
تأثیر رکود صنایع مادر بر تقاضای ورق سیاه در داخل کشور
به گزارش آهن آنلاین، درحالیکه شاخصهای کلان اقتصادی همچنان از تداوم رکود در بخش صنعت و کل اقتصاد ایران خبر میدهند، بازار ورق سیاه بهعنوان یکی از حیاتیترین محصولات زنجیره آهن آلات، با موجی از تغییرات پیچیده در سمت تقاضا و قیمت روبهرو شده است. شامخ صنعت در تابستان ۱۴۰۴ به ۴۸.۸ واحد رسید؛ رقمی که هفتمین ماه پیاپی رکود را نشان میدهد. ازسویدیگر، شامخ کل اقتصاد با ۴۵.۳ واحد، تصویری تاریکتر از ۱۷ ماه افت متوالی را ترسیم میکند. این همگرایی رکود در صنایع اصلی و کل اقتصاد، به معنای تأثیری مستقیم و سهمگین بر تولید، سفارشات جدید، اشتغال و در نهایت بر مصرف محصولات فولادی است. ورق سیاه، که ستون فقرات بسیاری از صنایع مادر همچون خودروسازی، ساختمان، لولهسازی و ماشینآلات سنگین محسوب میشود، اکنون در خط مقدم این بحران قرار دارد. این وضعیت نهتنها آینده قیمتگذاری و معاملات آن را در هالهای از ابهام فرو برده، بلکه بازیگران بازار را بهسمت استراتژیهای دفاعی و سیاستگذاریهای کوتاهمدت سوق داده است. پرسش اصلی این است: رکود صنایع مادر، موتور تقاضا برای ورق سیاه را برای چه مدت خاموش نگه خواهد داشت و چه سناریوهایی پیشروی بازار داخلی قرار دارد؟
رکود صنایع مادر؛ نشانهها و ابعاد
صنایع مادر، از جمله فولاد، پتروشیمی، خودروسازی و بخشهای زیرساختی، بهمثابه شریانهای حیاتی اقتصاد عمل میکنند. افت شتاب در این صنایع بهمعنی اختلال در تأمین مواد اولیه، کاهش اشتغال و افت جریان سرمایه در سراسر زنجیره تولید است. ورق سیاه، که بهدلیل استحکام، انعطافپذیری و قابلیت شکلدهی بالا، در خودروسازی (از بدنه خودرو تا شاسی)، صنعت ساختمان (سقف، سازه، و فونداسیون)، لولهسازی (خطوط انتقال آب، نفت و گاز)، و ساخت ماشینآلات صنعتی کاربرد گسترده دارد، شدیداً وابسته به پویایی این صنایع مادر است.
وقتی بخش ساختوساز دچار رکود میشود، پروژههای عمرانی به تعویق میافتند و مصرف ورق کاهش مییابد. یا زمانیکه تولید خودرو با افت تیراژ روبهرو شود، سفارشهای بزرگ ورق از کارخانهها بهسرعت کاهش مییابد. درچنین شرایطی، ورق سیاه تنها یک کالا نیست؛ بلکه شاخصی از «دموبازدم» صنایع مادر محسوب میشود.
تأثیر رکود بر تقاضای ورق سیاه
شواهد نشان میدهد رکود صنایع مادر در سال جاری منجر به سه اتفاق عمده در بخش تقاضای ورق سیاه شده است:
1. کاهش سفارش کارخانهها: بسیاری از تولیدکنندگان لوازم خانگی، ماشینآلات، و قطعهسازان خودرو، سفارشهای خود را یا بهطور کامل لغو کردهاند یا با حداقل ظرفیت ادامه میدهند.
2. افت مصرف در پروژههای عمرانی و ساختمانی: رکود ساختوساز که عامل کلیدی افت تقاضا در بازار فولاد محسوب میشود، پروژههای دولتی و خصوصی را درحالت تعلیق نگاه داشته و خرید ورق را به حداقل رسانده است.
3. اثر دومینویی بر زنجیره تأمین فولاد: وقتی حلقههای نهایی مصرف ورق تضعیف میشوند، تقاضا در کل زنجیره، از نوردکاران تا تولیدکنندگان مواد خام، تحتتأثیر قرار میگیرد. این چرخه نزولی، در نبود محرکهای تقاضا، خود را بهسرعت در قیمتها و حجم معاملات نشان میدهد.
تأثیر رکود صنایع مادر بر قیمت و معاملات ورق سیاه
بررسی دادههای سه ماه اخیر نشان میدهد که قیمت ورق سیاه ضخامت 2 فولاد مبارکه ۱۰۰۰ رول ST37 ، از حدود ۳۸,۳۰۰ ریال در اوایل خرداد به بالای ۴۳,۰۰۰ ریال در اواسط شهریور رسید، اما بلافاصله با اصلاح نزولی به محدوده ۴۱,۸۰۰ ریال بازگشت. این روند متشکل از سه فاز مشخص افت ابتدایی و ثبات نسبی (فروردین و اردیبهشت)، رشد آرام (خرداد و تیر)، و جهش ناگهانی با اصلاح بعدی (مرداد و شهریور) بود.
رفتار معاملهگران در این دوره بیشتر «رهگیرانه» بوده است؛ یعنی خریدوفروش براساس سیگنالهای کوتاهمدت و نه بر پایه پیشبینیهای بنیادی بلندمدت. واسطهها نیز از هر نوسان قیمت برای معاملات لحظهای استفاده کردهاند، اما در شرایط بیثباتی صنایع مادر، این بازی با آتش میتواند زیانهای سنگین بههمراه داشته باشد.
پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت رکود صنایع مادر
در کوتاهمدت، کاهش فعالیت صنایع مادر، رکود تورمی را در بخش فولاد تشدید میکند؛ قیمتها بهدلیل افزایش هزینه تولید بالا میماند، اما حجم معاملات و تقاضای واقعی افت میکند. این شکاف میان قیمت و مصرف، فشار مضاعفی بر نقدینگی تولیدکنندگان و بازرگانان ایجاد میکند.
در بلندمدت، اگر دولت سیاستهای حمایتی موثرتری اجرا نکند، احتمال رکود دائمی بخشهای پاییندستی فولاد دور از ذهن نیست. هرچند خروج صنایع مادر از رکود میتواند موتور تقاضا را دوباره روشن کند، اما زمانبندی این «بازگشت» بهشدت وابسته به عوامل سیاسی، تحریمها و ثبات ارزی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند برگشت کامل تقاضا، حتی در بهترین حالت، تدریجی خواهد بود و به سالهای بعد موکول میشود.
سناریوهای پیش رو برای بازار ورق سیاه
بازار ورق سیاه این روزها بر لبه مرزی ایستاده که هر تغییر کوچک در سیاست یا صنعت میتواند جهت آن را بهکلی عوض کند. آینده این بازار وابسته به برونرفت صنایع مادر از رکود یا گرفتار شدن در دور باطل آن است. این سناریوها شامل:
- خروج صنایع مادر از رکود: در این سناریو، پروژههای عمرانی بزرگ، افزایش تولید خودرو و رشد سرمایهگذاری صنعتی، تقاضا را بهسرعت بالا میبرد و قیمتها بهطور طبیعی رشد میکند.
- عمیقتر شدن رکود: افت بیشتر سفارشها، توقف پروژههای ساختمانی و محدودیتهای ارزی میتواند بازار را وارد وضعیت فوقاشباع عرضه کند و کاهش شدید قیمتها را رقم بزند.
- نقش سیاستهای کلان اقتصادی و توافقات خارجی: اگر سیاستهای ارزی و بانکی اصلاح شود و تحریمها کاهش یابد، هزینه تولید کم شده و صادرات افزایش پیدا میکند، که خود به تحریک بازار داخلی کمک میکند.
راهکارها و توصیه هایی برای فعالان بازار در شرایط پیش رو
در میانه موجهای پیاپی رکود و نوسان، فعالان بازار ورق سیاه بیش از هر زمان دیگری به نقشهراه عملیاتی و تصمیمگیریهای سریع نیاز دارند. شرایط کنونی جایی برای آزمونوخطای پرهزینه باقی نگذاشته و هر روز تأخیر میتواند بهمعنای از دست دادن بخش بزرگی از سرمایه یا سهم بازار باشد. درچنین فضایی، تنها بازیگرانی دوام خواهند آورد که با برنامهریزی هوشمندانه، انعطافپذیری عملیاتی، و دید بلندمدت حرکت کنند. این راهکارها عبارتند از:
- تنوعبخشی به مشتریان و بازارها: تمرکز صرف بر بخش ساختمان یا خودروسازی آسیبپذیری در رکود را افزایش میدهد.
- مدیریت موجودی انبار: در فاز قیمتهای بالای بدون تقاضا، کاهش موجودی بهترین راه برای حفظ نقدینگی است.
- انعطاف در قراردادها: استفاده از شروط نوسانات قیمتی در قراردادهای فروش و خرید، ریسک را بین طرفین تقسیم میکند.
- سرمایهگذاری در بهرهوری تولید: حتی بدون رشد بازار، کاهش هزینههای تولید میتواند سودآوری را حفظ کند.
- رصد بازارهای جهانی و اخبار سیاسی: برای پیشبینی بازگشت تقاضا، باید همزمان چشم به داخل و خارج داشت.