آهن آنلاین
ایران و بازار پس از کرونا

ایران و بازار پس از کرونا

یک‌شنبه 17 فروردین 1399
زمان مطالعه: 10 دقیقه

زیست انسان قرن ۲۱‌امی این‌ روزها با مشکل بزرگی رو‌به‌رو شده است. انسان اجتماعی مدرن به شکل تحقیرآمیزی در خانه‌هایی که روزی فقط برای استراحت ساخته بود، زندانی شده است. پاندمی لغتی است که این روزها برای همه‌گیری کرونا به کار می‌برند. سه میلیارد نفر در قرطینه خانگی هستند و این امکان وجود دارد که با شیوع ویروس در نیم‌کره جنوبی زمین همه‌گیری ویروس تمامی ساکنان زمین را درگیر نماید. اما واقعیت ترسناک‌تر آن‌جا می‌باشد که پس از چهار ماه هنوز هیچ داروی قطعی برای این ویروس پیدا نشده و پایان این بیماری مرگبار برای مردم در هاله‌ای از ابهام است. همین نکته باعث شده در اقتصاد رفتاری مردم دنیا تغییراتی ایجاد شود. امروز در هرم مزلو بیشترین نیاز انسان به سلامت و امنیت بر‌می‌گردد و بیشترین خرید مردم در همین دو حیطه می‌باشد. اما آینده این بازار پس از کرونا چه خواهد بود؟

 

قبل از بررسی بازار پس از کرونا باید به این نکته توجه داشت که کارشناسان اقتصادی نسبت به یک یحران مالی در سال ۲۰۲۰ هشدار داده بودند. در سال ۲۰۱۸ کارشناسان بانکی جی‌بی‌مورگان آمریکا اولین نشانه‌ها را در پی سقوط بورس آمریکا به جهانیان اعلام نمودند. در ماه آگوست شاخص‌های بورسی مالی دنیا فروریخت و کارشناسان ترس از تکرار بحران مالی سال ۲۰۰۸ را بیان کردند.

آن‌ها نشانه‌هایی را رصد می‌کردند که همه، دلیلی بر شکل‌گیری بحران مالی در جهان بود که از آن جمله می‌توان به نشانه‌های زیر توجه داشت:

  • روند افزایشی قیمت طلا
  • رکود در صنعت نفت
  • کاهش ارزش پول‌های جهان در برابر دلار
  • کاهش نرخ بهره
  • افزایش چاپ اوراق قرضه دولتی توسط بانک‌ها

 

اما بیشترین ترس در جهان به واسطه جنگ تجاری بود که آمریکا با کشورهای دیگر از ابتدای ریاست جمهوری دونالد ترامپ شروع کرد. درحقیقت این جنگ به دلیل کسری تجاری، ارزش واردات بیش از صادرات در کشور ۳۰۰ میلیونی آمریکا، می‌باشد که تمامی روسای جمهور این کشور همیشه درگیر آن بوده‌اند. کشور آمریکا بیشترین تولید ناخالص ملی در تمام جهان را دارد؛ به گونه‌ای که تولید ناخالص این کشور از همه اتحادیه اروپا بالاتر می‌باشد. اما این تولید بالا منجر به سود نخواهد شد، زیرا وارادات بالایی در این کشور نیز وجود دارد.

در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ کشور آمریکا به دست تاجری سپرده شد که در کارنامه‌اش هشت ورشکستگی بزرگ دیده می‌شود. ترامپ یک شومن با قدرت ریسک بالا و مذاکره‌کننده چیره دستی است. او از همان ابتدا سعی کرد وعده‌هایش را عملی کند. یکی از وعده‌های او برگرداندن شکوه آمریکا به کشورش بود. پس، از همه معاهده‌های جهانی که برای آمریکا الزام‌آور بود خارج شد. خارج شدن از معاهده نفتی با کانادا و مکزیک یا اعمال تعرفه گمرکی بر واردات ماشین از آلمان و بالاتر از همه تعرفه‌ای بود که ترامپ بر وارادت محصول از کشور چین گذاشت.

به این ترتیب چین برای این‌که بتواند جبران خسارت کند سعی بر پایین نگه‌داشتن واحد پولی خود در برابر دلار کرد که برای ارزان کردن صادرات و جلوگیری از ضرر ناشی از تعرفه گمرکی درنظر گرفته شد. جنگ ارزها وقتی شکل می‌گیرد که کشورها سعی کنند ارزش پول خود را پایین نگه دارند تا صادرات به نفعشان باشد؛ اما این جنگ همراه با رکودی که در کشور آلمان و آسیای شرقی حاکم شده بود باعث نشانه‌هایی از بروز بحران مالی در سال ۲۰۲۰ همچون بحران سال ۲۰۰۸ شد. اما بحران مالی ۲۰۰۸ چه بود و چه اتفاقی افتاد؟

 

بحران مالی سال 2008

بحران مالی جهانی در حقیقت از سال ۲۰۰۴ آغاز گردید. که با ترکیدن حباب مسکن در آمریکا شروع شد و باعث افزایش بدهی بانک‌ها گردید؛ پس بانک‌ها شروع به دادن وام با نرخ سود بالا کردند. این وام‌ها باعث رونق ساخت و ساز مسکن در آمریکا گردید و باعث شد موسسات مالی زیادی شروع به ساختمان‌سازی نمایند. اما ساخت بیش از اندازه مسکن و عرضه بیش از تقاضا، باعث کاهش قیمت مسکن و ضرر و زیان زیادی شد. این ضرر و زیان‌ها در تمام جهان گسترش پیدا کرد و باعث خارج شدن سرمایه‌ها از بازارهای بورس گردید. با گسترش بحران مالی در جهان فدرال رزرو آمریکا شروع به تزریق نقدینگی جهت افزایش تولید و سرمایه‌گذاری در بازارهای آمریکا کرد که توانست این بحران را رد کند و در طول ۱۰ سال در آمریکا به شکوفایی اقتصادی برسد. اما با شیوع ویروس کرونا و کاهش تولید دو درصدی در چین این بحران مالی که پیش‌بینی می‌شد در سال ۲۰۲۰ رخ دهد زودتر اتفاق افتاده و باعث شده است در سراسر دنیا شاهد افت تقاضا باشیم. حال این سوال پیش می‌آید که با وجود ویروس کرونا چه اتفاقی برای جهان خواهد افتاد؟

 

کرونا و بازارهای جهانی

ویروس کرونا در بازارهای جهانی همچون کاتالیزوری باعث به جلو انداختن بحران جهانی شد. اما با وجود این بحران و قرنطینه سه میلیارد نفر درجهان چه اتفاقی برای بازار و اقتصاد خواهد افتاد. این ویروس در حال حاضر ۵۶ کشور را درگیر خود کرده است. در بدترین سناریو پیش‌بینی می‌شود که ویروس در سرتاسر کشورها گسترش می‌یابد. در این صورت رشد در سال جاری برای چندین ماه متوقف شده و در سال ۲۰۲۰ با رشد نیم درصدی روبرو شود. می‌توان نشانه‌هایش را در سقوط بورس‌های جهانی مشاهده کرد؛ به عنوان مثال سهام در انگلیس ۱۱ درصد، در ژاپن ۱۰ درصد و در کره جنوبی هشت درصد کاهش یافت. بازار سهام آمریکا سریع‌ترین سقوط خود را در تمامی یکصد سال اخیر طی کرده است. این کاهش رشد جهانی وقتی شدیدتر می‌شود که بدانیم قیمت جهانی بازار نفت با کاهش شدیدی روبه‌رو شده و کاهش شدید قیمت نفت باعث ورشکستگی شرکت‌های تولید نفت شده است. این کاهش قیمت و تعطیلی بسیاری از صنایع از قبیل گردشگری و مشاغل خرده‌فروشی و خدماتی باعث خواهد شد تا بسیاری از صنایع وابسته نیز رشد متعادلی نداشته و با افزایش کالا و کاهش قیمت‌ها روبه‌رو خواهد شد. تخمین‌ها حکایت از کاهش ۶۰ تا ۹۰ درصدی بسیاری از بخش‌های خدماتی و ورشکستگی آن‌ها را دارند.

 

درحال حاضر فدرال رزرو آمریکا با تزریق دو تریلیون دلار به بازار آمریکا برای اقتصاد و نجات آن تلاش می‌کند؛ اما این بحران هنوز در اول راه می‌باشد. این در حالی است که در بحران مالی ۲۰۰۸ فدرال رزرو آمریکا از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ به تدریج از بسته‌های مالی استفاده کرد. اما در حال حاضر در یک بسته فقط دو تریلیون دلار پول وارد بازار کرده و این نشان‌دهنده وخامت اوضاع مالی می‌باشد. تنها در جهان ۳۵ درصد پروازها کاهش داشته است که این باعث ورشکستگی ایرلاین‌های جهان در پی خواهد داشت. در این صورت که درآمد بسیاری از مشاغل در جهان کم می‌شود و بسیاری از مردم بیکار و درآمدی برای زندگی نخواهند داشت، فشار بر دولت‌ها برای بیمه بیکاری شدت پیدا خواهد کرد و همین باعث شدت بحران در جهان خواهد شد. در این صورت می‌توان انتظار داشت قیمت بسیاری از کالاهای غیرضروری در جهان به پایین‌ترین حد خود برسد. با توقف صنایع خودرو در کشور ایتالیا و یا کاهش ساخت و ساز در جهان انتظار می‌‌رود قیمت فولاد و آهن‌آلات در جهان با کاهش روبرو باشد

اما بحران مالی و ویروس کرونا در ایران چگونه خواهد بود و منجر به چه اتفاقاتی خواهد شد؟

 

بازار ایران و پساکرونا

طبق اولین داده‌ها از مرکز آمار ایران منتشر شده رشد اقتصادی بدون نفت نزدیک به صفر بوده و نرخ تورم حدود ۳۷ درصد می‌باشد. شاخص‌های اقتصادی بیان‌گر کاهش قابل توجه در تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه کاهش سرمایه‌گذاری خارجی و رشد نقدینگی را در پی داشته است. ایران در سال گذشته شامل شدید‌ترین تحریم‌های جهانی بوده که این تحریم‌ها باعث کمترین میزان اتکا به درآمد نفتی در چهل سال گذشته شده است. ضمن آن‌که کشور ایران به همین دلیل در سال‌های گذشته سعی کرده بسیاری از نیازهای خود را در کشور تامین نماید.

 

ایران در سال‌های گذشته به درآمدهای نفتی و دلارهایی که از این راه به دست می‌آورده تکیه کرده و همیشه سعی داشته با بالا نگه‌داشتن ریال در برابر دلار بیشتر نیازهای خود را از خارج از کشور وارد نماید. به همین دلیل نرخ سود بانکی در کشور ایران بالا بوده و مردم پول خود را در بانک نگه‌داری می‌کردند و هر دو یا سه سال که نرخ دلار بالا می‌رفت، پول‌های سرگردان از بانک خارج و وارد عرصه‌های سودآور دیگر می‌شد. بازارهایی مثل خودرو، املاک و مستقلات مسکوکات و... بعد از مدتی مجددا بانک‌ها برای جمع‌آوری این پول‌ها از بازار با بالا بردن سود پول‌ها را وارد بانک می‌کردند؛ اما با خارج شدن دلارهای نفتی و کاهش ارزش پول ایران در برابر دلار آمریکا و سیاست درستی که در حال حاضر دولت ایران برنامه‌ریزی کرده است قیمت واقعی دلار در برابر ریال هر سال خود را ابتدای سال نشان می‌دهد و همین امر باعث می‌شود مردم پول خود را در بانک‌ها نگذارند و به جای آن در بازارهای دیگر سرمایه‌گذاری کنند.

 

با توجه به سوددهی بالای بورس، حجم عظیمی از سرمایه‌ها فعلا در بورس مانده است که با درنظر گرفتن شرایط خوب تولید و تحریم همه جانبه ایران فعلا تولید در ایران سوددهی دارد و به نسبت بورس نیز دارای سود می‌باشد. ایران شاید در حال حاضر هرچند نفت خام را بشکه‌ای ۱۴ دلار می‌فروشد که به نسبت بودجه‌ای که برای بشکه‌ای ۵۰ دلار بسته شده کسری بودجه هنگفتی در پی خواهد داشت. اما امیدوار است این کسری بودجه را از درآمدهای مالیاتی حذف یارانه دهک‌های بالا، چاپ اوراق قرضه و فروش دارایی‌‌های خود در بورس تامین نماید.

 

دوران پس از کرونا در اقتصاد ایران

 

باید توجه داشت بحران کرونا و تعطیلی بسیاری از مشاغل خدماتی در ایران باعث کاهش درآمد مالیاتی برای دولت خواهد شد. پس دولت ایران نمی‌تواند مثل کشورهای دیگر مردم خود را قرنطینه نماید، زیرا قرنطینه نیاز به این دارد که کشور از لحاظ درآمدها و برآورده‌سازی درخواست جامعه با مشکلی روبه‌رو نباشد. در حال حاضر تامین نقدینگی برای همه مردم امکان‌پذیر نمی‌باشد و همچنین در صورت تامین نقدینگی نیاز به تولید تمام وقت صنایع غذایی و بهداشتی دارد که در ابتدای مقاله نیز عنوان شد، فعلا مردم بیشترین خرید در سبد خانوارشان به بهداشت و امنیت برمی‌گردد. اگر قرار باشد دولت این نیاز همه مردم را تامین کند باید همه صنایع در حال کار باشند که در صورت خارج شدن یکی از مراکز تولید به خاطر خرابی قطعه و عدم امکان تامین قطعات به خاطر تحریم‌ها، باعث ایجاد تنش و هرج ومرج در کشور می‌شود.

 

درحال حاضر فدرال رزرو آمریکا یک بسته محرک دو تریلیون دلاری برای رفع بحران کرونا تصویب کرده که این عدد ۱۰ درصد تولید ناخالص آمریکا می‌باشد. در دیگر کشورها مثل آلمان و ژاپن هرکدام ۱۸ درصد تولید ناخالص خود را به این امر اختصاص داده‌اند؛ این در حالی است که این عدد در ایران ۷۵ هزار میلیارد تومان می‌باشد که اگر بخواهیم نسبت به دیگر کشورها درنظر بگیریم بسته محرک باید ۱۵۰ هزار میلیارد تومان باشد. لذا پیش‌بینی می‌شود با وجود بسته محرک فعلی تولید ناخالص ملی ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار در خوشبینانه‌ترین حالت تا آخر اردیبهشت ماه کم شود. با این حساب می‌توان پیش‌بینی کرد بسیاری از مشاغل در ایران از جمله خورده‌فروشی‌ها و مشاغل خدماتی، تعطیل و ورشکست خواهد شد.

مساله دیگری که نباید فراموش کرد وام پنج میلیارد دلاری است که صندوق جهانی پول با اعطای آن به ایران موافقت کرده است. البته نباید فراموش کرد که اعطای وام به یک کشور پیش‌شرط‌هایی دارد که هنوز مشخص نیست این شرط‌ها برای ایران چه بوده و چه تاثیری در آینده این کشور و زندگی مردم خواهد گذاشت.

اشتراک گذاری:
لینک مطلب
امتیاز دهید

مقالات مرتبط

ارسال دیدگاه

شماره همراه شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه ها

user
علي مقصودي
30 فروردین 1399
پاسخ دهید
سلام و عرض ادب با این تفاسیری که فرمودید وبا در نظر گرفتن رکود کسب و کار و عدم تولید نقدینگی آیا در بهار که در اردیبهشت بالأخص درگیری با این ویروس مشهود است روند قیمّت آهن به چه صورت است بنظر من نباید حداقل توی اردیبهشت با افزایش همراه باشد