بحران تأمین سنگآهن؛ نگاه به معادن فرا سرزمینی راه نجات فولاد ایران؟
به گزارش آهن آنلاین؛ درحالیکه صنعت فولاد کشور در مسیر توسعه و افزایش ظرفیت تولید قرار دارد، چالش تأمین مواد اولیه، بهویژه سنگآهن، به یکی از مهمترین دغدغههای زنجیره تولید تبدیلشده است. کارشناسان معتقدند اگرچه ایران از ذخایر قابلتوجه معدنی برخوردار است، اما بخش عمدهای از این منابع در معادن زیرزمینی قرار دارند و تاکنون بهرهبرداری مؤثری از آنها صورت نگرفته است. به گفته فعالان صنعت، چرخه مصرف فولاد و تبدیل آن به قراضه معمولاً حدود ۳۰ تا ۳۵ سال زمان میبرد و ازآنجاکه در سه دهه گذشته رشد قابلتوجهی در تولید و مصرف فولاد در کشور رخداده است، پیشبینی میشود طی سالهای آینده حجم قراضههای قابل بازیافت بهتدریج افزایش یابد. ازاینرو، توسعه فناوریهای بازیافت و بهرهگیری از قراضه میتواند در آینده یکی از مسیرهای جبران کمبود خوراک صنعت فولاد باشد.
ظرفیتهای مغفول معادن زیرزمینی
بااینحال، تأکید اصلی کارشناسان بر لزوم توجه جدی به ذخایر زیرزمینی سنگآهن است؛ منابعی که در بسیاری از کشورهای معدنی دنیا از قرن هجدهم به بعد شناسایی و مورد بهرهبرداری قرارگرفتهاند. ایران نیز طی سالهای گذشته نشانههایی از ذخایر بزرگ زیرزمینی در استانهایی همچون یزد را کشف کرده، اما به دلیل چالشهایی نظیر هزینه بالای اکتشاف تکمیلی، نبود تجهیزات تخصصی برای استخراج زیرزمینی و ریسکهای فنی و مالی، این معادن هنوز وارد فاز بهرهبرداری نشدهاند. به باور تحلیلگران، نقش نهادهای حاکمیتی و سیاستگذار در این مرحله تعیینکننده است. فعالسازی این معادن نیازمند برنامهریزی کلان، تأمین مالی پایدار و سیاستهای حمایتی مشخص از سوی دولت است. برخی از متخصصان پیشنهاد میکنند سازمانهای توسعهای با در اختیار داشتن محدودههای معدنی وسیع، وظیفه فعالسازی و جذب سرمایهگذار برای بهرهبرداری از معادن زیرزمینی را بر عهده گیرند تا زنجیره تأمین مواد اولیه فولاد کشور با پایداری بیشتری همراه شود.

نگاه به معادن فرا سرزمینی؛ گام بعدی تأمین پایدار
در شرایطی که محدودیت منابع داخلی روزبهروز پررنگتر میشود، نگاهها به سمت معادن فرا سرزمینی نیز معطوف شده است. کارشناسان بر این باورند که حضور در پروژههای معدنی کشورهای دوست و همسایه همچون قزاقستان و ارمنستان، میتواند راهکاری مؤثر برای تأمین پایدار سنگآهن باشد. این کشورها دارای ذخایر قابلتوجه و زیرساختهای قابل اتکایی در حوزه معدن هستند و بستر مناسبی برای همکاری و سرمایهگذاری مشترک با کارخانههای فولادی ایرانی فراهم کردهاند.علاوهبراین، برخی مناطق آفریقا نیز فرصتهای جذابی برای حضور ایران در حوزه تأمین سنگآهن و مواد معدنی فراهم کردهاند. باتوجهبه روابط سیاسی و اقتصادی مطلوب ایران با برخی از کشورهای این قاره، سرمایهگذاری در معادن آفریقایی میتواند ضمن تنوعبخشی به منابع تأمین خوراک، به افزایش امنیت زنجیره تولید فولاد نیز کمک کند. بااینحال، تحقق این اهداف نیازمند وجود قوانین و مقررات شفاف و حمایتی در حوزه سرمایهگذاری خارجی است. نبود سیاستهای مشخص و پیچیدگیهای اداری و ارزی در داخل کشور، در سالهای گذشته مانع از حضور مؤثر فعالان ایرانی در معادن خارج از کشور شده است.
توسعه نامتوازن زنجیره فولاد؛ چالش اصلی سیاستگذاری
یکیدیگر از چالشهای جدی زنجیره فولاد، توسعه نامتوازن بخشهای مختلف آن است. درحالیکه طی سالهای اخیر ظرفیت تولید آهن اسفنجی و فولاد خام افزایش چشمگیری یافته، اما در برخی بخشها همچون اکتشاف و استخراج سنگآهن، سرمایهگذاری کافی انجامنشده است. این ناهماهنگی باعث شده برخی واحدهای فولادی با مشکل تأمین خوراک مواجه شوند و بخشی از ظرفیت نصبشده در کشور بلااستفاده بماند. ازسویدیگر، در نبود سیاستگذاری منسجم، صدور دستورالعملها و آییننامههای متضاد از سوی نهادهای مختلف، موجب سردرگمی فعالان صنعت و کاهش انگیزه برای سرمایهگذاری در طرحهای معدنی جدید شده است. دراینمیان، تجربه موفق تشکیل کنسرسیومهای معدنی در برخی مناطق کشور، الگوی قابلتوجهی به شمار میرود. اجرای پروژههایی همچون مهدیآباد و جانجا که با مشارکت چندین شرکت و سرمایهگذار انجامشده، توانسته ضمن بهکارگیری ظرفیتهای بخش خصوصی، زمینه توسعه مناطق کمتر برخوردار را نیز فراهم کند. چنین الگوهایی میتوانند در توسعه معادن زیرزمینی و پروژههای فرا سرزمینی نیز مورداستفاده قرار گیرند.
سیاست ارزی و چالش صادرات فولاد
از دیگر مسائل روز زنجیره فولاد، بحث نحوه عرضه ارز صادراتی در تالار دوم بورس است. به اعتقاد فعالان، اگرچه این اقدام در ظاهر میتواند منافع کوتاهمدتی برای فولادسازان داشته باشد، اما در بلندمدت نیازمند سیاستگذاری دقیق برای جلوگیری از چندگانگی در نرخگذاری و ایجاد نوسانهای مصنوعی در بازار ارز است. پیشنهاد کارشناسان، تعیین نرخ ارز صادراتی بهصورت شناور و مبتنی بر واقعیتهای بازار است تا رقابتپذیری صادرات فولاد ایران در بازارهای جهانی حفظ شود.
صنعت فولاد در سالهای اخیر با افزایش شدید هزینههای انرژی مواجه شده است؛ هزینه برق و گاز چندین برابر شده و این موضوع فشار مضاعفی به تولیدکنندگان وارد کرده است. در چنین شرایطی، نبود آمار دقیق از وضعیت تولید و قیمت آهن موجب شده برخی تحلیلها درباره مزیت انرژی ارزان در ایران، با واقعیت فاصله داشته باشد.
3 مسیر برای عبور از بحران تأمین سنگآهن
در کنار همه این چالشها، موضوع قیمتگذاری ارز و سیاستهای ارزی نیز یکی از عوامل تأثیرگذار بر صادرات فولاد محسوب میشود. عدم شفافیت در نرخ تسعیر ارز باعث شده صادرات در برخی موارد از صرفه اقتصادی خارج شود و تنها واسطهها از اختلاف نرخها سود ببرند. درمجموع، کارشناسان تأکید دارند که برای عبور از بحران تأمین سنگآهن و حفظ پایداری زنجیره فولاد کشور، لازم است سه محور بهصورت همزمان دنبال شود: توسعه بهرهبرداری از معادن زیرزمینی داخلی، سرمایهگذاری در معادن فرا سرزمینی و تقویت بازیافت قراضه فولادی. تحقق این سه راهبرد، نیازمند اصلاح سیاستهای معدنی، بهبود فضای سرمایهگذاری و شکلگیری نهادهای هماهنگکننده برای جلوگیری از توسعههای بیضابطه در زنجیره است. در غیر این صورت، با افزایش مصرف داخلی و کاهش منابع در دسترس، صنعت فولاد ایران در سالهای آینده با بحران جدی در تأمین مواد اولیه مواجه خواهد شد؛ بحرانی که اگر از امروز برای آن چارهای اندیشیده نشود، میتواند یکی از مزیتهای راهبردی کشور را به چالشی بلندمدت تبدیل کند.