إ
آهن آنلاین
ورق گرم فرمان قیمت‌گذاری فولاد را بازنویسی کرد!

ورق گرم فرمان قیمت‌گذاری فولاد را بازنویسی کرد!

یک‌شنبه 02 آذر 1404
زمان مطالعه: 5 دقیقه

به گزارش آهن آنلاین؛ بازار فولاد امروز با تحولاتی روبه‌روست که نه‌تنها معادلات قیمت‌گذاری را دگرگون کرده، بلکه آینده بسیاری از صنایع وابسته را نیز تحت سایه‌ای سنگین برده است. جهش معنادار قیمت ورق گرم و فاصله گرفتن آن از نرخ واقعی بازار جهانی، شوکی است که در کوتاه‌مدت فقط به‌صورت نوسان قیمت ظاهر می‌شود، اما در میان‌مدت و بلندمدت تبعاتی عمیق‌تر برای کل زنجیره تأمین فولاد، سازندگان و حتی مصرف‌کنندگان نهایی خواهد داشت. این گزارش با نگاهی تحلیلی به بررسی این موضوع می‌پردازد که چرا افزایش امروز را باید «یک نقطه عطف» دانست و چگونه این اتفاق می‌تواند مسیر صنایع کلیدی کشور از لوله‌سازی و پروفیل گرفته تا خودروسازی و ساختمان‌سازی را در ماه‌های آینده تحت تأثیر قرار دهد.

وقتی قیمت ورق از منطق بازار جدا می‌شود

افزایش نزدیک به ۱۶.۶ درصدی قیمت ورق فولاد مبارکه طی تنها ۴۵ روز و رشد بیش از ۴۰ درصدی از ابتدای سال تا امروز، رخدادی معمولی در بازار فولاد نیست؛ این یک تغییر سقف قیمتی است که مرزهای جدیدی برای کل زنجیره تعیین می‌کند. در ظاهر، اعداد امروز نتیجه تعامل عرضه و تقاضا در بورس کالا به نظر می‌رسند، اما مقایسه با نرخ واقعی ورق در بازار جهانی ۴۵۶.۷ دلار فوب چین و نرخ دلاری تالار دوم (۹۸۵۳۹ تومان) نشان می‌دهد که قیمت در بورس کالا حدود ۱۳ درصد بالاتر از ارزش واقعی بسته شده است.
این شکاف، آن هم در محصولی که ستون اصلی قیمت بسیاری از کالاهای فولادی است، نشان می‌دهد که سیاست‌گذار با تغییر سهمیه‌بندی، درصد اعتباری و تنظیم نرخ پایه، عملاً بازار را به سمت یک نرخ هدف جدید هدایت کرده است؛ نرخی نزدیک به قیمت وارداتی و معادل تقریباً ۱۰۵ هزار تومان به ازای هر دلار. همین تغییر کف قیمتی می‌تواند رفتار بازار آهن‌آلات را در هفته‌های آینده دچار یک بازتنظیم جدی کند.

چرا افزایش ورق گرم یک هشدار جدی برای صنایع وابسته است؟

برآوردهای تخصصی نشان می‌دهد حداقل ۱۱ صنعت اصلی کشور به‌صورت مستقیم و سریع از تغییر نرخ ورق گرم تأثیر می‌پذیرند. حساس‌ترین آن‌ها شامل ساختمان‌سازی، لوله‌سازی، خودروسازی، کشتی‌سازی، صنایع نفت و پتروشیمی و مجموعه وسیعی از تولیدکنندگان قطعات فلزی است؛ صنایعی که سهم ورق گرم در بهای تمام‌شده آنها چنان بالاست که کوچک‌ترین جهش قیمتی می‌تواند توازن اقتصادی پروژه‌ها و محصولات را بر هم زند. واقعیت این است که ورق گرم نقش «مادر» را در زنجیره فولاد بازی می‌کند؛ هر تغییری در نرخ آن نه‌تنها قیمت پروفیل، لوله، تیر، نبشی و ورق‌های پوشش‌دار را جابه‌جا می‌کند، بلکه کل سیستم قیمت‌گذاری در صنایع زیرساختی را تحت فشار قرار می‌دهد. صنایع لوله و پروفیل که این روزها پیش از معامله اخیر در حالت تعلیق، سردرگمی و توقف فروش بودند، حالا با قطعی شدن جهش قیمتی باز هم باید ساختار هزینه‌های خود را بازنویسی کنند. از طرف دیگر، صنایع بزرگی مانند خودروسازی یا ماشین‌آلات سنگین دیگر امکان ثبات بهای تمام‌شده ندارند و ناچارند قیمت محصول نهایی را افزایش دهند یا تولید را کاهش دهند دو سناریویی که هر دو در نهایت دامن مصرف‌کننده و اقتصاد ملی را می‌گیرند.

آینده بازار آهن‌ آلات زیر سنگینی هزینه تولید

جهش امروز ورق گرم فقط یک افزایش ناگهانی نیست؛ بلکه نشانه‌ای از تغییر سازوکار شکل‌گیری قیمت در کل زنجیره فولاد است. وقتی عرضه‌ها با تغییرات اعتباری تنظیم می‌شوند و سیاست‌گذار نرخ پایه را نه بر اساس بازار جهانی، بلکه بر مبنای تالار دوم تعیین می‌کند، نتیجه آن افزایش هزینه تولید است که مانند یک موج از کارخانه‌های بزرگ فولادی تا کوچک‌ترین کارگاه‌های برشکاری حرکت می‌کند. در روزهایی که ورق سیاه ۳۰۰۰ تومان گران‌تر می‌شود، قیمت ورق گالوانیزه و روغنی تا ۴۰۰۰ تومان افزایش پیدا می‌کنند و ده‌ها کارخانه تولید پروفیل با رشد ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ تومانی روبه‌رو می‌شوند، مسیر آینده بازار تقریباً واضح است؛ هزینه تولید بالا می‌رود، قیمت محصولات نهایی افزایش پیدا می‌کند، پروژه‌ها کند می‌شوند و سرمایه‌گذاری در صنایع فلزی با ریسک بیشتری همراه می‌شود. نکته مهم این است که موج گرانی فقط یک‌بار خود را نشان نمی‌دهد؛ بلکه در زنجیره‌های بعدی نیز اثر می‌گذارد. برای مثال، افزایش قیمت لوله‌های انتقال نفت و گاز می‌تواند بودجه پروژه‌های انرژی را تحت فشار قرار دهد، افزایش قیمت ورق خودروسازی می‌تواند بهای خودرو را دوباره بالا ببرد و حتی تغییرات در نرخ تجهیزات صنعتی می‌تواند صنایع دیگر را نیز درگیر کند. به بیان ساده‌تر، بازار آهن‌آلات از امروز وارد یک «دوره تورمی جدید» شده است.

چشم‌انداز پیش روی صنعت فولاد؛ تثبیت یا بحران؟

آینده صنعت فولاد به این بستگی دارد که فاصله میان نرخ واقعی جهانی و نرخ داخلی چگونه مدیریت شود. اگر سیاست‌گذار همچنان قیمت‌ها را بر مبنای تالار دوم نگه دارد، باید انتظار داشت که بازار در ماه‌های آینده وارد دوره‌ای از نوسان‌های سنگین و عدم‌اطمینان شود—و صنایع وابسته نیز به‌تناسب آن با تصمیمات سخت مواجه خواهند شد. از سوی دیگر، اگر اصلاحی در سازوکار تعیین نرخ پایه رخ دهد یا عرضه‌ها با سیاست منطقی‌تری تنظیم شوند، احتمال ثبات نسبی وجود دارد. اما در شرایط فعلی، داده‌ها بیشتر از سناریوی اول حمایت می‌کنند. بازار آهن‌آلات در حال حاضر به مرحله‌ای رسیده که کوچک‌ترین تصمیم در بورس کالا می‌تواند ده‌ها صنعت را تحت تأثیر قرار دهد؛ و اگر این روند ادامه یابد، بخش مهمی از ساخت‌وساز، حمل‌ونقل، انرژی و تولید صنعتی کشور با فشار هزینه‌ای روبه‌رو خواهد شد. چشم‌انداز کوتاه‌مدت را باید نه صعودی و نه نزولی، بلکه «پرریسک» دانستن بازاری که هر خبر کوچک، هر تغییر عرضه و هر ابلاغیه جدید می‌تواند آن را به جهتی متفاوت سوق دهد.

اشتراک گذاری:
لینک مطلب
امتیاز دهید

مقالات مرتبط

ارسال دیدگاه

شماره همراه شما منتشر نخواهد شد.