دیماه؛ نقطه عطف بازار آهنآلات یا ادامه نوسان محدود
به گزارش آهن آنلاین، بازار فولاد ایران پس از جهش قیمتی پرشتاب هفتههای پایانی آذر، حالا وارد مرحلهای متفاوت شده است؛ مرحلهای که نه ادامهی هیجان صعودی است و نه بازگشت به قیمتهای پیش از شوک را نوید میدهد. آنچه امروز در معاملات شمش، میلگرد و رفتار کلی بازار آهن آلات دیده میشود، بیش از هر چیز نشانههای «تغییر فاز» است؛ تغییری که در آن بازار در حال هضم شوک، تثبیت کف جدید و حرکت آرام در کانال تورمی است. این گزارش تلاش دارد با کنار هم گذاشتن دادههای معاملاتی، شرایط عرضه و تقاضا، متغیرهای ارزی و محدودیتهای فصلی تولید، تصویری شفاف از این فاز جدید ارائه دهد.
بازار پس از جهش؛ نه بازگشت، نه ادامه هیجان
جهش قیمتی ۲۴ آذر، بیش از آنکه ریشه در افزایش ناگهانی تقاضا داشته باشد، حاصل تغییرات پایهای در قیمت شمش و سازوکارهای معاملاتی بود. همین موضوع باعث شد بازار آهن آلات و فولاد خیلی زود وارد فاز «پسجهش» شود؛ فازی که در آن هیجان تخلیه میشود و جای خود را به رفتارهای منطقیتر میدهد. نشانههای این تغییر فاز بهوضوح در معاملات روزهای ابتدایی دیماه دیده شد؛ جایی که قیمتها اگرچه عقبنشینی نکردند، اما از شتاب صعودی نیز فاصله گرفتند.
پذیرش کف قیمتی شمش در محدوده حوالی ۳۵ هزار تومان، مهمترین سیگنال این دوره است. نه عرضهکنندگان تمایلی به شکستن این کف دارند و نه بازار کشش جهشهای جدید را نشان میدهد. نتیجه این وضعیت، نوسان محدود و کنترلشده قیمتهاست؛ رفتاری که بیشتر به تثبیت کف جدید شباهت دارد تا آغاز موجی تازه. بازار میلگرد نیز دقیقاً در همین چارچوب حرکت میکند؛ جایی که کاهش تخفیفها جایگزین افت اسمی قیمتها شده و بازار بهتدریج کفهای قبلی را جمع میکند.
زمستان زودرس و کاهش تقاضای مؤثر
همزمان با تغییر فاز قیمتی، عامل مهم دیگری نیز رفتار بازار فولاد را تحتتأثیر قرار داده است: زمستانی که زودتر از موعد فرا رسید. افت ناگهانی دما، افزایش مصرف گاز و اعمال محدودیتهای سوختی برای برخی واحدهای تولیدی، از یکسو عرضه را با ملاحظات جدیدی روبهرو کرده و از سوی دیگر، تقاضای واقعی بازار را بهشدت کاهش داده است. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که در فصل سرما، بازار آهن آلات بیش از آنکه تابع نیاز مصرفکننده نهایی باشد، تحتتأثیر متغیرهای کلان قرار میگیرد. امسال نیز همین الگو تکرار شده است؛ پروژههای عمرانی کند شدهاند، خریدهای مصرفی به تعویق افتاده و تقاضای مؤثر جای خود را به معاملات احتیاطی داده است. با این حال، کاهش تقاضا به افت قیمت منجر نشده، چرا که موتور اصلی قیمتگذاری در بازار فولاد، نه مصرف واقعی بلکه ساختارهای رسمی بورس کالا و سیگنالهای تورمی است.
بورس کالا، ارز و کانال تورمی
در شرایط فعلی، مسیر قیمتها در بازار فولاد بیش از هر چیز از تالارهای بورس کالا و نرخ ارز اثر میپذیرد. اصلاح صعودی نرخ ارز در تالار اول و دوم، که مبنای قیمتگذاری اقلام فولادی است، اجازه افت معنادار قیمتها را نمیدهد. معاملات اعتباری و السیها نیز بهعنوان پیشرانهای پنهان بازار، نقش مهمی در حفظ سقف نوسان هفتگی ایفا کردهاند.
واقعیت این است که در بازار فولاد ایران، تقاضای مؤثر سالهاست تعیینکننده نهایی قیمت نیست. آنچه قیمتها را در مسیر تورمی نگه میدارد، ترکیبی از نرخ ارز، دستورالعملهای بورس کالا و انتظارات تورمی است. بازار فولاد، همانند سایر بازارها، به لکوموتیو تورم متصل است؛ با این تفاوت که معمولاً در کف این کانال حرکت میکند، نه در سقف آن. این ویژگی باعث میشود حتی در دورههای رکودی، قیمتها میل چندانی به بازگشت نداشته باشند.
در امتداد این فضای تثبیتی، نوسانات قیمت در زنجیره محصولات آهن آلات نیز تصویری همراستا با تغییر فاز بازار ارائه میدهد. در بازار ورقهای فولادی، عمده کارخانهها قیمت انواع ورق سیاه st37 و st52 را بدون تغییر حفظ کردند و تنها فولاد مبارکه با اعمال کاهش محدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ تومانی در برخی ضخامتها، سیگنالی از تعدیل جزئی و کنترلشده ارسال کرد؛ تعدیلی که بیشتر از جنس تنظیم عرضه بود تا تغییر جهت بازار. بهطور کلی، قیمت ورق گالوانیزه، روغنی و رنگی نیز عمدتاً در مدار ثبات حرکت کردند و نشانهای از فشار فروش یا رقابت منفی در آنها دیده نشد. در بخش مقاطع، بازار پروفیل رفتاری دوگانه داشت؛ بهطوری که برخی تولیدکنندگان قیمتها را ثابت نگه داشتند و برخی دیگر ناچار به کاهش ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ تومانی شدند؛ کاهشی که بیش از هر چیز بازتاب محدودیت تقاضا در پاییندست است. در همین حال، بازار نبشی و ناودانی نیز بدون نوسان معنادار، مسیر آرام و کمهیجان خود را دنبال کرد؛ مجموعهای از رفتارها که تأیید میکند بازار آهن آلات در حال حاضر بیش از آنکه درگیر موجهای قیمتی باشد، در فاز تثبیت و هضم شرایط جدید قرار دارد.
فشار ارزی و تثبیت کفهای جدید
در کنار همه این عوامل، نباید از نقش ناترازی ارزی و بازنگشتن ارزهای صادراتی غافل شد. خروج منابع ارزی از چرخه رسمی اقتصاد، فشار مضاعفی بر بازار ارز وارد کرده و بهطور غیرمستقیم، کف قیمتی بازار فولاد را بالاتر آورده است. وقتی بخش قابلتوجهی از ارز حاصل از صادرات به کشور بازنمیگردد، افزایش نرخ دلار به یک متغیر پایدار تبدیل میشود؛ متغیری که خود را دیر یا زود در قیمت شمش، میلگرد و سایر محصولات فولادی نشان میدهد.
در چنین فضایی، بازار فولاد بیش از آنکه در انتظار جهش باشد، در حال تثبیت موقعیت جدید خود است. دیماه میتواند ماه تعیین تکلیف باشد؛ یا کف قیمتی فعلی بهعنوان یک سطح معتبر تثبیت میشود، یا بازار با یک شوک جدید اعم از ارزی یا عرضهای وارد فاز تازهای از صعود میشود. آنچه فعلاً قطعی به نظر میرسد، پایان دوره هیجان و آغاز دوره تصمیمگیری بازار است.