارد!
در حال حاضر شرکتهایی که صنعت فولاد به فعالیت مشغول هستند، در فصل تابستان تاحدی میتوانند حجم کاهش انرژی برق را از دوش خود بردارند. آن هم با احداث نیروگاه برقی که بتواند بهخط تولید همان شرکت کمک کند. برخی از واحدهای تولیدی محصولات فولادی دارای نیروگاه تولید برق مستقل هستند. پشتیبانی و حمایت وزارت نیرو از این واحدها میتواند کمک شایانی به تامین برق صنایع نماید.
اگر قرار است مشکل برق در کشور حل شود، باید دستگاههای مرتبط وارد میدان شوند. بهعنوانمثال کارخانه فولاد مبارکه بیشترین سهم تولید ورق کشور را در اختیار دارد. فولاد محصول میانی است و اگر خط تولید فولاد مبارکه با چالش روبهرو شود، تمام صنایع مرتبط با این شرکت که از محصول آن بهعنوان خوراک اصلی بهره میبرند، متاثر خواهد شد. ضمن اینکه تولیدات این شرکت باید از خارج تامین و وارد کشور شود تا حجم مورد نیاز بازار داخل تامین شود. این امر، خود دلیل خروج ارز از کشور است.
ناترازی ها در زمستان عیان می شود
اما در زمستان قضیه تا حدودی فرق میکند، دولت برای تامین نیاز ۲۰ میلیون متر مکعبی صنعت سیمان، تنها توانایی تأمین ۵ میلیون متر مکعب از سیمان را با گاز طبیعی دارد. برای تولید ۷۵ درصد، یعنی ۱۵ میلیون متر مکعب سیمان از نفت کوره استفاده میشود. در نتیجه در استفاده از نفت کوره به جای صادرات آن، عدمالنفع چند صد میلیون دلاری حاصل میشود. علاوهبراین، استفاده از نفت کوره در صنعت سیمان، باعث آلودگی زیست محیطی میشود.
در صنعت فولاد نیز بهدلیل استفاده نکردن از سوخت مایع، ۳۳ درصد از خط تولید صنایع فولاد متوقف میشود و عرضه فولاد با کاهش مواجه میشود. در نتیجه برق و گاز قطع شده و خسارت میلیارد دلاری به صنعت فولاد وارد میشود. همچنین قیمت فولاد با افزایش مواجه میشود.
با این تفاسیر شرکتهایی که با قطع برق و گاز مواجه هستند، علاوهبراینکه با چالش خط تولید آنها با مشکل روبهرو میشود و روند کار دچار اختلال میشود، در ادوار مختلف میتوان آثار مالی آن را بر صورتهای مالی مشاهده کرد. زمانی که تولید محصولات استراتژیک صنعت فولاد متوقف شد، ضررهای جبرانناپذیری برای شرکت و حتی سهامداران آنها به ارمغان میآورد.
کاهش تولید فولاد بهدلیل قطعی گاز میتواند عرضه فولاد را در بازار کاهش دهد و بهدنبال آن قیمتها را افزایش دهد. نوسانات در قیمت فولاد بهویژه برای صنایع پاییندستی که از فولاد بهعنوان ماده اولیه استفاده میکنند، مشکلاتی ایجاد میکند. همچنین اگر کارخانههای فولاد نتوانند نیازهای داخلی و خارجی را تأمین کنند، این وضعیت میتواند بهکاهش صادرات فولاد منجر شود. کاهش صادرات نه تنها درآمد ارزی کشور را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه موقعیت رقابتی کارخانهها در بازارهای بینالمللی را نیز به خطر میاندازد.