
کشتی سرگردان صنعت آهن آلات و فولاد در دریای خام فروشی و خاموشی
به گزارش آهن آنلاین؛ بازار میلگرد ایران این روزها در نقطهای حساس ایستاده است؛ جایی که رشد قیمتها بیش از آنکه نشانه رونق واقعی باشد، بازتابی از محدودیت عرضه و نوسانات ارزی است. همزمان، سیاستگذاران با طرحهایی برای کاهش خامفروشی و تقویت شرکتهای کوچک و متوسط، مسیر تازهای را برای توسعه صادرات ترسیم کردهاند. از سوی دیگر، بحران انرژی و قطعیهای مکرر برق و گاز، همچنان تهدیدی جدی برای استمرار تولید و تحقق این اهداف باقی مانده است.
بازار میلگرد زیر سایه محدودیت عرضه و نوسان دلار
در هفتههای اخیر، بازار میلگرد بار دیگر در کانون توجه فعالان صنعت فولاد قرار گرفت. رشد مقطعی قیمتها، هرچند برای برخی معاملهگران نوید سود کوتاهمدت داشت، اما ریشه آن نه در رونق واقعی بازار، بلکه در ترکیب دو عامل قدیمی و پایدار، یعنی محدودیت عرضه و نوسانات ارزی بود.
در شرایطی که نرخ ارز مسیر افزایشی را طی میکند و برخی واحدهای تولیدی به دلیل مشکلات تأمین مواد اولیه یا محدودیت انرژی قادر به عرضه پایدار نیستند، قیمت میلگرد در بازار داخلی واکنش فوری نشان میدهد. این واکنش اگرچه در کوتاهمدت قابل پیشبینی است، اما برای آینده بازار سیگنالهای پیچیدهتری به همراه دارد؛ زیرا در کنار عوامل داخلی، تحولات بازارهای جهانی نیز فشار مضاعفی بر تصمیمگیری تولیدکنندگان و بازرگانان وارد میکند.
نگاهی به قیمتهای جهانی نشان میدهد که میلگرد صادراتی چین هفته گذشته با کاهش جزئی یک دلاری به ۴۶۸ دلار هر تن فوب رسید، در حالی که ترکیه رشد ۲.۵ دلاری را تجربه کرده و به ۵۴۲.۵ دلار رسید. این تفاوت روند قیمتی، بازتاب شرایط عرضه و تقاضا در هر منطقه است. در بازارهای جنوب شرق آسیا نیز افزایش قیمت میلگرد وارداتی به محدوده ۴۷۵ تا ۴۸۰ دلار هر تن، از تقویت تقاضا حکایت داشت. در مقابل، اروپا ثبات قیمت را تجربه کرد، اما بازار داخلی آمریکا جهش ۴۵ دلاری را به ثبت رساند. این پراکندگی قیمتی در بازار جهانی، برای صادرکنندگان ایرانی هم فرصت و هم چالش ایجاد میکند؛ فرصتی برای حضور در بازارهایی با نرخهای بالاتر و چالشی در رقابت با تولیدکنندگانی که دسترسی به انرژی و مواد اولیه ارزانتری دارند.
SMEها؛ کلید توسعه صادرات و کاهش خامفروشی
در دل این شرایط، رویکرد سیاستگذاران به مقابله با خامفروشی و میدان دادن به شرکتهای کوچک و متوسط (SME) بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. تجربه کشورهایی مانند چین و آلمان نشان میدهد که تکیه بر SMEها میتواند سهم صادرات کالاهای با ارزش افزوده بالا را افزایش دهد و اشتغال پایدار ایجاد کند. در چین، بیش از ۶۰ درصد صادرات توسط SMEها انجام میشود و این واحدها بیش از ۹۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را رقم میزنند. این مدل، برخلاف صادرات مواد خام، متکی به تولید محصولات نهایی و صادراتمحور است که درآمد ارزی بالاتری به کشور بازمیگرداند.
سازمان توسعه تجارت ایران نیز با اجرای طرح «ارزیابی آمادگی صادرات» (ERA) تلاش دارد تا شرکتهای کوچک و متوسط را به مسیر صادرات پایدار هدایت کند. در این طرح، شرکتهایی که استانداردهای لازم را کسب کنند، مستقیماً وارد بازارهای بینالمللی میشوند و سایر واحدها با همکاری شرکتهای مدیریت صادرات (EMCها) به بازار هدف متصل میشوند. این مدل همکاری باعث میشود تولیدکنندگان فولاد و محصولات پاییندستی مانند میلگرد، تیرآهن و مقاطع سبک، بتوانند بدون درگیر شدن با پیچیدگیهای فرایند صادرات، تمرکز خود را بر تولید کیفی و مطابق با استانداردهای بازار هدف بگذارند.

چنین استراتژیهایی نهتنها به کاهش خامفروشی و افزایش ارزش صادرات کمک میکند، بلکه به طور غیرمستقیم بر بازار داخلی نیز اثر مثبت دارد. هرچه سهم صادرات محصولات نهایی افزایش یابد، ظرفیت تولید ارتقا یافته و در نتیجه، تنوع و کیفیت عرضه در داخل هم بهبود پیدا میکند.
بحران انرژی؛ مانع بزرگ در مسیر صادرات و تولید
با این حال، مسیر توسعه صادرات فولاد بدون حل معضل انرژی چندان هموار نخواهد بود. ناترازی مزمن در تولید و مصرف برق و گاز، سالهاست که صنایع معدنی و فولادی را تحت فشار گذاشته است. طبق آمار رسمی، تنها در سال جاری بیش از ۱۱۰ روز تولید فولاد به دلیل قطعی برق و گاز از دست رفته است. این وضعیت نهتنها کاهش تولید و افت صادرات را به دنبال داشته، بلکه میلیاردها دلار خسارت مستقیم به این صنعت استراتژیک وارد کرده است.
تعطیلیهای مکرر، تعهدات صادراتی را مختل کرده و به اعتماد مشتریان خارجی ضربه زده است. در بازار جهانی که رقابت شدید و فرصتها کوتاهمدت هستند، چنین اختلالاتی میتواند جایگاه برند صادراتی ایران را بهسرعت تضعیف کند. حتی سرمایهگذاریهای صنایع فولادی در نیروگاههای اختصاصی نیز با سیاستهای غیرشفاف مواجه شده؛ وزارت نیرو در مواردی برق تولیدی این نیروگاهها را به شبکه سراسری منتقل کرده و دسترسی کارخانهها به انرژی تولیدی خودشان را محدود کرده است. این رویکرد، علاوه بر ایجاد نارضایتی در میان تولیدکنندگان، عملاً خلاف سیاستهای حمایتی بخش صنعت عمل میکند.
اولویتبندی پایدار انرژی؛ پیششرط رشد داخلی و جهش صادراتی
راه برونرفت از این بنبست، در نگاه کارشناسان صنعت، اجرای طرح «اولویتبندی پایدار انرژی» است؛ مدلی که در آن صنایع استراتژیک مانند فولاد، به دلیل نقش کلیدی در ارزآوری و اشتغالزایی، در تأمین برق و گاز در اولویت قرار گیرند. این اولویتبندی میتواند با توسعه نیروگاههای اختصاصی و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر ترکیب شود تا وابستگی به شبکه سراسری کاهش یابد.
اگر چنین اصلاحاتی به موقع انجام شود، میتوان انتظار داشت که صنایع فولادی ضمن حفظ تولید داخلی، صادرات خود را نیز گسترش دهند. این گسترش نهتنها از مسیر فروش مستقیم میلگرد و سایر مقاطع انجام میشود، بلکه از طریق محصولات فرآوریشده و با ارزش افزوده بالا که توسط SMEها تولید میشوند نیز تقویت خواهد شد. نتیجه این روند، بازاری متعادلتر در داخل و جایگاه رقابتیتر در بازارهای جهانی است.
در نهایت، آینده بازار میلگرد و سایر محصولات فولادی در ایران، به ترکیب سه عامل وابسته است: ثبات در عرضه و انرژی، استفاده بهینه از ظرفیت SMEها در صادرات و کاهش وابستگی به خامفروشی. تنها در این صورت است که رشد قیمتی محصولات، به جای آنکه مقطعی و حاصل از فشارهای ارزی باشد، بر پایه توسعه پایدار و واقعی شکل خواهد گرفت.