إ
آهن آنلاین
پارادوکس فولاد ایران؛ 55 میلیون تن ظرفیت، ۳۰ میلیون تن تولید

پارادوکس فولاد ایران؛ 55 میلیون تن ظرفیت، ۳۰ میلیون تن تولید

یک‌شنبه 30 آذر 1404
زمان مطالعه: 5 دقیقه

به گزارش آهن آنلاین، صنعت فولاد ایران در دو دهه گذشته یکی از پرسرعت‌ترین مسیرهای توسعه صنعتی را طی کرده و امروز از منظر ظرفیت اسمی، در جایگاهی ایستاده که تا همین چند سال پیش تنها یک هدف بلندپروازانه تلقی می‌شد. دستیابی به ظرفیت ۵۵ میلیون تنی فولاد، نشانه‌ای روشن از توان مهندسی، سرمایه‌گذاری و تجربه انباشته‌شده در این صنعت است؛ اما آنچه در لایه‌های زیرین این دستاورد پنهان مانده، فاصله معنادار میان ظرفیت ساخته‌شده و تولید واقعی است. شکافی که نه‌تنها بهره‌وری صنعت فولاد را تحت فشار قرار داده، بلکه بازار آهن‌آلات را نیز وارد دوره‌ای از تناقض‌های ساختاری کرده است. از یک‌سو مازاد ظرفیت و محدودیت مصرف داخلی، و از سوی دیگر الزام به صادرات در شرایطی که ناترازی انرژی، تحریم‌ها و عقب‌ماندگی فناورانه، دست تولیدکننده را بسته است.

تحقق ظرفیت، توقف تولید

بر اساس داده‌های رسمی، صنعت فولاد ایران موفق شده است به هدف‌گذاری افق ۱۴۰۴ در حوزه ظرفیت اسمی دست یابد؛ ظرفیتی که امروز به حدود ۵۵ میلیون تن رسیده و ایران را در ردیف بازیگران مهم فولاد منطقه قرار داده است. با این حال، تولید واقعی فاصله‌ای قابل‌توجه با این عدد دارد و در بهترین برآوردها، بین ۳۰ تا ۳۱ میلیون تن در نوسان است. به بیان ساده، نزدیک به ۴۰ درصد از ظرفیت ایجادشده بلااستفاده مانده؛ ظرفیتی که برای آن سرمایه‌گذاری ارزی، زیرساخت صنعتی و منابع انسانی صرف شده اما خروجی اقتصادی متناسبی ایجاد نمی‌کند.

این شکاف صرفاً یک عدد آماری نیست، بلکه نشانه‌ای از یک نارسایی عمیق در حکمرانی صنعتی است. صنعتی که باید موتور محرک اقتصاد غیرنفتی باشد، امروز زیر فشار محدودیت‌های آب، برق و گاز، با توقف‌های مکرر و کاهش ضریب بهره‌وری مواجه است. ناترازی انرژی که از سال ۱۴۰۰ شدت گرفته، نه‌تنها تولید را محدود کرده، بلکه هزینه‌های پنهان و آشکاری را به زنجیره فولاد تحمیل کرده که اثر آن در قیمت میلگرد، سایر محصولات فولادی و در نهایت در بازار آهن‌آلات قابل مشاهده است.

بازار داخلی کوچک، صادرات ناگزیر

یکی از مهم‌ترین واقعیت‌هایی که آینده صنعت فولاد ایران را شکل می‌دهد، محدودیت بازار مصرف داخلی است. برآوردها نشان می‌دهد مصرف فولاد کشور حتی به ۱۷ میلیون تن در سال هم نمی‌رسد؛ عددی که در مقایسه با ظرفیت اسمی موجود، فاصله‌ای چشمگیر دارد. این بدان معناست که حتی در صورت رفع کامل موانع تولید، بازار داخلی توان جذب بخش عمده‌ای از فولاد تولیدی را ندارد و صنعت ناگزیر باید به صادرات تکیه کند.

همین وابستگی ساختاری به صادرات، لایه‌ای دیگر از تناقض را در بازار آهن‌آلات ایجاد کرده است. از یک‌سو تولیدکننده برای بقا نیازمند حضور در بازارهای جهانی است و از سوی دیگر، تحریم‌ها، محدودیت‌های نقل‌وانتقال مالی، هزینه‌های لجستیک و نوسانات سیاست‌گذاری داخلی، قدرت رقابت فولاد ایران را کاهش می‌دهد. در چنین شرایطی، هر شوک خارجی یا تصمیم ناگهانی داخلی، می‌تواند تعادل شکننده بازار آهن‌آلات را برهم بزند و فضای رکودی یا التهابی ایجاد کند.

بهره‌وری پایین، هزینه‌های پنهان

کاهش ضریب بهره‌وری فولاد ایران نسبت به متوسط جهانی، یکی از عوامل کلیدی عقب‌ماندگی عملکردی این صنعت است. عقب‌ماندگی حدود ۱۶ درصدی از میانگین جهانی، به‌تنهایی زیانی چند میلیارد دلاری را به صنعت تحمیل کرده و اگر عدم‌النفع ناشی از ناترازی انرژی نیز به آن اضافه شود، ابعاد خسارت بسیار بزرگ‌تر می‌شود. منابعی که می‌توانست صرف نوسازی فناوری، توسعه زیرساخت و افزایش تاب‌آوری صنعت شود، عملاً در چرخه ناکارآمدی هدر رفته است.

در چنین فضایی، تلاش برخی شرکت‌ها برای ورود به حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر، هرچند قابل‌توجه است، اما نمی‌تواند جایگزین یک سیاست جامع ملی شود. احداث نیروگاه‌های بادی یا بهینه‌سازی مصرف گاز، اگرچه گام‌های مثبتی هستند، اما بدون اصلاح ساختار کلان تأمین انرژی و بدون ثبات سیاست‌گذاری، اثرگذاری آن‌ها محدود خواهد ماند.

در همین بستر پرتناقض، رفتار قیمتی محصولات زنجیره آهن‌آلات نیز تصویری دوگانه از بازار ارائه می‌دهد؛ بازاری که در ظاهر آرام است اما در لایه‌های زیرین، نشانه‌هایی از نااطمینانی را حمل می‌کند. امروز انواع ورق سیاه st37 و st52 در بخشی از تولیدکنندگان با ثبات نرخ معامله شد، اما در مقابل، فولاد مبارکه و ورق اکسین در برخی ضخامت‌ها افزایش قیمت ۲۰۰ تا ۱۰۰۰ تومانی را اعمال کردند؛ افزایشی که بیش از آنکه نشانه رونق تقاضا باشد، بازتابی از فشار هزینه‌های تولید و محدودیت‌های عرضه است. در سایر بخش‌ها، از جمله ورق‌های گالوانیزه، روغنی و رنگی، ثبات نسبی قیمت‌ها ادامه داشت و بازار پروفیل نیز واکنشی مشابه نشان داد. در گروه محصولات طویل، نبشی و ناودانی عمدتاً بدون تغییر قیمت عرضه شدند، هرچند افزایش ۵۰۰ تومانی کارخانه جاوید بناب یادآور این واقعیت است که بازار آهن‌آلات همچنان مستعد نوسانات مقطعی و ناهمگون است؛ نوساناتی که بیش از هر چیز از عدم تعادل میان ظرفیت، تولید واقعی و چشم‌انداز نامطمئن تقاضا تغذیه می‌شود.

فولاد سبز؛ فرصت یا الزام؟

جهان با شتاب به سمت تولید فولاد سبز و کاهش آلایندگی حرکت می‌کند و این مسیر، دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه به شرط بقا در بازارهای جهانی تبدیل شده است. ایران به‌واسطه دسترسی به گاز و تجربه موفق در روش احیای مستقیم، مزیت بالقوه‌ای برای حرکت به سمت فولاد کم‌کربن دارد. افزایش سهم هیدروژن در فرآیند تولید و همکاری نزدیک‌تر با دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی، می‌تواند بخشی از شکاف فناوری را جبران کند.

اما این گذار فناورانه، بدون حل تناقض اصلی یعنی فاصله میان ظرفیت و تولید واقعی، به نتیجه نخواهد رسید. تا زمانی که صنعت فولاد با ناترازی انرژی، بازار داخلی محدود و صادرات پرریسک دست‌وپنجه نرم می‌کند، فولاد سبز بیشتر به یک شعار شبیه خواهد بود تا یک استراتژی عملیاتی. آینده بازار آهن‌آلات ایران، در گرو تصمیم‌هایی است که امروز برای حل این تناقض ساختاری گرفته می‌شود.

اشتراک گذاری:
لینک مطلب
امتیاز دهید

مقالات مرتبط

ارسال دیدگاه

شماره همراه شما منتشر نخواهد شد.