سیگنالهای مثبت از دولت برای بازار فولاد و آهن آلات؛ وعده یا واقعیت؟
به گزارش آهن آنلاین؛ در روزهای پایانی هفته اول آبان، فضای اقتصادی و صنعتی کشور پر از وعدههای حمایتی و سیگنالهای امیدبخش از سوی دولت و مجلس بود؛ وعدههایی که محور اصلی آنها، تأمین پایدار انرژی، کاهش هزینههای تولید و حمایت از صنایع مادر ازجمله فولاد و آهن آلات است. از گزارش وزیر نفت درباره پایداری ذخایر سوخت گرفته تا اظهارات نایبرئیس کمیسیون صنایع درباره کاهش هزینه تولید، همگی بر یک موضوع مشترک تأکید دارند: تثبیت شرایط تولید و بازگرداندن تعادل به بازار. اما پرسش مهم اینجاست که آیا این اقدامات میتوانند گره از مشکلات واقعی صنعت باز کنند یا صرفاً به وعدههایی تکراری در آستانه زمستان تبدیل خواهند شد؟ تجربه سالهای گذشته و واقعیتهای بازار، پاسخ را پیچیدهتر از آن میکند که بتوان با چند تیتر حمایتی از آن عبور کرد.
سیاستگذاری و اجرا: چرا بحران انرژی همچنان هزینه تولید فولاد را بالا میبرد؟
در هفتههای اخیر، نایبرئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس هشدار داد که تداوم وضعیت فعلی ممکن است جایگاه جهانی فولاد و آهن آلات ایران را به خطر بیندازد. او از نیاز فوری به کاهش هزینههای تولید و تأمین پایدار انرژی سخن گفت؛ موضوعی که در نگاه اول، بازتابی از درک درست بحران درون زنجیره فولاد است. همزمان، وزیر صنعت اعلام کرد که دولت «بسته جبرانی انرژی» را برای جبران ناترازی نیمه اول سال تدوین کرده است. این دو رویکرد اگرچه از جنس حمایت هستند، اما تضاد میان سیاستگذاری و اجرا همچنان چالشی جدی به شمار میرود. در عمل، بسیاری از واحدهای فولادی هنوز با نوسان برق و گاز در فصول سرد مواجهاند؛ مسألهای که نهتنها ظرفیت تولید را کاهش میدهد، بلکه هزینههای جانبی مانند حملونقل، تأمین مواد اولیه و حتی تعمیرات تجهیزات را بالا میبرد.
انرژی؛ چالشی که هنوز حل نشده است
گزارشهای اخیر وزارت نفت از «پایداری ذخایر سوخت» و افزایش تحویل گاز، از یکسو نشانهای مثبت از برنامهریزی دولت است، اما از سوی دیگر، آمار واردات سهبرابری برق نسبت به صادرات، تصویری نگرانکننده از وابستگی به واردات انرژی را نشان میدهد. بهعبارتی، هرچند شبکه برق کشور توانسته در مقاطع کوتاه ثبات نسبی را تجربه کند، اما تکیه بر واردات ۴۵۰ مگاوات برق از کشورهای همسایه نمیتواند مبنای پایداری درازمدت صنعت فولاد باشد. تجربه سالهای گذشته نشان داده که هر زمان بحران انرژی به نقطه اوج خود رسیده، نخستین قربانی آن بخش صنعت بوده است. وعدههای حمایتی در چنین شرایطی اگر به بهینهسازی واقعی مصرف، نوسازی تجهیزات و بازطراحی زنجیره تأمین انرژی منجر نشود، تنها در حد شعار باقی میماند.
زنجیرهای از بیتعادلی؛ از کنسانتره تا بازار نهایی
یکی از ریشههای ناپایداری در بازار آهن و فولاد، به ضعف ساختار قیمتی در زنجیره تولید بازمیگردد. مکانیزم بورس کالا که قرار بود شفافیت و تعادل ایجاد کند، امروز در بخش کنسانتره و گندله به ابزاری برای خامفروشی قانونی تبدیل شده است. قیمتهای نجومی کنسانتره باعث شده تولیدکنندگان پاییندست توان خرید نداشته باشند و زنجیره ارزش داخلی مختل شود. این روند با وجود ادعای دولت مبنی بر جلوگیری از خامفروشی، نهتنها سرمایهگذاری در تکمیل زنجیره را کند کرده، بلکه بخش خصوصی را در معرض زیانهای سنگین قرار داده است.
در همین حال، نمایندگان مجلس همچون محمد امیر، از لزوم همکاری صنعت فولاد با بانک مرکزی و نهادهای تصمیمگیر برای تسهیل صادرات سخن میگویند. چنین اظهاراتی اگر در قالب سیاستی منسجم اجرایی شود، میتواند بخشی از زیانهای داخلی را از طریق توسعه بازارهای صادراتی جبران کند. با این حال، فقدان سیاست کلان، نبود جانمایی کارشناسی واحدها و رقابت ناسالم میان تولیدکنندگان، همچنان مانعی در برابر بازگشت مزیت نسبی ایران در صنعت فولاد است.
بازار آهن در هفتهای آرام اما پرابهام
در بازار داخلی آهنآلات، نخستین هفته آبان با روندی نسبتاً آرام اما پرابهام همراه بود. بهعنوان مثال، قیمت میلگرد در محدوده ۳۸,۸۰۰ تا ۴۲,۸۰۰ تومان تثبیت شد و نوسانات محدودی داشت. تیرآهن با کاهش محسوس در حدود ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان مواجه شد، در حالی که ورق سیاه تقریباً بدون تغییر باقی ماند. در بخش ورقهای گالوانیزه، روغنی و رنگی ابتدا روند کاهشی و سپس ثبات و در انتهای هفته مجدداً رشد قیمتی مشاهده شد. پروفیل نیز با نوسان خفیف در حوالی ۵۵,۵۰۰ تومان معامله شد. این ثبات نسبی را میتوان تا حدی ناشی از انتظار بازار نسبت به تصمیمات دولت در خصوص انرژی و بستههای حمایتی دانست؛ بازاری که فعلاً بیشتر نظارهگر است تا فعال.
اما واقعیت این است که ثبات قیمتها بهتنهایی به معنای بازگشت اطمینان به بازار نیست. فعالان صنعت بهدرستی نگرانند که در صورت بروز دوباره محدودیتهای انرژی در زمستان، همین آرامش شکننده به سرعت جای خود را به نوسانات شدید دهد.
صنعت فولاد امروز در نقطهای ایستاده که نه میتوان از آن بهعنوان بحرانی مطلق یاد کرد و نه از ثبات پایدار. اقدامات دولت برای جبران ناترازی انرژی و تلاش مجلس برای کاهش هزینههای تولید، در ظاهر گامهایی مثبتاند، اما تجربه نشان داده که این اقدامات تا زمانی که به اصلاح ساختار، تدوین سیاست کلان و مدیریت واقعی زنجیره ارزش منجر نشوند، تأثیر پایداری بر بازار نخواهند داشت.
پایداری انرژی، شفافیت قیمتگذاری، تسهیل صادرات و جذب سرمایهگذاریهای هدفمند چهار حلقه گمشدهای هستند که در صورت هماهنگی میان دولت، مجلس و بخش خصوصی میتوانند موتور محرک این صنعت باشند. در غیر این صورت، بازار آهنآلات همچنان در مسیر نوسان و انتظار باقی میماند؛ بازاری که چشم به زمستان دوخته تا ببیند وعدههای انرژی و حمایت تا چه اندازه به واقعیت نزدیک خواهند شد.