
از کف سازی قیمت میلگرد تا سقف پراکنی دلار
بهگزارش آهن آنلاین؛ در دل روزهایی که همه چیز در بازارها راکد به نظر میرسد، بازار آهنآلات در سکوتی عمیق، داستانهای زیادی برای گفتن دارد؛ از نوسانات نامحسوس قیمتها تا زخمهای پنهان بحران انرژی، و از کمرمقی معاملات بورس کالا تا هشدارهای جدی درباره فروپاشی صادرات. این گزارش، روایتی تازه از وضعیت نهچندان عادی صنعت آهن و فولاد در میانه رکود است. اگر میخواهید بدانید چرا همه چیز در حالت سکون بهسر میبرد، این گزارش را تا انتها بخوانید. شاید پاسخ بسیاری از پرسشها همین حالا در دل همین رکود نهفته باشد.
ثبات قیمتی در میان نوسانات ارزی
در میانه تیرماه، بازارهای مالی کشور، بهویژه ارز و آهنآلات، با وضعیت نسبتاً باثباتی به استقبال هفته جدید رفتند. قیمت دلار آزاد که در هفتههای گذشته مرز روانی ۸۷ هزار تومان را شکست، حالا در محدوده ۸۶،۹۵۰ تومان تثبیت شده و یورو نیز با کمی کاهش در نزدیکی ۱۰۰ هزار تومان معامله میشود. فاصله معنادار میان نرخ ارز بازار آزاد با دلار صرافی ملی (۷۱،۵۰۰ تومان) نشانهای از ادامهدار بودن فضای پرابهام در بازار پول و ارز است؛ شکافی که بیش از هر چیز، انتظارات تورمی و بیاعتمادی به سیگنالهای رسمی را به رخ میکشد.
این شرایط، اثر خود را بر بازار آهن نیز گذاشته؛ بازاری که این روزها گرچه از افت قیمتهای ناگهانی خبری نیست، اما همچنان با تقاضای محدود و رکود معاملاتی دستوپنجه نرم میکند. کف قیمت میلگرد در محدوده ۳۴،۵۰۰ تا ۳۵،۰۰۰ تومان تثبیت شده و نوسانات روزانه چندان چشمگیر نیست. تیرآهن، نبشی و ناودانی نیز در برخی مبادی با افتهای محدود ۲۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی مواجه شدهاند که بیشتر از آنکه نشانه کاهش واقعی هزینهها باشد، حاصل تخفیفهایی برای جذب اندک خریداران سردرگم بازار است.
ورق، آرام اما شکننده!
در بازار ورق نیز تغییرات محدودی به چشم میخورد. قیمت ورق سیاه در بسیاری از مبادی با کاهش ۱۰۰ تا ۹۰۰ تومانی همراه بود، هرچند کارخانههایی مانند اکسین قیمتها را در همان نرخهای قبلی حفظ کردهاند. این ثبات شکننده، در واقع بازتاب فضای بلاتکلیف بازار است. ورقهای روغنی، رنگی و گالوانیزه نیز همچنان با روندی ثابت در حال معامله هستند. بازار پروفیل هم با کاهش ۳۰۰ تا ۵۰۰ تومانی همراه شد و تلاش میکند با سیاستهای قیمتگذاری منعطف، مشتریان محدودی را جذب کند.
نبض بازار آهن در دست تقاضاست، نه تولید!
با ورود به ماههای گرم سال، تقاضای واقعی در بازار به پایینترین حد خود رسیده است. کاهش پروژههای عمرانی، رکود در ساختوساز، و ناتوانی مصرفکننده نهایی در تأمین نقدینگی، موجب شده تا بازار مصرفی کشور صرفاً برای نیازهای اضطراری خود اقدام به خرید کند. در چنین شرایطی، حتی اعلام قیمت آهن آلات از سوی کارخانهها نیز نتوانسته محرکی برای افزایش حجم معاملات باشد؛ بهباور بسیاری از فعالان بازار، این رکود احتمالاً تا پایان تابستان ادامه خواهد داشت. مگر آنکه تغییری ناگهانی در سیاستهای ارزی یا بودجهای دولت ایجاد شود. در کنار رکود بازار، یکی از نگرانیهای جدی فعالان حوزه آهن و فولاد، بحران انرژی و قطعی برق در تابستان است. کارخانهها در شرایطی با سهمیهبندی یا کاهش شدید برق مواجهاند که نهتنها ظرفیت تولید را کاهش میدهد، بلکه هزینههای عملیاتی را بهطور چشمگیری افزایش میدهد. مهندس پورحسینی، کارشناس ارشد حوزه فولاد، در گفتوگویی با یکی از رسانهها، از نبود برنامه مشخص برای مدیریت بحران انرژی در زنجیره فولاد کشور انتقاد کرده و هشدار داده: «نبود پروتکلهای پایدار برای تولید در زمان بحران، ظرفیتهای ما را فرسوده و رقابتپذیریمان را در بازارهای جهانی کاهش داده است.»
چالش صادرات فولاد؛ بازی در زمین مبهم
در ماههای اخیر، یکی از مسیرهای تنفسی صنعت فولاد یعنی صادرات، نیز با چالشهایی جدید مواجه شده است. کاهش تقاضای جهانی، رقابت شدید از سوی تولیدکنندگان منطقه، و محدودیتهای داخلی همچون قطعی انرژی و نوسانات نرخ ارز، باعث شده تا صادرات آهن و فولاد ایران در شرایطی شکننده قرار بگیرد. به گفته محمدرضا بنیاسدی، یکی از صادرکنندگان باسابقه فولاد، «امروز اگرچه بازارهایی برای صادرات وجود دارد، اما ناتوانی در تأمین بهموقع سفارش و نوسانات نرخ ارز، موجب از دست رفتن مشتریان خارجی شده است.» در حالیکه بسیاری از کارخانه های فولادی با ظرفیت کمتر از حد معمول کار میکنند، عرضه محصولات در بورس کالا همچنان ادامه دارد. با اینحال، معاملات با استقبال بالایی مواجه نیست و حجم رقابتها نسبت به ماههای گذشته کاهش یافته است. این روند نشان میدهد که عرضهکنندگان و متولیان بازار بورس کالا، هنوز سیگنال روشنی از نیاز واقعی بازار دریافت نکردهاند یا در انتظار تغییراتی در نرخ پایه هستند تا دوباره معاملات رونق بگیرد.
بازار آهن آلات در انتظار محرک جدی
یکی از گلهمندیهای جدی فعالان بازار، نبود سیاست صنعتی منسجم در کشور است. در حالیکه فولاد بهعنوان صنعتی استراتژیک در اقتصاد کشور شناخته میشود، اما برنامه روشنی برای توسعه متوازن، افزایش بهرهوری و رقابتپذیری آن وجود ندارد. تصمیمگیریهای مقطعی، نبود افق بلندمدت، و دخالتهای ناپایدار در بازار، همگی عواملی هستند که صنعت را در بلاتکلیفی نگه داشتهاند. بسیاری از کارشناسان معتقدند بازنگری در ساختار مدیریت زنجیره فولاد و طراحی یک سیاست صنعتی روشن و یکپارچه، پیشنیاز هرگونه جهش در این حوزه است.
در مجموع، وضعیت فعلی بازار آهن، تصویری از یک رکود کنترلشده اما طولانیمدت را نمایش میدهد. با وجود آنکه قیمتها نوسانات شدیدی را تجربه نمیکنند، اما نبود تقاضای واقعی، مشکلات تأمین انرژی، ضعف صادرات و نبود چشمانداز روشن از سوی دولت، دستبهدست هم دادهاند تا بازار در یک وضعیت تعلیق باقی بماند. در چنین شرایطی، تنها یک محرک جدی، مانند بسته حمایتی واقعی، تغییر در سیاستهای مالی، یا اصلاح رویههای ارزی میتواند بازار را از این رکود مزمن خارج کند.