تغییر پیشدریافت و واکنش بازار آهن به قیمتهای ابطالی
به گزارش آهن آنلاین، بازار آهنآلات امروز در نقطهای ایستاده که یک معامله میتواند بیش از دهها خبر، مسیر کوتاهمدت قیمتها را روشن کند. عرضه ورق گرم فولاد مبارکه در بورس کالا، آن هم پس از سلسلهای از تغییرات پیدرپی در سازوکار معاملات، حالا به یک آزمون جدی برای کل زنجیره فولاد تبدیل شده است. گزارشی که پیشرو دارید، صرفاً روایت یک عرضه نیست؛ بلکه تلاشی است برای خواندن پیامهای پنهان در پس تصمیمات ابزارمحور بورس کالا و واکنش بازار به قیمتهای ابطالی که بهتدریج به «کف جدید ذهنی» فعالان تبدیل شدهاند.
بازگشت پیشدریافت ۱۰ درصدی؛ عقبنشینی یا تاکتیک؟
ابلاغیه اخیر بورس کالا درباره کاهش پیشدریافت خرید ورق گرم از ۴۰ درصد به ۱۰ درصد، در نگاه اول شبیه یک عقبنشینی آشکار از سیاست سختگیرانه هفتههای گذشته است. اما برای فعالان حرفهای بازار، این تغییر نه نشانه سردرگمی، بلکه بخشی از یک بازی ابزارمحور تکراری است که پیشتر هم تجربه شده. در بازاری که چندین عرضه ناموفق، ابطال معاملات و وقفههای زمانی همزمان شده، کاهش پیشدریافت بیش از آنکه به معنای تسهیل واقعی باشد، تلاشی برای بازگرداندن تقاضا به تالار معاملات تلقی میشود؛ تقاضایی که در اثر فشار نقدینگی و افزایش همزمان نرخ ارز، بهشدت فرسوده شده است.
نکته کلیدی اینجاست که بازار دیگر این تغییرات را «خنثی» نمیبیند. هر بار که سازوکار معامله دستکاری میشود، بازار آزاد قیمت ابطالی را بهسرعت جذب و در ذهن خود تثبیت میکند. نتیجه، شکلگیری سطحی از انتظارات قیمتی است که حتی پیش از انجام معامله، مسیر قیمت ورق سیاه و سایر مقاطع را مشخص میکند. کاهش پیشدریافت اگرچه میتواند حجم ثبت تقاضا را بالا ببرد، اما الزاماً به کاهش التهاب منجر نمیشود؛ زیرا ذهن بازار از مرحله واکنش عبور کرده و وارد فاز پیشخور کردن تصمیمات شده است.
چهار اهرم پنهان در قیمت نهایی ورق گرم
تجربه عرضههای اخیر نشان داده که قیمت نهایی ورق گرم صرفاً حاصل رقابت ساده عرضه و تقاضا نیست، بلکه برآیند تنظیم همزمان چند اهرم کلیدی است. پیشدریافت، نسبت نقدی به اعتباری، سهمیه ماهانه و حجم عرضه، چهار متغیری هستند که هر کدام میتوانند شدت رقابت را کم یا زیاد کنند. کاهش سهم اعتباری از سطوح بالای ۹۰ درصد به حوالی ۶۵ درصد، در عمل فشار نقدینگی را به خریدار منتقل کرده و دامنه رقابت را محدود میکند. از سوی دیگر، تعیین سقف استفاده از سهمیه ماهانه، امکان ورود بازیگران بزرگ با ظرفیت کامل را میگیرد و بازار را به سمت رقابتهای کنترلشده سوق میدهد.
اما مسأله اصلی زمانی بروز میکند که این اهرمها بهطور همزمان و ناهماهنگ تغییر میکنند. وقفه در عرضه، افزایش نرخ ارز و سپس ابطال معاملات در قیمتهای بالا، شرایطی ایجاد کرده که بازار آزاد، قیمتهای بورسی تأییدنشده را هم بهعنوان مرجع میپذیرد. در چنین فضایی، حتی اگر هدف سیاستگذار مهار قیمت باشد، نتیجه میتواند معکوس شود؛ چرا که هر بار ابطال، یک سیگنال افزایشی جدید به بازار مخابره میکند.
تالار بورس؛ سرایت التهاب
آنچه امروز در بازار قوطی و پروفیل دیده میشود، بازتاب مستقیم همین بیثباتی در ورق گرم است. افزایش روزانه هزار تا هزار و پانصد تومانی قیمت ورق سیاه نازک، نشان میدهد بازار وارد فاز کمبود و نگرانی از تأمین شده است. نرخهای اعلامی قوطی ۲ میلیمتر، به سطحی رسیده که با محاسبات وارداتی و حتی دلار تالار دوم همخوانی ندارد و عملاً با دلار آزاد همتراز میشود. این شکاف، نه حاصل رشد واقعی تقاضا، بلکه نتیجه ترس از نبود کالا در روزهای آینده است.
در چنین شرایطی، بازار مقاطع پاییندستی بهجای پیروی منطقی از قیمتهای مرجع، بهصورت واکنشی و هیجانی حرکت میکند. پروفیل و قوطی، اولین حلقههایی هستند که این فشار را جذب میکنند و اگر این روند ادامه یابد، قیمت میلگرد نیز دیر یا زود تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. به بیان ساده، امروز ورق گرم معامله میشود، اما فردا اثر آن در کل بازار آهنآلات دیده خواهد شد.
معامله امروز؛ قطبنمای حرکت بعدی بازار آهن
اهمیت عرضه امروز ورق گرم فولاد مبارکه دقیقاً در همین نقطه نهفته است. اگر معاملات به قیمتی نزدیک به انتظارات بازار و بدون ابطال انجام شود، میتواند بهطور موقت نقش ترمز را برای رشد شتابان قیمتها ایفا کند. اما اگر بار دیگر رقابت شدید شکل بگیرد یا معامله در آستانه ابطال قرار گیرد، پیام آن روشن است: بازار آهن وارد فاز جدیدی از التهاب شده که کنترل آن دشوارتر از قبل خواهد بود.
در همین فضا، نوسانات قیمتی روز گذشته در زنجیره آهنآلات نیز مؤید تشدید انتظارات تورمی در بازار است. ورقهای سیاه در گریدهای ST37 و ST52 در اغلب کارخانهها با افزایشهایی در بازه ۵۰۰ تا ۲ هزار تومان مواجه شدند؛ رشدی که بیش از آنکه ناشی از تغییرات هزینهای باشد، ریشه در نگرانی از تداوم محدودیت عرضه دارد. همزمان، ورقهای گالوانیزه، روغنی و رنگی نیز عمدتاً افزایش حدود هزار تومانی را ثبت کردند که نشان میدهد فشار قیمتی از ورق گرم به سایر حلقههای زنجیره بهسرعت در حال انتقال است. در بازار مقاطع، پروفیلها با رشد ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ تومانی همراه شدند، در حالی که نبشی و ناودانی فعلاً در فاز انتظار باقی مانده و تغییر قیمتی محسوسی نداشتند. در بخش لوله نیز، محصولات مانیسمان، داربستی و درزدار عمدتاً افزایشهایی بین ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ تومان را تجربه کردند؛ مجموعهای از تحرکات که تصویری از بازاری ناپایدار و حساس به کوچکترین سیگنالهای عرضه ترسیم میکند.
قیمتهای ابطالی گذشته، اکنون به کف ذهنی بازار تبدیل شدهاند و هر شکست در مدیریت این عرضه، این کف را بالاتر میبرد. از این منظر، عرضه امروز نه یک رویداد عادی، بلکه معیاری برای سنجش توان تنظیمگری بورس کالا و میزان همراهی بازار با این سیاستهاست. نتیجه هرچه باشد، فعالان بازار آهن باید آن را بهعنوان قطبنمای حرکت بعدی قیمتها جدی بگیرند؛ چرا که مسیر آینده، از دل همین معامله عبور میکند.