
نگاهی به استراتژی سوددهی غول های فولاد جهان و نقدینگی فولاد مبارکه
به گزارش آهن آنلاین - صنعت فولاد بهعنوان شریان حیاتی اقتصاد جهانی، همواره در مرکز توجه سرمایهگذاران، تولیدکنندگان و تحلیلگران قرار داشته است. ماهیت چرخهای، سرمایهبر بودن و وابستگی این صنعت به قیمت نهادهها، مدیران را در سراسر جهان با چالشهای پیچیدهای روبرو میکند. در این میان، یکی از کلیدیترین تصمیمات استراتژیک، نحوه مدیریت منابع مالی و سیاستهای تقسیم سود است که نه تنها بر بازدهی سهامداران، بلکه بر توانایی شرکتها برای مقابله با شرایط سخت اقتصادی و سرمایهگذاریهای بلندمدت تأثیر مستقیم میگذارد. در این مقاله، با بررسی دقیق رویکردهای غولهای فولادی جهان، بهدنبال الهام گرفتن برای صنعت آهن آلات ایران هستیم و در ادامه، بحرانهای کنونی اقتصاد فولاد ایران و تأثیر آن بر قیمت آهن آلات را مورد واکاوی قرار میدهیم.
نگاهی به مدل های موفق جهانی در تقسیم سود
در دنیای پرنوسان فولاد، شرکتهای پیشرو بهجای اتکا به یک فرمول ثابت، استراتژیهای هوشمندانهای را برای توزیع سود بهکار میگیرند. این رویکردها اغلب بر پایه شاخصهایی فراتر از سود خالص بنا شدهاند:
- مدل تمرکز بر "جریان نقد آزاد" (Free Cash Flow): بسیاری از بزرگان این صنعت، مانند شرکتهای اروپایی و کرهای، سیاست تقسیم سود خود را به جریان نقد آزاد گره میزنند. این شاخص، توانایی واقعی شرکت در تولید پول نقد پس از کسر هزینههای سرمایهای ضروری را نشان میدهد. این استراتژی به شرکتها انعطاف میدهد تا در دورههای رکود، پرداختهای نقدی را مدیریت کنند و در زمان رونق، بخش بیشتری از سود را به سهامداران برگردانند. این رویکرد، پایداری مالی را در اولویت قرار میدهد.
- مدل رشد پایدار سود نقدی (نیوکور): شرکت آمریکایی نیوکور با استراتژی منحصربهفردخود، توانسته است بیش از نیم قرن بهطورمستمر سود نقدی به سهامداران بپردازد. این مدل که بر رشد پایدار سود هر سهم تمرکز دارد، به شرکت لقب "آریستوکرات سود تقسیمی" را داده و اعتماد و وفاداری سرمایهگذاران را به شدت جلب کرده است. چنین سیاستی نشاندهنده یک ترازنامه قدرتمند و مدیریت مالی بسیار محتاطانه است.
- مدل تحت تأثیر استراتژیهای کلان (تاتااستیل و بائواستیل): در آسیا، سیاستها گاهی تحت تأثیر اهداف بزرگتری قرار میگیرند. تاتااستیل در گذشته بخش عمده سود را برای پروژههای توسعه حفظ میکرد، اما در سالهای اخیر بهسمت رویکردی باثباتتر حرکت کرده است. ازسویدیگر، بائواستیل بهعنوان یک شرکت دولتی، تحت تأثیر سیاستهای کلان دولت چین قرار دارد که اینامر پیشبینی سیاستهای آن را دشوار میکند.
وضعیت کنونی صنعت فولاد ایران: از بحران تا ورشکستگی؟
درحالیکه فولادسازان جهانی با سیاستهای منعطف مالی بهدنبال ثبات هستند، صنعت فولاد ایران با چالشهای بنیادینتری دستوپنجه نرم میکند که موجودیت آن را در معرض خطر قرار داده است. براساس گزارشهای متعدد رسانههای داخلی ناترازی شدید در بخش انرژی، بهویژه کمبود گاز و برق، به مهمترین عامل کاهش تولید و افزایش هزینهها تبدیل شده است.
- بحران انرژی، بلای جان تولید:
قطعیهای مکرر برق در تابستان و محدودیتهای گاز در زمستان، تولید کارخانههای فولادی را متوقف یا بهشدت کاهش میدهد. بهعنوانمثال، رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، از دست رفتن حدود ۹ میلیون تن ظرفیت تولید بهدلیل قطعی همزمان آب و گاز در زمستان ۱۴۰۳ خبر داده است. این امر نهتنها به کاهش تولید منجر شده، بلکه به تجهیزات کارخانهها نیز آسیبهای جدی وارد کرده و زیانهای مالی سنگینی را بههمراه داشته است. آمارهای رسمی نشان میدهند که در سال گذشته، تولید فولاد میانی با کاهش ۵.۷ درصدی مواجه بوده که این افت با تشدید ناترازی انرژی در سالهای آینده میتواند وخیمتر شود.
- افزایش بهای تمام شده و از دست دادن رقابت:
بحران انرژی تنها به کاهش تولید محدود نمیشود. این شرایط، هزینه تولید را بهطرز فزایندهای بالا میبرد. طبق گزارشها، هزینه تمامشده تولید فولاد در ایران بهدلیل افزایش نرخ نهادهها و انرژی، بهشدت بالا رفته و توان رقابتی آن را در بازارهای جهانی کاهش داده است.
برای نمونه، درحالحاضر بهای تمامشده تولید هر تن فولاد در ایران تا ۶۴۰ دلار برآورد میشود، درحالیکه این رقم در ترکیه به مرز ۵۰۰ دلار میرسد. این اختلاف فاحش، سهم بازار ایران را حتی در بازارهای سنتی منطقه نیز کاهش داده و بر قیمت فولاد داخلی نیز تأثیر مستقیم دارد.
ریشه مشکل کجاست؟
بخش عمدهای ازاین بحران به الگوی تولید در ایران بازمیگردد. درحالیکه ۷۱.۵ درصد فولاد جهان با روش کوره بلند تولید میشود، حدود ۹۰ درصد تولید در ایران بر پایه روش احیای مستقیم است که مصرف گاز طبیعی آن بیش از چهار برابر روش کوره بلند است. این الگوی تولید که در گذشته بهدلیل فراوانی گاز ارزانقیمت توجیه میشد، امروز به پاشنه آشیل صنعت تبدیل شده و آن را در برابر ناترازی انرژی آسیبپذیر کرده است.
درس هایی برای صنعت فولاد و آهن آلات ایران
صنعت فولاد و آهن آلات ایران با نگاهی به تجارب جهانی و بررسی دقیق وضعیت کنونی، باید بهفکر یک بازنگری اساسی در استراتژیهای خود باشد.
- مدیریت هوشمندانه نقدینگی: باتوجهبه وضعیت رکودی و بحران انرژی، شرکتهای فولادی داخلی باید بهسمتی حرکت کنند که سیاستهای تقسیم سود خود را تابعی از «جریان نقد آزاد» قرار دهند. این کار به آنها اجازه میدهد تا نقدینگی لازم برای سرمایهگذاریهای زیرساختی حیاتی (مانند احداث نیروگاههای اختصاصی) و عبور از دورههای سخت را حفظ کنند.
- تغییر الگوی تولید و سرمایهگذاری: در بلندمدت، باید برنامهریزی دقیقی برای گذار به فناوریهای کممصرفتر و متنوعسازی منابع انرژی انجام شود. این امر به کاهش وابستگی صنعت به گاز طبیعی و کاهش آسیبپذیری در برابر قطعیهای فصلی کمک میکند.
- حمایت دولت و سیاستهای پایدار: دولت باید با سیاستگذاریهای باثبات، جلوی خسارتهای ناشی از قطعیهای مکرر را بگیرد و بهجای وضع عوارض صادراتی، از تولید و صادرات این صنعت حمایت کند. این حمایتها میتواند شامل تضمین تأمین انرژی پایدار و ارائه مشوقهای مالی برای سرمایهگذاری در فناوریهای نوین باشد.