
چرخش قدرت بازتنظیم جهانی فولاد از شرق آسیا تا آمریکای شمالی
بهگزارش آهن آنلاین؛ در روزهای اخیر، بازار جهانی آهنآلات با تحولات کمسابقهای روبهرو شده؛ از طرح بلندپروازانه ژاپن برای گسترش صنعت فولاد در آمریکا گرفته تا افت چشمگیر صادرات سنگآهن اوکراین و بازگشت تعرفههای سنگین در سیاستگذاریهای ترامپ. همزمان با جابهجایی مراکز قدرت در صنایع فلزی، موجی از عدمتعادل، نااطمینانی و رقابت ژئوپلیتیکی شکل گرفته که ردپای آن را میتوان در زنجیره تأمین جهانی، نوسان قیمتها و مواضع اقتصادی کشورهای بزرگ مشاهده کرد. پرسش این است: صنعت فولاد آینده در دست چه بازیگرانی خواهد بود و سهم بازار آهن آلات چگونه بازتوزیع میشود؟
برنامه بزرگ ژاپنی ها برای تسلط جهانی بر فولاد
نیشیجیما، مدیرعامل شرکت Nippon Steel اعلام کرده که این غول آسیایی قصد دارد در مدت ۳ تا ۵ سال، تولید فولاد در آمریکا را دو برابر کند؛ آنهم از طریق نوسازی کارخانههای US Steel که بهتازگی تملک آن نهایی شده است. برای تحقق این هدف، این شرکت برنامهریزی کرده تا ۱۱ میلیارد دلار در خطوط تولید فرسوده آمریکا سرمایهگذاری کند و فناوریهایی پیشرفته نظیر ورقهای فولادی با عملکرد بالا (برای استفاده در موتورهای خودروهای برقی) را به خطوط تولید ایالات متحده منتقل کند.
این برنامه جاهطلبانه، بخشی از راهبرد بزرگتر Nippon Steel برای افزایش ظرفیت جهانی خود از ۵۸ به ۱۰۰ میلیون تن است. علاوه بر آمریکا، پروژههایی در هند (با همکاری ArcelorMittal)، تایلند و اسلواکی نیز در دستور کار است. تمرکز بر بازارهایی چون هند، آمریکا و اروپا، هم بهمنزله راهبرد رشد و هم مقابله با مازاد تولید چین تعبیر میشود؛ موضوعی که هاشیموتو بهصراحت آن را تهدیدی برای تعادل بازار جهانی میداند.
افول صادرات سنگ آهن اوکراین، نشانهای از ضعف ساختاری است؟
در نقطه مقابل این رشد و سرمایهگذاری، صنعت سنگ آهن اوکراین با چالشهای جدی مواجه شده است. اگرچه در سال ۲۰۲۴ صادرات این کشور با رشد خیرهکننده ۸۹.۹ درصدی به ۳۳.۶۹۹ میلیون تن رسید (بهواسطه باز شدن کریدور دریایی در اوت ۲۰۲۳)، اما در نیمه نخست ۲۰۲۵ شاهد کاهش ۱۱.۹ درصدی در صادرات بودهایم. این افت، بهویژه در سه مقصد اصلی صادراتی یعنی چین، اسلواکی و لهستان مشهود است.
این کاهش، فقط تابع عوامل خارجی نظیر قیمتهای جهانی نیست؛ بلکه ناشی از مشکلات داخلی نظیر عدم بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده (VAT)، افزایش هزینههای لجستیکی و سردرگمیهای سیاستگذاری نیز هست. بهعنوان نمونه، شرکت Ferrexpo بهدلیل بدهی دولت در پرداخت VAT، دو خط تولید پلت خود را تعطیل کرده است. این موضوع نشان میدهد که در غیاب حمایت مؤثر دولتی، حتی صنایع استراتژیکی چون معدن نیز ممکن است تضعیف شده و ارزآوری حیاتی خود را از دست بدهند.
کانادا و زنجیره تأمین در تیررس سیاست های تجاری تهاجمی ترامپ
در سوی دیگر جهان، با بازگشت دونالد ترامپ به عرصه سیاست و اعلام تعرفه ۳۵ درصدی برای واردات از کانادا (و احتمال وضع تعرفههای ۱۵ تا ۲۰ درصدی برای سایر کشورها)، صنعت فولاد آمریکا با موج جدیدی از حمایتگرایی روبهرو شده است. این در حالی است که تعرفه واردات فولاد به آمریکا نیز به ۵۰ درصد افزایش یافته و تولیدکنندگان کانادایی بهشدت نسبت به بستهشدن بازار آمریکا هشدار دادهاند.
در شرایطی که قرارداد USMCA هنوز بهعنوان توافقنامه تجاری سهجانبه میان آمریکا، کانادا و مکزیک برقرار است، اجرای این تعرفهها یک شوک بزرگ برای اقتصاد کانادا و زنجیرههای تأمین منطقهای تلقی میشود. تحلیلگران هشدار دادهاند که ادامه این روند میتواند هزینه تمامشده تولید در صنایع پاییندستی ایالات متحده را نیز افزایش داده و حتی زنجیره تأمین جهانی فلزات و مواد اولیه را مختل کند.
بازارها در تب و تاب زمان
در همین چارچوب، اعلام تعرفه جدید ترامپ بر واردات مس نیز بازارها را به هم ریخته است. در حالیکه تعرفه ۵۰ درصدی بر مس از اول اوت ۲۰۲۵ اجرایی میشود، قیمت آتی این فلز در بورس آمریکا (COMEX) بیش از ۱۲ درصد رشد کرده و به رکورد جدیدی رسیده است. تاجران و تولیدکنندگان بهدنبال انتقال سریع محمولهها به خاک آمریکا هستند تا از تعرفهها در امان بمانند.
این موج خرید اضطراری، منجر به ایجاد حق بیمهای معادل ۲۶۰۰ دلار به ازای هر تن شده که بازار جهانی را با عدم تعادلهای جدیدی مواجه میکند. درحالیکه تحلیلگران هشدار دادهاند که راهاندازی مجدد صنعت تولید مس در آمریکا ممکن است سالها زمان ببرد، به نظر میرسد هدف از این تعرفهها بیشتر جنگ روانی اقتصادی با رقباست تا بازیابی واقعی ظرفیت صنعتی.
بازار جهانی آهن آلات در آستانه یک بازتنظیم جهانی
چه در قالب رشد زیرساختی و فناورانه شرکتهایی مانند Nippon Steel، چه در قالب ضعف ساختاری اقتصادهایی مانند اوکراین، و چه از مسیر تعرفههای تهاجمی دولت ترامپ، جهان فلزات و مواد خام در حال بازتنظیم جدی است. در چنین شرایطی، کشورهایی که ظرفیت سرمایهگذاری بلندمدت، ثبات سیاستگذاری و حضور مؤثر در زنجیرههای جهانی را توأمان دارا هستند، میتوانند جایگاه خود را ارتقاء دهند.
بازار فولاد و سنگ آهن دیگر یک فضای صرفاً صنعتی نیست؛ بلکه صحنهای استراتژیک و ژئوپلیتیکی شده است که آینده آن با تصمیمات سیاسی، جنگ تعرفهها و سیاستهای صنعتی دولتها رقم میخورد. در این نبرد پیچیده، تنها بازیگرانی موفق خواهند بود که بتوانند تعادل میان نوآوری، مزیت رقابتی، دیپلماسی اقتصادی و پایداری داخلی را حفظ کنند.