جهتگیری تازه غرب در پیشبینی قیمت سنگ آهن
به گزارش آهن آنلاین، بازار سنگ آهن در هفتههای اخیر دوباره در سطح جهانی خبرساز شده؛ اما این بار برخلاف موجهایی که معمولاً از سمت شرق آسیا دیده میشود، منشأ توجه در غرب است. تغییراتی که در برآوردهای آژانسهای تحقیقاتی، مؤسسات رتبهبندی و نهادهای تحلیل اقتصادی غرب به چشم میخورد، نشان میدهد که جریانهای جدیدی در شکلگیری قیمت سنگ آهن و مسیر آینده صنعت فولاد در حال شکلگیری است. در ادامه پاسخ خواهیم داد که چرا تحلیلگران غربی مسیر آینده قیمت سنگ آهن را متفاوتتر از جریانهای گذشته میبینند، چه عواملی باعث افزایش یا تثبیت انتظارات قیمتی شده و این جریان چه پیامدی برای تولیدکنندگان، واحدهای بالادستی و فعالان بازار آهنآلات ایران خواهد داشت.
سایه انتظارات غرب بر مسیر آینده سنگ آهن
اگرچه بازار سنگ آهن در ظاهر سال آرامی را پشت سر گذاشته، اما ارزیابیهای تازه مؤسسات غربی نشان میدهد که آینده این کالا دیگر صرفاً تحتتأثیر عرضه و تقاضای سنتی نیست و تحلیلگران غرب تلاش دارند نقش فاکتورهای بلندمدتتری را در شکلدهی قیمت آهن آلات برجسته کنند. پیشبینی BMI مبنی بر قرار گرفتن میانگین قیمت سنگ آهن در محدوده ۹۵ دلار طی سال ۲۰۲۶، نخستین نشانه از این رویکرد است. از نگاه این تحلیلگران، ورود تدریجی عرضه جدید از پروژههای کمهزینه مانند سیماندو در گینه و حرکت بازار به سمت تعادل دستیافتنیتر، نشان میدهد که یک مسیر آرام اما پیوسته به سمت کاهش قیمتها محتمل است.
آنچه در تحلیلهای غربی اهمیت دارد این است که برخلاف گذشته که تمرکز بر رفتار مصرفکنندگان آسیایی بود، اکنون نقش سیاستهای تجاری، کنش اقتصادهای غربی و مقاومت اقتصاد جهانی در برابر شوکها بسیار پررنگتر شده است. همین نگاه است که باعث شده مؤسساتی مثل BMI سقوط آزاد قیمتها را محتمل ندانند و تأکید کنند که تابآوری اقتصاد جهانی، ریسکهای نزولی را تا حدی محدود میکند.
اصلاح برآوردهای قیمتی؛ از واقعیت بازار تا سیگنالهای جهانی
بازنگری اخیر Fitch Ratings در پیشبینی قیمت سنگ آهن برای سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ نیز بخشی از این روند تحلیلی در غرب است. این مؤسسه که معمولاً با احتیاط حرکت میکند، انتظارات قیمتی خود را به دلیل ثبات جهانی تقاضا و قیمتهای مبنا در بازارهای نقدی بالا برده است. مطابق این ارزیابیها، متوسط قیمت سال ۲۰۲۵ در سطح ۱۰۰ دلار و برای سال ۲۰۲۶ حدود ۹۰ دلار پیشبینی شده؛ مقداری که نسبت به برآوردهای قبلی اندکی افزایشی است، اما همچنان نشانهای از حرکت بازار در محدودهای میانه و دور از جهشهای نامتعارف دارد.
نکته مهم در تحلیل Fitch، نگاه به آینده عرضه است. این نهاد معتقد است که از سال ۲۰۲۶ به بعد حجم قابلتوجهی از عرضه جدید وارد بازار خواهد شد؛ عرضهای بین ۵۰ تا ۷۵ میلیون تن که میتواند توان رشد قیمت را بهطور محسوسی محدود کند. تحلیلگران غربی معتقدند نقطه اوج اثرگذاری این عرضه، سالهای ۲۰۲۷ و ۲۰۲۸ خواهد بود؛ دورهای که شاید قیمت سنگ آهن را بار دیگر به محدوده ۷۰ دلاری بکشاند.
این نگاه بیانگر یک تحول مهم است: غرب برخلاف گذشته بیشتر از آنکه روی شوکهای کوتاهمدت تمرکز کند، بر رفتار بلندمدت بازار، تعادلزایی عرضه و تغییرات ساختاری قیمت تکیه کرده است.
نوسانات زنجیره فولاد؛ واکاوی وضعیت امروز بازار آهن آلات
بازار داخلی آهنآلات ایران نیز در میانه همین تحولات جهانی، روزهای پرتلاطمی را پشت سر میگذارد. دادههای میدانی نشان میدهد که محصولات نهایی زنجیره فولاد این هفته نوسانات متفاوتی را تجربه کردند؛ قیمت میلگرد در بسیاری از کارخانهها با رشد قیمت ۱۰۰ تا ۵۰۰ تومانی مواجه شد، هرچند برخی واحدها رویکرد محافظهکارانهتری داشته و ثبات نرخ را ترجیح دادند. تیرآهن اما مسیر متفاوتی طی کرد و در برخی مبادی با کاهش ۷۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی همراه شد، در حالی که چند کارخانه همچنان بر حفظ قیمتها اصرار داشتهاند. در بازار ورق نیز شرایط متفاوت بود؛ ورقهای سیاه (ST37 و ST52) افزایش قابلتوجه ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومانی را ثبت کردند.
این نوسانات بیانگر یک واقعیت مهم است؛ بازار داخلی از یکسو از شرایط بینالمللی تأثیر میگیرد و از سوی دیگر تحتفشار عوامل داخلی، محدودیت انرژی، هزینه حملونقل و ناهماهنگی عرضه قرار دارد. همین موضوع باعث میشود همزمان شاهد افزایش، کاهش و ثبات در بخشهای مختلف باشیم و رفتار بازار به سمت هیبریدی و چندگانه حرکت کند.
پیامدهای تحولات غربی برای آینده بازار ایران
مهمترین نکتهای که تحلیلهای غرب برای بازار ایران به همراه دارد، قابلپیشبینیتر شدن چشمانداز جهانی سنگ آهن در سالهای آینده است. با توجه به اینکه غرب انتظار جهشهای شدید قیمتی را ندارد و بیشتر بر ثبات یا نزول ملایم تأکید میکند، تولیدکنندگان ایرانی میتوانند با ریسک کمتر برنامهریزی کنند. بهویژه واحدهای بالادستی که وابستگی مستقیم به ماده اولیه دارند، میتوانند از این سیگنالها برای تنظیم ظرفیت، مدیریت خرید و کنترل موجودی بهره ببرند.
از طرف دیگر، افزایش عرضه جهانی در سالهای پیشرو میتواند رقابت در بازارهای صادراتی را شدیدتر کند؛ مسئلهای که برای ایران با توجه به شرایط تحریم و محدودیتهای فروش خارجی، اهمیت دوچندان دارد. بهعبارتی، اگر ذخایر جدید و پروژههایی مانند سیماندو در مقیاس بالا وارد بازار شوند، قدرت قیمتگذاری در سطح جهانی کاهش مییابد و تولیدکنندگانی که به بازارهای خاص متکی هستند باید استراتژیهای بازاریابی دقیقتری اتخاذ کنند.
در نهایت، تحلیلهای غرب نشان میدهد که روند جهانی به سمت ثبات بیشتر حرکت میکند و این وضعیت برای بازار آهنآلات ایران که در سالهای اخیر تحتتأثیر شوکهای متعدد اقتصادی بوده میتواند فرصت مناسبی برای بازآرایی سیاستهای تولید و فروش ایجاد کند.