بیداری دیرهنگام میلگرد؛ غول بازار آهن تکان خورد!
به گزارش آهن آنلاین ؛ بازار آهنآلات در روزهای اخیر وارد مرحلهای تازه از نوسانات شده، مرحلهای که در آن سؤال اصلی فعالان بازار نه درباره سقفهای جدید قیمتی، بلکه درباره نسبتها و شکافهای درونی بازار است. در چند هفته گذشته شاهد آن بودیم که برخی محصولات فولادی بهویژه تیرآهن و ورق با شتاب بیشتری خود را با نرخهای جدید دلار هماهنگ کردند و عملاً از سایر بازارها جلو زدند. در مقابل، میلگرد با تأخیر و نوعی «ثبات کنترلشده» حرکت کرد؛ موضوعی که باعث شد بسیاری بپرسند آیا این عقبماندگی یک اتفاق گذراست یا اینکه اکنون زمان جبران آن فرا رسیده است!
بازار در محاصره تلاطمات ارزی؛ اما بیپولتر از همیشه
تلاطم همزمان دلار و طلا، آنگونه که تجربه سالهای اخیر نشان داده، نخستین سیگنالهای روانی خود را به سمت بازار فولاد ارسال میکند. اما اینبار یک تفاوت مهم دیده میشود؛ پول در بازار مقاطع طویل نیست. هرچند تورم انتظاری و فشار نرخ ارز میتواند قیمتها را تحریک کند، اما نقدینگی موجود در بازار آهنآلات بهشدت کاهش یافته است؛ بهطوری که سرمایههای سرگردان و سفتهبازها ترجیح دادهاند بهجای ورود به کالایی مانند میلگرد، در بازار طلا، سکه و صندوقهای بورسی مستقر شوند.
این کمبود نقدینگی باعث شده قیمت میلگرد، برخلاف ورق سیاه و تیرآهن که پیشتر خود را با دلار بالای ۱۰۰ هزار تومان تنظیم کرده بودند، در سطح قیمتی معادل دلار ۸۰ هزار تومانی دستوپا بزند. یعنی بازار میلگرد عقب مانده، اما نه از جنس بنیادی، بلکه از جنس فقدان سوخت لازم برای حرکت. این نکته کلیدیترین عامل درک رفتار فعلی بازار است.
آغاز جبران عقبماندگی؛ حرکت آهسته اما قابلتوجه میلگرد
با وجود ضعف نقدینگی، از ابتدای هفته جاری نشانههایی از تلاش میلگرد برای جبران فاصله قیمتی دیده شد. افزایشهای روزانه ۱۰۰ تا ۵۰۰ تومانی، هرچند کوچک و پراکنده، اما یک پیام روشن دارد: بازار در حال اصلاح نسبتهای درونی خود است. تفاوت میان نرخ میلگرد و سایر مقاطع، خصوصاً پس از معاملات ورق گرم مبارکه با دلار ۱۰۵ هزار تومانی در بورس کالا، به حدی زیاد شد که ادامهدار بودن آن منطقی به نظر نمیرسید.
در حال حاضر، میلگرد زیر بازه ۴۰۵۰۰ تا ۴۱۰۰۰ تومان ، با احتساب مالیات ارزش افزوده تقریباً در بازار دیده نمیشود و نگاه فعالان عمده این است که کفهای جدید شکل گرفته است. این رفتار نشان میدهد که میلگرد حتی اگر نتواند جهش شارپی و ناگهانی ثبت کند، تمایل به همترازی با ساختار جدید قیمت فولاد داخلی را آغاز کرده است. به بیان دیگر، این روند شاید کند باشد، اما جهتدار است.
چرا ورق جلوتر رفت و میلگرد عقب ماند؟
برای پاسخ به این سؤال باید به ماهیت بازار هر محصول نگاه کرد. ورق، تنها یک عرضهکننده قدرتمند با تیم لیدر منسجم دارد که با استراتژی مشخص، بازار را هدایت میکنند. هر زمان تصمیم میگیرند قیمت را بالا ببرند، با کمبود عرضه یا قیمتگذاری در بورس کالا جریان بازار را تغییر میدهند و نتیجه آن میشود جهشهای سریع و هماهنگ.
اما میلگرد داستان دیگری دارد. هزاران تولیدکننده، فروشنده در این بازار فعالاند. وقتی طی دو روز نتوانند نقدینگی کافی از کف بازار جمع کنند، ناچار میشوند قیمت را پایین بکشند تا بازار را به حرکت وادارند. این ساختار چندپاره، اجازه نمیدهد میلگرد همانند قیمت تیرآهن یا ورق، یکپارچه و دستوری حرکت کند. بنابراین طبیعی است که مقایسه بازار ورق و میلگرد اشتباه باشد و شکاف میان آنها فقط ناشی از شرایط قیمتی نیست؛ بلکه برخاسته از تفاوت ذاتی در عمق، عرضهکنندگان و رفتار معاملاتی است.
همین ماهیت متکثر باعث شده میلگرد، حتی در شرایطی که تمام نشانههای بنیادی بهسوی رشد است، نتواند با سرعت بازارهای دیگر هماهنگ شود. اما همین بازار، وقتی روند اصلاحی را آغاز میکند، معمولاً در میانمدت به نقطه تعادلی جدید میرسد؛ نقطهای که اکنون نشانههای اولیه آن قابل مشاهده است.
آیا روند اصلاح میلگرد ادامه دار خواهدبود؟
پرسش اصلی امروز همین است؛ آیا میلگرد میتواند مسیر جبران عقبماندگی قیمتی را ادامه دهد؟ بررسی مجموعه متغیرهای اثرگذار نشان میدهد که پاسخ مثبت است؛ اما مشروط.
از یکسو نرخ ارز، انتظارات تورمی و نسبتهای قیمتی درون بازار فولاد، همگی به ضرر باقی ماندن میلگرد در سطح فعلی هستند. از سوی دیگر، محدودیت نقدینگی، دستورالعملهای بازدارنده وزارت صمت و تعدد عرضهکنندگان مانع از وقوع یک حرکت شارپی و ناگهانی میشود. بنابراین محتملترین سناریو، رشد آرام، تدریجی و مدیریتشده است. بازاری که نه توان سقوط دارد و نه ظرفیت جهش، اما از نظر منطقی ناچار است خود را با سطوح جدید قیمتها همراستا کند. این همان مسیری است که فعالان بازار به آن «جبران عقبماندگی» میگویند؛ نه انفجار، نه رکود کامل؛ بلکه حرکتی عقلایی در دل یک بازار بیپول اما تحت فشار.