إ
آهن آنلاین
واگرایی تقاضا و قیمت در بازار آهن آلات

واگرایی تقاضا و قیمت در بازار آهن آلات

سه‌شنبه 02 دی 1404
زمان مطالعه: 5 دقیقه

به گزارش آهن آنلاین، با شروع فصل سرما، تشدید محدودیت‌های انرژی و هم‌زمان افت محسوس تقاضا، ترکیبی را رقم زده که رفتار بازار فولاد را از مسیر کلاسیک خود خارج کرده است. در شرایطی که منطق متعارف بازار حکم می‌کند کاهش تقاضا و افت تولید به تعدیل یا دست‌کم ثبات قیمت‌ها منجر شود، آنچه امروز در بازار آهن‌ آلات مشاهده می‌شود، خلاف این انتظار است. قیمت‌ها عقب ننشسته‌اند و حتی در برخی مقاطع، تمایل به ماندن در سقف‌های قیمتی دارند. در ادامه این گزارش خواهیم فهمید که چگونه در این فضا، نقش تعیین‌کننده قیمت فولاد عملاً از دست بازار خارج شده و به سازوکارهای دستوری بورس کالا، نرخ ارز و معاملات اعتباری سپرده شده است. بررسی هم‌زمان محدودیت ۴۰ درصدی برق فولادسازان، افت تقاضای فصلی و سازوکار قیمت‌گذاری، تصویری روشن از چرایی این واگرایی قیمتی ارائه می‌دهد؛ تصویری که برای فعالان بازار، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.

زمستان زودرس و شوک هم‌زمان به عرضه و تقاضا

ورود ناگهانی سرما و افزایش مصرف گاز و برق، مطابق تجربه سال‌های گذشته، نخستین ضربه را به بخش تولید وارد کرد. بسیاری از کارخانه‌های فولادی، به‌ویژه در زنجیره احیا و ذوب، ناچار به کاهش ساعات کاری یا پذیرش سهمیه‌بندی انرژی شدند. اما تفاوت امسال در این است که این فشار تولیدی، هم‌زمان با افت محسوس تقاضا رخ داده است. کاهش دما، کند شدن پروژه‌های عمرانی، افت حمل‌ونقل و رکود سنتی زمستانه، تقاضای مؤثر بازار آهن‌ آلات را به شکل محسوسی پایین آورده است.
در چنین شرایطی انتظار می‌رفت بازار به‌طور طبیعی وارد فاز اصلاح قیمتی شود؛ چراکه نه مصرف‌کننده نهایی در موقعیت خرید فعال قرار دارد و نه پروژه‌های بزرگ، محرک تقاضا هستند. با این حال، بازار فولاد ایران بار دیگر نشان داد که پیروی از قواعد کلاسیک عرضه و تقاضا، اولویت اول آن نیست.

دستور ۴۰ درصدی برق؛ فشار تولید بدون اثر قیمتی

دستور صریح شرکت مدیریت شبکه برق ایران مبنی بر کاهش ۴۰ درصدی مصرف برق فولادسازان از ابتدای دی‌ماه، عملاً سطح تولید اسمی را با محدودیت جدی مواجه کرده است. این تصمیم که با هدف حفظ پایداری شبکه و جبران کمبود سوخت نیروگاه‌ها اتخاذ شده، پیام روشنی برای صنعت دارد: زمستان پیشِ رو، فصل سختی برای تولید خواهد بود. اما نکته کلیدی اینجاست که این کاهش تولید، به‌تنهایی نتوانسته نقش تعیین‌کننده‌ای در جهت‌دهی قیمت‌ها ایفا کند. برخلاف دوره‌هایی که کاهش عرضه در کنار تقاضای فعال، به جهش قیمتی منجر می‌شد، امروز بازار با رکود تقاضا روبه‌روست. در نتیجه، فشار تولید بیشتر از آنکه بازار آزاد را تحریک کند، اثر خود را در بورس کالا و چارچوب‌های رسمی قیمت‌گذاری نشان می‌دهد؛ جایی که قیمت‌ها نه بر اساس معامله واقعی، بلکه بر مبنای فرمول‌ها و سقف‌های دستوری تثبیت می‌شوند.

بورس کالا، ارز و معاملات اعتباری؛ مثلث تعیین قیمت

در وضعیت فعلی، تعیین‌کننده قیمت فولاد در بازار داخلی نه تقاضای مؤثر، بلکه ترکیبی از نرخ ارز، دستورالعمل‌های بورس کالا و معاملات اعتباری است. اصلاح صعودی نرخ ارز در تالارهای اول و دوم، به‌عنوان مبنای نرخ‌گذاری اقلام فولادی، انتظارات تورمی را زنده نگه داشته و اجازه عقب‌نشینی قیمت‌ها را نمی‌دهد. از سوی دیگر، معاملات اعتباری و ال‌سی، به‌عنوان موتور محرک معاملات بورس کالا، قیمت‌ها را در سقف مجاز هفتگی، یعنی همان ۳+ درصد، حفظ کرده‌اند. این در حالی است که بخش قابل‌توجهی از این معاملات، بازتاب‌دهنده تقاضای واقعی مصرفی نیست، بلکه بیشتر به انتقال ریسک و زمان پرداخت مربوط می‌شود. در چنین فضایی، بورس کالا به‌جای آنکه آیینه رفتار بازار باشد، خود به بازیگر اصلی قیمت‌سازی تبدیل شده است.

صنعت فولاد زیر بار هزینه‌های انرژی و واگرایی بازار

چالش انرژی تنها به محدودیت برق ختم نمی‌شود. افزایش سهم گاز در بهای تمام‌شده واحدهای احیا، از حدود ۱۲ درصد به بیش از ۲۵ درصد، فشار مضاعفی بر سودآوری صنعت وارد کرده است. این در حالی است که قیمت فروش محصولات بالادستی، به‌ویژه آهن اسفنجی، رشد متناسبی نداشته و حاشیه سود تولیدکنندگان به‌شدت تحت فشار قرار گرفته است. نتیجه این شرایط، شکاف عمیق میان واقعیت تولید و رفتار قیمتی بازار است. از یک‌سو تولیدکننده با هزینه‌های فزاینده و محدودیت انرژی دست‌وپنجه نرم می‌کند و از سوی دیگر، بازار آزاد به‌دلیل رکود تقاضا، توان جذب قیمت‌های بالاتر را ندارد. این واگرایی، دقیقاً همان نقطه‌ای است که نقش بازار در کشف قیمت کمرنگ می‌شود و سازوکارهای دستوری، سکان هدایت قیمت فولاد را به دست می‌گیرند.

بررسی رفتار قیمتی محصولات زنجیره آهن‌ آلات در معاملات امروز نیز مؤید همین واگرایی میان رکود تقاضا و مقاومت قیمت‌هاست. در بازار میلگرد، هرچند بخشی از تولیدکنندگان نرخ‌های خود را بدون تغییر حفظ کردند، اما در برخی کارخانه‌ها کاهش قیمت‌هایی در بازه ۱۰۰ تا ۵۰۰ تومان به چشم می‌خورد که بیش از آنکه نشانه آغاز یک روند اصلاحی باشد، بازتاب تلاش برای تحریک حداقلی تقاضای راکد تلقی می‌شود. در مقابل، قیمت تیرآهن تصویر متفاوت‌تری ارائه داد؛ به‌طوری‌که در کنار ثبات نسبی قیمت‌ها، برخی سایزها در بعضی مبادی فروش با افزایش ۵۰ تا ۵۰۰ تومانی مواجه شدند که بیشتر به محدودیت عرضه و ملاحظات تولید در شرایط انرژی‌محور نسبت داده می‌شود. در بخش ورق، قیمت ورق ST37 ،ST52 و سایر ورق‌های گرم، نرخ‌ها بدون تغییر باقی ماند، اما در برخی ضخامت‌ها افت ۲۰۰ تا ۷۰۰ تومانی ثبت شد؛ کاهشی که نشان می‌دهد رکود مصرفی در صنایع پایین‌دست، اثرگذاری بیشتری بر این بخش داشته است. هم‌زمان، ثبات غالب در بازار ورق‌های گالوانیزه، روغنی و رنگی حاکی از آن است که این گروه فعلاً در تعادل شکننده‌ای میان هزینه تولید، موجودی انبارها و افت تقاضا قرار گرفته‌اند.

آنچه امروز در بازار فولاد ایران مشاهده می‌شود، نتیجه هم‌زمان سه عامل است؛ زمستان زودرس و محدودیت انرژی، افت تقاضای واقعی و سلطه سازوکارهای دستوری بر فرآیند قیمت‌گذاری. تا زمانی که این معادله تغییر نکند، نباید انتظار داشت قیمت‌ها لزوماً بازتاب‌دهنده واقعیت بازار باشند. فولاد، همچون سایر بازارها، به لکوموتیو تورم و ارز متصل است؛ با این تفاوت که در این دوره، نه در مسیر تقاضا، بلکه در کانال‌های دستوری حرکت می‌کند.

اشتراک گذاری:
لینک مطلب
امتیاز دهید

مقالات مرتبط

ارسال دیدگاه

شماره همراه شما منتشر نخواهد شد.