بازار آهن آلات بدون فرمان
به گزارش آهن آنلاین؛ بازار آهن و فولاد ایران در پاییز ۱۴۰۴، بیش از هر زمان دیگری بیفرمان بهنظر میرسد. درحالیکه سیاستگذاریهای صنعتی، انرژی و ارزی کشور از هماهنگی لازم برخوردار نیستند، فعالان زنجیره فولاد از تولیدکننده شمش تا مصرفکننده نهایی در برزخی از ابهام به سر میبرند. از یکسو افت شدید سوددهی شرکتهای بزرگ فولادی و افزایش هزینه انرژی، و ازسویدیگر، رکود در پروژههای عمرانی و نزول تقاضای داخلی، بازار را در وضعیتی مبهم نگه داشته است.
در همین شرایط، جدال بر سر نرخ مبنای ارز در قیمتگذاری ورق گرم فولاد مبارکه و دوگانگی رویکرد صادراتمحور یا تولیدمحور، بازار را بیشتر از همیشه بههم ریخته است. قیمت شمش در بورس کالا با کاهش جزئی و حجم معاملات پایین مواجه شده، درحالیکه آهن اسفنجی نیز با افت تقاضا دستوپنجه نرم میکند.
باوجود آنکه برخی شاخصها تاکنون ثبات نسبی را نشان میدهند، کارشناسان معتقدند این آرامش، «پیش از طوفانی زمستانی» است؛ طوفانی که میتواند از محدودیت گاز صنایع و رشد نرخ ارز آغاز شود و به افزایش قیمت تمام محصولات زنجیره فولاد بینجامد.
نبض قیمتها در دست کیست؟ وقتی بازار بیسکان مانده است
نشانههای آشفتگی در هفته سوم آبان کاملاً روشن بود. حجم معاملات شمش فولادی در تالار صنعتی بورس کالا از ۹۷ درصد هفته قبل، به ۸۸ درصد کاهش یافت؛ یعنی باوجود عرضه ۱۷۴ هزار و ۲۰ تن شمش، تنها ۸۸ درصد از این مقدار به فروش رفت. تقاضا البته همچنان ۱.۷ برابر عرضه بود، اما خریداران واقعی کمتر حاضر به معامله شدند. رشد ۱.۲ درصدی عرضه و همزمان افت ۹ درصدی معاملات، تصویری روشن از بازار بیجهت و مردد ارائه میدهد.
میانگین قیمت شمش به ۳۱ هزار و ۶۰۹ تومان رسید که نسبتبه هفته قبل تنها ۰.۲ درصد کاهش داشت. دامنه نرخ پایه نیز میان ۲۷ هزار و ۵۳۱ تا ۳۰ هزار و ۵۹۰ تومان باقی ماند. این افت آرام قیمتی، همراه با افزایش هزینه انرژی، عملاً سودآوری فولادسازان را به کمترین سطح چند سال اخیر رسانده است.
درهمینحال، قیمت آهن اسفنجی هم در عرضه ۱۸ آبان با میانگین ۱۷ هزار و ۷۱۹ تومان معامله شد؛ قیمتی که نسبت به هفته پیش ۱.۵ درصد کاهش نشان میدهد. عرضه ۸۳ هزار و ۱۵۰ تنی با تقاضایی حدود ۱.۵ برابر مواجه بود اما تنها ۸۹ درصد آن معامله شد، نشانهای از افت میل خرید در شرایط سرد اقتصادی.
از رکود عمرانی تا آشفتگی عرضه؛ حلقه گمشده سیاست فولاد
در بازار داخلی، قیمت ورق سیاه در اغلب ضخامتها تغییر محسوسی نداشت و تنها در برخی موارد افزایشی ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ تومانی ثبت شد. ورقهای گالوانیزه، رنگی و روغنی نیز بدون تغییر ماندند. قیمت پروفیل ثابت بود و نبشی و ناودانی ۱۰۰ تا ۸۰۰ تومان ارزانتر شدند. این ارقام ظاهراً کوچک، نشانه رکود پنهانی هستند که در سایه فقدان پروژههای عمرانی جدید، بحران نقدینگی دولت و توقف طرحهای ساختوساز تشدید شده است.
بازار آهن امروز در تعادلی شکننده قرار دارد؛ کافی است نرخ ارز چند هزار تومان جابهجا شود یا مصوبهای جدید در مورد انرژی ابلاغ شود، تا کل نظام قیمتگذاری درهم بریزد. فعالان بازار تأکید میکنند که «فقدان سیاست صنعتی پایدار» دلیل اصلی بیثباتی است. تمرکز تصمیمات در زنجیره بالا دست فولاد و بیتوجهی به نیاز صنایع پاییندستی، سبب شده بازیگران نهایی – لولهسازها و تولیدکنندگان قوطی و سازه فلزی – چارهای جز خرید به نرخ آزاد نداشته باشند.
بازار بیمتولی؛ دلالان جای تحلیل را گرفتند
در نبود شفافیت در تصمیمسازی و سیاست ارزی، بازار آزاد به ناچار جهتدهنده قیمتهاست. نمونه بارز آن، ماجرای اختلاف میان فولاد مبارکه و سندیکای لوله و پروفیل بر سر نرخ مبنای ارز در قیمتگذاری ورق گرم است.
فولاد مبارکه میخواهد مبنای محاسبه را از دلار مبادلهای ۷۲ تا ۷۳ هزار تومانی به دلار تالار دوم حدود ۱۰۰ هزار تومان تغییر دهد. این تغییر بهمعنای افزایش حدود ۲۲۵۰ تومان در هر کیلوگرم ورق گرم است؛ یعنی اگر نرخ پایه فعلی ۳۳ هزار و ۵۰۰ تومان باشد، در مبنای جدید بهحدود ۴۶ هزار تومان میرسد – افزایشی نزدیک به ۳۸ درصد.
سندیکای لوله و پروفیل با این خواسته مخالف است و هشدار داده چنین اقدامی بازار داخلی را متلاطم میکند. بااینحال، بازار آزاد عملاً از چند روز پیش نرخها را بالا برده است. کارشناسان میگویند بازار “پیشدستی” کرده تا پیش از صدور مصوبه، خود را با ارز جدید وفق دهد. در نتیجه، نقش دلالان و واسطهها پررنگتر از تصمیمسازان رسمی شده است.
نرخ ارز و انرژی؛ فرمانبر اصلی بازار آهن
افزایش بهای گاز صنعتی از محدوده ۲ تا ۵ هزار تومان به ۴۱۰۰ تا ۵۸۰۰ تومان در هر مترمکعب، شوکی سنگین به ساختار هزینه فولاد وارد کرده است. این رشد، علاوهبر تأثیر مستقیم بر هزینه احیای مستقیم، زنجیره حملونقل، دستمزد و مواد اولیه را هم متأثر ساخته است. فولادسازان معتقدند با چنین باری از هزینه، ادامه تولید به نرخهای قبلی ممکن نیست.
سود خالص کارخانههای فولادی که سال گذشته حدود ۲۹ درصد بود، اکنون به ۹ درصد رسیده؛ نزول ۲۰ واحد درصدی که در اقتصادی تورمی، بهمعنای کاهش حقیقی بیش از ۷۰ درصدی سود است.
در کنار بحران انرژی، نوسان نرخ دلار نیز عامل دوم فشار بر بازار است. شاخص تصمیمگیری قیمتها از تحلیل اقتصادی فاصله گرفته و صرفاً تابع مسیر ارز شده است. در بازار فعلی، یک افزایش ۵ درصدی در نرخ دلار آزاد، بهراحتی میتواند قیمت میلگرد یا ورق را تا هزار تومان در هر کیلو بالا ببرد.
فعالان بازار آهن با طنز تلخ میگویند: «فرمان بازار در دست ارز و گاز است». بدون اصلاح این دو محور، هر سیاست کنترلی یا بخشنامهای عملاً بیاثر میماند.
صنعتی که منتظر تصمیم نیست، در حال فرسایش است
درحالیکه ناترازی سیاستی بازار فولاد به اوج رسیده، صنایع پاییندستی درحال فرسایشاند. صدور مجوزهای صادرات خام، کاهش عرضه محصولات نهایی و تأخیر در تصمیمات کلان، همه بهتدریج چرخه تولید داخلی را کند کردهاند.
بر پایه دادههای رسمی، در نیمه دوم مهر بیش از ۴۰ هزار تن ورق گرم فولاد مبارکه در بورس صادراتی عرضه شد؛ به ظاهر گامی برای افزایش ارزآوری، اما در عمل عاملی برای کاهش موجودی بازار داخلی. نیروهای تولید در پایین زنجیره، از قوطیسازان تا تولیدکنندگان سازه فلزی، با کمبود مواد اولیه مواجهاند و بخشی از ظرفیت خطوط تولیدشان را تعطیل کردهاند.
در سطح کلان، تمرکز بر صادرات شمش و کنسانتره بهجای ورق و مقاطع، فرصت ارزش افزوده را از کشور گرفته است. کارشناسان میگویند فعالسازی ظرفیتهای خالی نورد فولاد میتواند هم اشتغال را بالا ببرد و هم وابستگی به خامفروشی را کاهش دهد. تحقق این هدف، نه بودجه جدید میخواهد و نه فناوری تازه؛ بلکه تنها به هماهنگی سیاستی، انضباط تصمیمگیری و اراده درسطح وزارتخانهها نیاز دارد.
اگر این اصلاح صورت نگیرد، بازار آهن در زمستان پیشرو نهتنها از پس گرانتر شدن انرژی برنمیآید، بلکه با محدودیت گاز نیز مواجه میشود. برخی کارشناسان هشدار دادهاند بخشی از واحدهای احیای مستقیم ممکن است در دی و بهمن ۱۴۰۴ بهصورت موقت تعطیل شوند. نتیجه قطعی چنین سناریویی افزایش قیمت تمام مقاطع و کمبود دورهای در عرضه است.
در نهایت بازار آهن و فولاد ایران در آبان ۱۴۰۴ بر سر دو راهی ایستاده است: از یکسو، فشار هزینه و نوسان ارز، و از سوی دیگر، رکود تقاضا و ناهماهنگی میان سیاستگذاران.
سودآوری فولادسازان از ۲۹ درصد به ۹ درصد سقوط کرده؛ معاملات شمش به ۸۸ درصد عرضه رسیده و تولیدکنندگان آهن اسفنجی با افت ۱.۵درصدی قیمت و تقاضا روبهرو هستند. در بازار داخلی، تنها تغییر قابلتوجه رشد ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ تومانی ورق سیاه و افت ۱۰۰ تا ۸۰۰ تومانی قیمت نبشی و ناودانی بوده است. در کنار این دادهها، احتمال محدودیت گاز زمستانی و رشد هزینه انرژی، آیندهای التهابآلود را ترسیم میکند.
در چنین وضعی، بازار دیگر منتظر تصمیم دولت نمانده است؛ خود مسیرش را پیدا کرده، هرچند بیثبات و متزلزل. فرمان اقتصادی در دست ارز، انرژی و هیجان بازار است. اگر سیاستگذار نتواند بهموقع وارد عمل شود، همین آرامش فعلی بهزودی جایش را به تلاطم قیمتی تازهای میدهد؛ طوفانی که نشانههایش همینحالا در آسمان آهنآلات ایران دیده میشود.