نقشه فولاد جهان در حال تغییر
به گزارش آهن آنلاین، بازار جهانی فولاد در حال عبور از یک نقطه عطف مهم است؛ نقطهای که در آن، بازیگران اصلی این صنعت بهتدریج در حال بازتعریف نقش خود در زنجیره عرضه و تقاضا هستند. کاهش معنادار تولید فولاد در چین، تشدید سیاستهای حفاظتی در اروپا و افزایش نیاز فزاینده هند به مواد اولیه فولادی، سه ضلع یک تغییر ساختاری را شکل دادهاند که میتواند نقشه جریان فولاد در جهان را در سالهای پیشرو دگرگون کند. برخلاف دورههای گذشته که نوسانات بازار فولاد بیشتر ماهیتی مقطعی داشت، نشانههای فعلی از ورود این بازار به یک فاز جدید حکایت دارد؛ فازی که در آن، سیاستگذاری صنعتی، ملاحظات زیستمحیطی و امنیت زنجیره تأمین، نقش پررنگتری نسبت به صرفاً منطق قیمت ایفا میکنند.
عقبنشینی چین از قله تولید؛ پایان یک عصر پرحجم
چین که بیش از یک دهه ستون فقرات تولید فولاد جهان محسوب میشد، حالا بهتدریج در حال عقبنشینی از تولیدهای رکوردشکن است. کاهش ۱۰.۹ درصدی تولید فولاد این کشور در نوامبر ۲۰۲۵ نسبت به سال قبل و ثبت پایینترین سطح تولید از دسامبر ۲۰۲۳، صرفاً یک نوسان فصلی تلقی نمیشود. تداوم افت ماهانه تولید برای ششمین ماه متوالی، نشانهای روشن از تغییر رویکرد سیاستگذاران صنعتی چین است؛ رویکردی که دیگر بر افزایش کمّی تولید تأکید ندارد و کنترل ظرفیت، کاهش آلایندگی و مدیریت مازاد عرضه را در اولویت قرار داده است.
اعمال محدودیتهای زیستمحیطی در برخی استانها، همزمان با تلاش برای دستیابی به اهداف سالانه تولید، به کاهش تولید چدن و محصولات نوردی نیز منجر شده است. در چنین شرایطی، اگرچه تولید محصولات نوردشده در بازه ژانویه تا نوامبر رشد داشته، اما افت تولید فولاد خام و چدن نشان میدهد که زنجیره بالادستی فولاد چین وارد فاز انقباضی شده است. این روند، وقتی با اعمال نظام مجوزدهی صادراتی از سوی وزارت بازرگانی چین همراه میشود، پیام روشنی به بازار جهانی مخابره میکند: چین دیگر قصد ندارد با هر قیمتی نقش تأمینکننده مازاد بازار جهانی را ایفا کند.
در بازار داخلی محصولات زنجیره آهنآلات نیز نوسانات قیمتی روزهای اخیر بیش از آنکه نشانه یک روند صعودی یا نزولی مشخص باشد، بازتابی از تردید فعالان بازار و نبود سیگنال قطعی از سمت متغیرهای کلان است. در بخش میلگرد، اگرچه برخی کارخانهها افزایش قیمت در بازه ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان را در لیستهای فروش خود اعمال کردند، اما همزمان ثبات قیمت در شماری از مبادی عرضه نشان داد که بازار هنوز ظرفیت پذیرش رشد فراگیر قیمت میلگرد را ندارد. وضعیت تیرآهن نیز عمدتاً آرام دنبال شد و بهجز افزایش محدود ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی در برخی سایزهای ذوبآهن اصفهان، سایر تولیدکنندگان ترجیح دادند از تغییر قیمت پرهیز کنند. در بازار ورقهای گرم st37 و st52 نیز ثبات قیمت غالب بود، با این تفاوت که کاهش ۲۰۰ تا ۱۰۰۰ تومانی در برخی ضخامتهای فولاد مبارکه، نشانهای از فشار عرضه و تلاش برای حفظ تعادل در معاملات بهشمار میرود؛ مجموعه این تحولات بیانگر بازاری است که فعلاً در فاز احتیاط و انتظار بهسر میبرد.
اروپا و بازگشت سیاست صنعتی؛ بستن درهای واردات
در سوی دیگر جهان، اروپا با نگرانی فزاینده نسبت به تضعیف زنجیره ارزش فولاد، مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است. بیانیه مشترک فولادسازان، واحدهای فرآوری و توزیعکنندگان فولاد اروپا، بیش از آنکه یک هشدار مقطعی باشد، بازتابدهنده بحران عمیق رقابتپذیری در صنعت فولاد این قاره است. مازاد ظرفیت جهانی و ورود فولاد ارزان، بهویژه از مسیر واردات، نهتنها تولیدکنندگان بالادستی، بلکه کل زنجیره ارزش فولاد اروپا را تحت فشار قرار داده است.
پیشنهاد کمیسیون اروپا برای تعیین سقف ۱۸.۳ میلیون تن واردات بدون تعرفه و افزایش نرخ تعرفه مازاد تا ۵۰ درصد، نشان میدهد که اتحادیه اروپا بهدنبال یک سپر حفاظتی جدیتر است. اهمیت این سیاست زمانی دوچندان میشود که بحث حفاظت از مشتقات فولادی و فولادهای الکتریکی نیز به میان میآید؛ محصولاتی که نقش کلیدی در گذار سبز و دیجیتال اروپا دارند. در واقع، اروپا با این رویکرد تلاش میکند ضمن مهار فشار واردات، استقلال راهبردی خود در صنعت فولاد را حفظ کند؛ اقدامی که میتواند مسیر جریان فولاد به این بازار را در سالهای آینده بهطور محسوسی محدود کند.
هند؛ کانون جدید تقاضای مواد اولیه
در حالی که چین تولید را مهار میکند و اروپا در حال بستن مرزهای وارداتی است، هند آرام اما پیوسته در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین موتورهای تقاضا در بازار جهانی فولاد است. افزایش واردات سنگآهن این کشور به بالاترین سطح چند سال اخیر، نشانهای روشن از شکاف میان تولید داخلی و نیاز فزاینده صنعت فولاد هند است. رشد محدود تولید داخلی، مشکلات عرضه منطقهای، تأخیر در بهرهبرداری از معادن جدید و چالشهای لجستیکی، همگی دستبهدست هم دادهاند تا واردات سنگآهن و پلت به یک راهکار اجتنابناپذیر تبدیل شود.
نقش پررنگ شرکتهایی مانند JSW Steel و افزایش سهم برزیل در تأمین سنگآهن هند، بیانگر تغییر جهت جریان مواد اولیه در بازار جهانی است. از نگاه بازیگران بزرگی مانند واله، هند نهتنها یک بازار جایگزین برای جبران افت تقاضای چین محسوب میشود، بلکه میتواند در بلندمدت به یکی از قطبهای اصلی مصرف سنگآهن و فولاد تبدیل شود؛ بهویژه اگر هدف دو برابر شدن تولید فولاد این کشور تا پایان دهه محقق شود.
نقشه جدید جریان فولاد؛ پیامدها برای بازار آهنآلات
همزمانی کاهش تولید چین، سیاستهای حمایتی اروپا و رشد تقاضای هند، در حال ترسیم یک نقشه جدید برای جریان فولاد در جهان است. این بازتنظیم بهمعنای کاهش عرضه مازاد در بازارهای بینالمللی، رقابتیتر شدن دسترسی به مواد اولیه و افزایش نقش سیاستگذاری در تعیین مسیر تجارت فولاد است. برای بازار آهن آلات، چنین شرایطی میتواند به افزایش نوسانات قیمتی، تغییر مبادی تأمین و حساستر شدن بازار نسبت به تحولات سیاسی و صنعتی منجر شود.
در این چارچوب، کشورهایی که بهعنوان بازیگران میانی یا واردکننده در بازار فولاد فعالیت میکنند، ناگزیر خواهند بود استراتژیهای تأمین و تولید خود را بازنگری کنند. آنچه امروز در چین، اروپا و هند در حال وقوع است، صرفاً مجموعهای از تحولات پراکنده نیست؛ بلکه نشانههای یک تغییر ساختاری است که میتواند معادلات بازار جهانی فولاد و بازار آهنآلات را در سالهای آینده بهطور بنیادین دگرگون کند.