
شوک جهانی به فولاد دامپینگشده؛ جبههای تازه از نبرد تجاری بین دولتها
بهگزارش آهن آنلاین؛ درحالی که آتش رقابت در بازار جهانی فولاد به اوج خود رسیده، کشورهای قدرتمند و حتی کشورهایی که تا دیروز تنها تاثیرپذیرهای این بازی بودند، با تندی و سرعت بیسابقهای علیه سیل فولاد ارزانقیمت وارداتی موضع گرفتهاند. آنچه اکنون جهان فولاد را در نقطه بحرانی قرار داده، نه فقط تشدید تعرفهها و جنگ تعرفهای، بلکه آغاز یک موج فزاینده حمایتگرایی است که ساختار تجارت جهانی را تا مغز استخوان میلرزاند.
آمریکا: رژه تعرفهها بر ابزار کار آسيا و اروپا
ایالات متحده با پرچم حمایت از کارگرانش، زنگ خطر را با تحقیقات رسمی درباره واردات میلگرد از الجزایر، بلغارستان، مصر و ویتنام به صدا درآورد. گروه اقدام تجاری میلگرد آمریکا مدعی است که این کشورها محصولات خود را با قیمتی پایینتر از ارزش واقعی روانه بازار آمریکا کردهاند؛ ضربهای جبرانناپذیر به تولیدکنندگان و کارگران داخلی که صدای اعتراضشان حالا تا اتاقهای تصمیمگیری وزارت بازرگانی رسیده است. با آغاز این تحقیقات، واردکنندگان در هالهای از بیاطمینانی فرو رفتهاند: آیا این آغاز یک زنجیره جدید از تعرفهها است که نظم قدیمی بازار را زیر و رو خواهد کرد؟
برزیل: ضربات مرگبار فولاد چین و هند
در سوی دیگر کره خاکی، برزیل نیز شمشیر را از رو بسته و مستقیماً به سراغ واردات ورق گرم چین، هند و اندونزی رفته است. صنعت فولاد برزیل سالها زیر سایه سنگین دامپینگ و قیمتگذاری تهاجمی چین نفس کشیده، و اکنون با آشکار شدن آسیبهای وسیع، چارهای جز آغاز تحقیقات گسترده و تدوین تعرفههای ضد دامپینگ پیش روی خود نمیبیند. این واکنش برزیل، پیام روشنی به بازیگران جهانی مخابره میکند: عصر تحمل تمام شده و دوران مقابله جدی آغاز شده است.
چین: ضدحمله تعرفهای به غرب و شرق آسیا
اما غول آسیایی، بیکار ننشسته است. چین، که خود بارها متهم ردیف اول در پروندههای دامپینگ بوده، حالا با تمدید پنج ساله تعرفههای ضد دامپینگ روی واردات فولاد ضدزنگ از اتحادیه اروپا، بریتانیا، کره جنوبی و اندونزی، بهای مقابله را بالا برده است. تعرفههایی که گاهی تا ۱۰۳ درصد قیمت محصول را افزایش میدهد. پیام پکن واضح است: «حمله کنید، اما منتظر ضدحمله ما هم باشید.» وزارت بازرگانی چین هشدار داده که هرگونه لغو این اقدامات، فرصت سوء استفاده مجدد را به رقبای خارجی میدهد و آنها را در جایگاه قربانی نمیپذیرد.
اوکراین: فولاد ترکیه، اسب تروا یا ناجی بازار؟
در آشفتهبازاری که جنگ و بحران، اقتصاد اوکراین را فلج کرده، فولاد ارزان ترکیه نه تنها سهم ۵۱ درصدی، بلکه در برخی محصولات به اشغال ۹۰ درصدی بازار رسیده است! این سهم حیرتانگیز، زنگ نابودی صنعت داخلی را به صدا درآورده و اتحادیههای تولیدکنندگان اوکراینی را به صفآرایی واداشته است؛ صفآرایی علیه وارداتی که نه تنها قیمتشکن، بلکه با مواد اولیه روسی، بار معنایی سیاسی و امنیتی ویژه دارد. حالا «مبداء» کالا به معمای امنیت ملی بدل شده و زمزمههایی از تشدید اقدامات ضد دامپینگ مطابق مدل بروکسل به گوش میرسد. اگر اوکراین دیر بجنبد، آیا چیزی از صنعت بومیاش باقی خواهد ماند یا بازارش به کل به حیاط خلوت رقبای خارجی بدل خواهد شد؟
در پسزمینه این تحولات، واقعیت تلخی رخ مینماید: سقوط مرزهای تجارت آزاد و بازگشت شتابزده به مدلهای حمایتگرایانه. اینک تقریباً هیچ کشوری نیست که آسیبپذیری تولید خود در برابر دامپینگ را انکار کند. آمریکا و اروپا به صراحت از کارزار تعرفهای سخن میگویند، چین ضربه را سختتر جواب میدهد و کشورهای ناامن و درگیر بحران، واردات فولاد را به تهدید امنیت ملی تبدیل کردهاند. این روند، نه تنها ساختار زنجیره تامین جهانی را به هم میریزد، بلکه قدرت چانهزنی کشورهای غیرصنعتی و صادرکنندگان نوظهور را به شدت تضعیف میکند.
آینده زنجیره جهانی فولاد چه میشود؟
آیا این موج جهانی مقابله با دامپینگ به سود صنایع داخلی خواهد بود؟ یا با تکهتکه شدن بازارها، شاهد رشد سرسامآور قیمت نهایی محصولات و محدودیت انتخاب برای مصرفکنندگان خواهیم بود؟ چگونه میتوان بین حمایت از تولید داخلی و رقابتپذیری جهانی توازنی معقول یافت؟
تردیدی نیست که زنجیره فولاد و آهن آلات، موتور محرکه صنایع استراتژیک، ساختمانسازی، حملونقل و بسیاری از بخشهای حیاتی اقتصاد جهان است. اما وقتی سلاح دامپینگ، ابزار مقابله تعرفهای و روحیه انتقامجویانه بیمحابا به میدان آمدهاند، دیگر هیچ قطعیتی برای آینده این صنعت نمیتوان متصور بود.
در حالی که فولادگران جهان سختتر از همیشه برای بقا و سودآوری تلاش میکنند، جنگ پنهان تعرفهها و ضد دامپینگ همچنان دامن بازار را گرفته. در چنین صحنهای، تنها یک چیز قطعی است: بازار فولاد جهان دیگر مثل گذشته نخواهد بود. هر تصمیمی در هر گوشه جهان، تبعاتی دومینویی برای دیگر بازارها دارد و در این بازی بیرحمانه، تولیدکنندگان کوچک و مصرفکنندگان، اغلب نخستین قربانیان خواهند بود. سوت پایان این رقابت هنوز به صدا در نیامده اما نفسها در سینهها حبس است؛ زیرا هیچکس نمیتواند پیشبینی کند فصل آینده فولاد، آرامش خواهد بود یا طوفانی دیگر.