رقابت آسیاییها و کوچک شدن سهم ایران در بازار آهنآلات منطقه
به گزارش آهن آنلاین؛ صادرات فولاد ایران در سال ۱۴۰۴ با یکی از پیچیدهترین مقاطع دهه اخیر روبهرو شده است؛ مقطعی که از یکسو فشار رقبای آسیایی در بازارهای منطقه شدت گرفته و از سوی دیگر محدودیتهای انرژی، سیاستگذاری نامنظم و نوسانات داخلی، توان رقابتی تولیدکنندگان ایرانی را به شکل محسوسی کاهش داده است. در چنین فضایی، از دست رفتن بازارهای سنتی همچون عراق که همواره یکی از مهمترین مقاصد صادرات میلگرد محسوب میشد نه صرفاً یک رویداد تجاری، بلکه نشانهای از تغییر آرایش قدرت در تجارت فولاد منطقه است.
ریزش بازار آهن آلات؛ عراق چرا دروازه را بست؟
تصمیم اخیر دولت عراق برای ممنوعیت واردات فولاد و میلگرد از مسیرهای شلمچه، مهران، سومار و بندر ابوفلوس، ضربهای مستقیم به صادرات ایران وارد کرد؛ تصمیمی که تحت عنوان حمایت از تولید داخلی عراق اتخاذ شد اما در واقع، نتیجه سالها بیبرنامگی در حفظ مزیت رقابتی بازارهای همسایه بود. عراق نهتنها بزرگترین مشتری میلگرد ایران محسوب میشد، بلکه ثبات نسبی تقاضای این کشور، سهم قابلتوجهی از صادرات سالانه را تضمین میکرد. حال با بستهشدن مرزها، صادرکنندگان ایرانی ناچار شدهاند محمولههای خود را متوقف کنند یا مسیرهای جایگزین پرهزینه و نامطمئن بیابند.
با کنار رفتن ایران، فضا برای بازیگران پرتحرکتر منطقه خالیتر شده است. عراق در ماههای گذشته برنامه توسعه کارخانههای نورد داخلی را سرعت داده و همزمان واردکنندگان آسیایی با پیشنهادات جذاب قیمت میلگرد و سایر مقاطع، جایگاه ایران را تهدید کردهاند. این تحولات نشان میدهد مسئله تنها یک بخشنامه نیست؛ بلکه روندی هشداردهنده است که ممکن است به از دست رفتن کامل این بازار طی سالهای آینده منجر شود.
پیشروی رقبای آسیایی؛ امارات و عراق دیگر منتظر بازار آهن آلات ایران نمیمانند
در شرایطی که ایران با محدودیتهای انرژی و نوسانات سیاستگذاری دستوپنجه نرم میکند، تولیدکنندگان آسیایی با چابکی و انعطاف، سهم بیشتری از بازارهای منطقه میگیرند. بازار ورق امارات نمونهای روشن از این روند است؛ جایی که چین، هند و ژاپن با قیمتهایی رقابتی و تحویلهای برنامهریزیشده، قراردادهای قابلتوجهی ثبت کردهاند. پیشنهادات چین با نرخ حدود ۴۹۵ دلار سیافآر و معاملات هندیها در بازه ۵۰۰ تا ۵۰۵ دلار، نشان میدهد رقبای ایران بهخوبی ضعف تقاضای داخلی خود را به فرصت صادراتی تبدیل کردهاند.
در حالی که امارات و سایر کشورهای خلیج فارس در حال افزایش خرید از آسیا هستند، ایران هنوز درگیر تصمیمات ناگهانی، نوسانهای نرخ ارز، و عدم ثبات در عرضه داخلی است. این تفاوت رفتاری باعث شده شرکای منطقهای، ایران را تأمینکنندهای غیرقابلپیشبینی تلقی کنند؛ خصوصاً آنگاه که تأخیرهای متعدد در عرضه ورق مبارکه یا اختلال در بازار داخلی باعث بیاعتمادی میشود. به بیان ساده، رقبا در حال پر کردن خلأ ایران هستند؛ هم در عراق و هم در امارات. اگر این روند ادامه یابد، بازپسگیری بازارها نهتنها دشوار، بلکه هزینهبر و زمانبر خواهد بود.
آشفتگی داخلی؛ بازار نامنظم چگونه صادرات را زمینگیر کرد؟
آنچه بیش از هر عامل خارجی موقعیت صادراتی ایران را تضعیف کرده، نابسامانیهای داخلی است. تاخیر سههفتهای در عرضه ورق فولاد مبارکه تنها یکی از نشانههای این آشفتگی است؛ موضوعی که به انفجار قیمتها، کمبود مصنوعی و رقابتهای بیمنطق دامن زد. وقتی بازار داخلی با دلار ۷۳ هزار تومانی قیمتگذاری میشود اما نرخ معاملات بر پایه دلار ۹۰ تا ۱۰۵ هزار تومانی شکل میگیرد، واضح است که صادرکننده نمیتواند قیمتهای رقابتی برای بازارهای خارجی ارائه دهد.
در روزهای اخیر نوسانات بازار آهنآلات بیش از هر زمان دیگری به حالت رکودِ همراه با بیجهتی نزدیک شده است؛ رکودی که در ظاهر با ثبات قیمتها خود را نشان میدهد اما در باطن بیانگر نبود تقاضای واقعی و احتیاط شدید خریداران است. تیرآهن ۱۶ ذوبآهن اصفهان همچنان در کانال ۵۵ هزار تومان ثابت مانده و تیرآهن ۱۸ نورد یزد نیز حوالی ۴۸ هزار و ۵۰۰ تومان معامله میشود؛ ثباتی که بیش از آنکه نشانه آرامش باشد، محصول قفلشدگی بازار است.
در میلگرد نیز این سکون ادامه دارد؛ میلگرد ۱۶ ذوبآهن با افت ۵۰۰ تومانی روی ۴۲ هزار و ۵۰۰ تومان ایستاده و میلگرد ۸ بافق یزد در محدوده ۴۳ هزار و ۱۰۰ تومان معامله میشود. حاصل این وضعیت، بازاری کمرمق و بیتحرک است که نه انگیزه خرید دارد و نه نشانی از بازگشت تقاضا.
بحران انرژی؛ ریشه اصلی عقبماندگی صادرات آهن آلات
هیچ عاملی به اندازه ناترازی انرژی در سال ۱۴۰۴ صادرات فولاد ایران را تحت تأثیر قرار نداد. کاهش بهرهبرداری واحدهای تولیدی به ۵۸ درصد، از دست رفتن دو میلیون تن فولاد میانی و افزایش سهم انرژی در بهای تمامشده تا حدود ۲۰ درصد، مزیت تاریخی ایران در تولید کمهزینه فولاد را از بین برده است. این یعنی حتی اگر عراق مرزهای خود را باز کند و بازار امارات به ایران چراغ سبز نشان دهد، هزینه تمامشده بالا و بیثباتی تولید اجازه رقابت واقعی نخواهد داد.
کاهش سهمیه برق فولاد مبارکه و فولاد خوزستان تا ۳۰ درصد، استفاده اجباری از مازوت در زمستان، توقف خطوط احیای مستقیم و افت تولید شمش به یک نتیجه ختم میشود: کاهش عرضه داخلی، افزایش قیمت آهن آلات، و کوچکتر شدن سبد صادراتی.
در حالی که رقبای آسیایی در حال توسعه ظرفیتهای جدید و بهرهگیری از انرژی ارزان یا یارانهای هستند، صنعت فولاد ایران همچنان برای تأمین گاز و برق خود درگیر بحرانهای فصلی است. حتی پروژههای خودتأمینی نظیر نیروگاه اختصاصی مبارکه، که گامی رو به جلو محسوب میشوند، هنوز پاسخگوی شوکهای ملی نیستند. تا زمانی که ساختار انرژی کشور اصلاح نشود، صادرات پایدار تنها یک شعار باقی خواهد ماند.