إ
آهن آنلاین
صنعت فولاد زیر ضرب سه‌گانه استیضاح، خاموشی و بازار متلاطم

صنعت فولاد زیر ضرب سه‌گانه استیضاح، خاموشی و بازار متلاطم

دوشنبه 13 امرداد 1404
زمان مطالعه: 5 دقیقه

به‌گزارش آهن آنلاین؛ در روزهای گذشته ، صنعت فولاد کشور از جهات مختلف مورد فشار قرار گرفت؛ از یک‌سو، بحث استیضاح وزیر نیرو با بیش از ۱۰۰ امضا به دلیل «نبود برنامه برای مدیریت مصرف»، «ضعف در تولید انرژی» و تمرکز صرف بر نیروگاه‌های خورشیدی در دستور کار مجلس قرار گرفت، و از سوی دیگر، فولادسازان با تهدید مستقیم وزارت نیرو به قطع برق حتی در صورت خودتأمینی مواجه شدند. در این میان، بازار داخلی نیز به شدت متلاطم بود؛ بازار تیرآهن ذوب‌آهن از همیشه متشنج‌تر، بازار میلگرد در کف قیمتی، و بازار پروفیل نسبتاً باثبات. آیا این فشارها حاصل یک راهبرد اقتصادی حساب‌شده است یا صرفاً ساده‌ترین واکنش ممکن در برابر بحران انرژی؟

وقتی فولاد هم مزیت انرژی ندارد

اظهارات صریح بهادر احرامیان، عضو هیأت‌مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد، بار دیگر بر عمق بحران تاکید کرد. به گفته وی، صنعت فولاد امروز نه تنها از یارانه‌های انرژی بی‌بهره است، بلکه گاز را به نرخ ۱۷ سنت (که بسیار بالاتر از نرخ جهانی در کشورهای گازخیز است) مصرف می‌کند و در ده سال گذشته نرخ برق مورد مصرف این صنعت حدود ۲۲ برابر شده است. او تأکید می‌کند که صنعت فولاد عملاً هیچ مزیتی در برق و گاز ندارد، و با تهدید به قطع برق کارخانه‌های خودتأمین، این پیام به سایر صنایع نیز داده می‌شود که حتی سرمایه‌گذاری در تأمین برق مستقل هم مصونیت ایجاد نمی‌کند.

در این میان، آمارها نیز گویای همه چیز هستند: صنعت فولاد ایران تنها ۱۵ صدم درصد از آب کشور را مصرف می‌کند، ۵۵۰۰ مگاوات برق نیاز دارد و در حال حاضر ۴۰۰۰ مگاوات برق خود را تأمین می‌کند؛ با این حال، به دلیل مشکلات سیاست‌گذاری، در اولویت قطع برق قرار می‌گیرد. آن هم صنعتی که اشتغال مستقیم و غیرمستقیم دو میلیون ایرانی را تأمین کرده و اگر از نفس بیفتد، تبعات آن دامنگیر کل اقتصاد کشور خواهد شد.

بازار متشنج در سایه سیاست‌های اشتباه

مروری بر بازار داخلی فولاد نشان می‌دهد که فشارها فقط در سطح تأمین انرژی باقی نمانده و به بدنه بازار نیز منتقل شده است. بازار تیرآهن ذوب‌ آهن اصفهان، در روزهای اخیر متشنج‌ترین وضعیت خود را تجربه کرده است. قیمت‌ها با جهشی شدید از سایر مقاطع فاصله گرفته‌اند. بخشی از این نوسان به اختلالات در خروجی مبادی انحصاری مانند ذوب‌آهن بازمی‌گردد؛ اختلالاتی که مسئولان ذی‌ربط تمایلی به پذیرش آن ندارند. در نتیجه، بازیگران بزرگ بازار در غیاب عرضه کافی، زمینه را برای رشد قیمت مهیا دیده و اقدام به نوسان‌گیری کرده‌اند.

تجربه‌های مشابه در بازارهایی چون ورق مبارکه نشان داده است که تنها راه‌حل این شرایط، افزایش حجم عرضه (چه از طریق تولید داخلی و چه واردات) است. هرچند برخی پیشنهاد استفاده از کالاهای جایگزین همچون یزد، فایکو یا پارسیان را می‌دهند، اما این جایگزین‌ها در عمل نمی‌توانند خلأ کیفی و فنی محصولات ذوب‌آهن را به طور کامل پر کنند.

رکود در میلگرد؛ کف قیمتی در برابر نبود نقدینگی

بازار میلگرد نیز روزهای کم‌رمقی را سپری می‌کند. با وجود اعمال سیاست‌هایی چون الزام قیمت‌گذاری حداقلی معادل ۹۰ درصد نرخ صادراتی برای کنترل کاهش قیمت‌ها، هنوز هم نرخ میلگرد در بازار آزاد زیر کیلویی ۳۴ هزار تومان (بدون مالیات) از برخی مبادی قابل تهیه است. دلیل اصلی این کاهش شدید، نه مازاد عرضه، بلکه رکود عمیق در بازار ملک، مسکن و ساخت‌وساز است؛ رکودی که سرمایه‌گذاران را از هرگونه سفته‌بازی در بازار فولاد بازداشته است.

اکنون تنها بازیگران این بازار، تولیدکنندگان سنتی و کارخانه‌داران هستند. سفته‌بازان یا سرمایه‌گذاران نوسان‌گیر که سابقاً نقش تعیین‌کننده‌ای در بالا نگه‌داشتن قیمت‌ها داشتند، بازار را ترک کرده‌اند. حتی خریداران اعتباری که از طریق LC یا تسهیلات، میلگرد را گران‌تر از نرخ بازار تهیه کرده‌اند، اکنون مجبورند همین محصولات را زیر قیمت در بازار بفروشند تا صرفاً از مزایای نقد/نسیه بهره‌مند شوند.

ورق و پروفیل؛ جزیره‌ای آرام در میان تلاطم

در میان تمام این نوسانات، بازار ورق، قوطی و پروفیل در وضعیت نسبتاً باثباتی قرار دارد. برخلاف سال‌های گذشته که این بازار محل اصلی سوداگری و نوسانات شدید بود، اکنون با ورود کالاهای وارداتی و افزایش حجم عرضه، آرامش نسبی پیدا کرده است. بسیاری از کارخانه‌های نوردی، ترکیبی از ورق‌های مبارکه و وارداتی را برای تولید محصولات درجه‌یک استفاده می‌کنند. به‌گونه‌ای که قیمت قوطی و پروفیل ۲ میلی‌متر درجه‌یک حول ۴۳.۵ تا ۴۴.۵ هزار تومان (به اضافه مالیات) در نوسان است.

این ثبات نیز تا حدودی ناشی از باز شدن درهای واردات است؛ پدیده‌ای که در صورت تعمیم به سایر حوزه‌ها مانند تیرآهن یا میلگرد نیز می‌تواند بخشی از بار را از دوش تولیدکنندگان داخلی بردارد و بازار را متعادل‌تر کند.

بحران برق؛ راه آسان یا سیاستی آینده‌ساز؟

در نهایت، آنچه بیش از هر چیز دیگر در این گزارش‌ها به چشم می‌آید، استفاده دولت از ساده‌ترین راه‌حل‌ها برای مدیریت بحران انرژی است: قطع برق صنایع، حتی آن‌هایی که خودتأمین هستند. این اقدام در شرایطی انجام می‌شود که صنعت فولاد به‌تنهایی بخشی از راه‌حل بحران ناترازی انرژی در کشور بوده و به جای تشویق، اکنون با تهدید مواجه شده است.

در شرایطی که هزاران کارگر در این صنعت در خطر بیکاری هستند و سهم آن در درآمدهای مالیاتی و ارزی کشور قابل توجه است، پرسش مهمی مطرح می‌شود: آیا سیاست‌گذاران با علم به تبعات بلندمدت این تصمیمات حرکت می‌کنند یا همچنان تصمیمات کوتاه‌مدت و بی‌برنامه بر کشور سایه انداخته است؟

اشتراک گذاری:
لینک مطلب
امتیاز دهید

مقالات مرتبط

ارسال دیدگاه

شماره همراه شما منتشر نخواهد شد.