
طرح ۹۰ درصدی گمرک و پیامدهای پنهان برای بازار آهن آلات
به گزارش آهن آنلاین؛ سیاست جدید گمرک در قالب «ترخیص ۹۰ درصدی» که اخیراً با بهروزرسانی فهرست کالاهای مشمول به بیش از ۴۴۷۰ قلم رسیده، در نگاه اول یک گام جدی برای روانسازی واردات و کاهش رسوب کالا به نظر میرسد. این سیاست به صاحبان کالا اجازه میدهد پیش از تکمیل تمام تشریفات گمرکی، بخش عمده محموله را وارد بازار کنند و هزینههای انبارداری و زمان خواب سرمایه را کاهش دهند. هرچند هدف اصلی این اقدام، جلوگیری از کمبود کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید است، اما در شرایطی که صادرات با چالشهای فزاینده روبهروست، این تغییر میتواند در عمل توازن بازار داخلی آهن و فولاد را نیز تحتتأثیر قرار دهد. اگرچه از منظر بازرگانان، کوتاهتر شدن مسیر ترخیص یک مزیت آشکار محسوب میشود، اما از زاویه بازار داخلی، این جریان روانتر واردات ممکن است فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان داخلی وارد کند؛ بهویژه در بخشهایی که ظرفیت رقابت قیمتی و کیفی با محصولات خارجی محدود است.
فشار دو سویه از مرزها به صنایع فولادی ایران
بازار آهن و فولاد پیشتر نیز با چالشهای رقابتی در کشورهای همسایه مواجه بوده است. نمونه بارز این وضعیت را میتوان در بازار عراق دید؛ جایی که میلگرد ترکیه بهواسطه تعرفههای پایین وارداتی، با وجود قیمت بالاتر نسبت به محصول ایرانی، توانسته جایگاه مستحکمی پیدا کند. میلگرد ایران در مرز ترکیه حدود ۴۳۰ دلار قیمت دارد و پس از ترخیص به ۴۵۰ دلار میرسد، اما محصول ترک حتی با قیمت داخلی ۵۲۵ تا ۵۵۰ دلار، به دلیل مزیت تعرفهای و برخی تسهیلات حملونقل، توانسته بازار عراق را در اختیار بگیرد. این واقعیت، یک هشدار جدی برای زنجیره آهنی ایران است: روابط سیاسی دوستانه با همسایگان الزاماً به معنای همسویی اقتصادی نیست و هر کشوری منافع تجاری خود را اولویت میدهد. اکنون با اجرای طرح ۹۰ درصدی، اگر واردات محصولات فولادی نیمهساخته یا نهایی به کشور تسهیل شود، رقابت داخلی با نمونههای خارجی میتواند دشوارتر شود و حتی حاشیه سود تولیدکنندگان داخلی را کاهش دهد. این فشار دوسویه از سمت صادرات دشوار و واردات روانتر میتواند بازی را به ضرر بخش تولید داخلی تغییر دهد.
سیگنال های جهانی و تغییر مسیر بازار آهن آلات
در سطح بینالمللی نیز، تحولات اخیر بازار فولاد پیامهای مهمی برای بازار آهن آلات داخلی دارد. چین، بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان، در ماه گذشته صادرات خود را ۱.۶درصد افزایش داد و واردات فولاد و سنگ آهن را بهطور محسوسی کاهش داد. این تغییر نشاندهنده تمرکز تولیدکنندگان چینی بر بازارهای خارجی و تلاش برای جبران تقاضای ضعیف داخلی است. چنین روندی میتواند به معنای افزایش حضور محصولات چینی در بازارهای رقابتی باشد از جمله بازارهایی که ایران نیز در آن فعال است و فشار قیمتی بیشتری ایجاد کند. از سوی دیگر، قیمت ورق سیاه در مناطق مختلف جهان سیگنالهای متفاوتی ارسال میکند: ثبات قیمت در دریای سیاه، رشد جزئی در چین، کاهش اندک در جنوب شرق آسیا، افزایش در اروپا و افت در آمریکا. این پراکندگی روندها نشان میدهد که بازار جهانی فولاد در حال تجربه شرایطی چندسرعته است، جایی که عوامل منطقهای و سیاستهای داخلی هر کشور میتوانند بر قیمتها اثر بگذارند. برای ایران، که هم واردکننده مواد اولیه و هم صادرکننده محصولات فولادی است، چنین وضعیت چندلایهای نیازمند سیاستگذاری دقیقتری در تجارت خارجی است تا از نوسانات ناگهانی در امان بماند.
چالش تعادل؛ فرصت یا تهدید؟
سیاست ترخیص ۹۰ درصدی میتواند در کوتاهمدت یک فرصت برای تأمین سریعتر مواد اولیه و تجهیزات موردنیاز صنعت فولاد باشد. کاهش زمان ترخیص، هم به بهبود نقدینگی واحدهای تولیدی کمک میکند و هم از توقف خطوط تولید جلوگیری میکند. اما تجربه بازار عراق و رقابت سنگین با ترکیه نشان میدهد که هرگونه افزایش دسترسی به محصولات وارداتی بدون حمایتهای مکمل از تولیدکنندگان داخلی، میتواند به واردات بیرویه و تضعیف تولید بینجامد. در این میان، نقش هماهنگی میان گمرک، بانک مرکزی و وزارت صمت حیاتی است؛ زیرا بدون مدیریت صحیح تخصیص ارز و نظارت بر نوع کالاهای واردشده، سیاست تسهیل واردات ممکن است به ضرر زنجیره ارزش داخلی تمام شود. از سوی دیگر، تحولات بازار جهانی بهویژه رفتار صادراتی چین و تغییرات قیمت ورق گرم در مناطق مختلف یادآور این واقعیت است که رقابت در صنعت فولاد دیگر محدود به مرزهای جغرافیایی نیست و هر تغییر کوچک در سیاستهای یک کشور بزرگ میتواند موجی از اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر بازار داخلی ایران ایجاد کند.
در مجموع، طرح ۹۰ درصدی گمرک اگرچه یک گام رو به جلو برای کاهش بروکراسی و سرعتبخشی به تأمین کالاهاست، اما در غیاب راهبردهای حمایتی هدفمند، میتواند بخشی از بازار داخلی آهن و فولاد را در معرض رقابت نابرابر قرار دهد. اکنون که صادرات با محدودیتهای متعددی روبهروست و بازارهای همسایه به رقبای منطقهای میدان بیشتری دادهاند، لازم است این سیاست با مجموعهای از اقدامات مکمل همراه شود از جمله کنترل دقیق نوع و حجم واردات، حمایت از صادرات به بازارهای هدف و ایجاد مشوقهای رقابتی برای تولیدکنندگان داخلی. تنها در این صورت است که میتوان از مزایای این سیاست بهره برد و از تبدیلشدن آن به یک تهدید پنهان برای زنجیره محصولات آهنی کشور جلوگیری کرد.