
ظرفیتهای خالی و سرمایههای راکد در صنعت فولاد ایران
به گزارش آهن آنلاین؛ صنعت فولاد، بهعنوان یکی از اساسیترین ارکان اقتصاد صنعتی ایران، در یک وضعیت پیچیده به سر میبرد. بر اساس دادههای منتشر شده، کشور با ۲۰ میلیون تن ظرفیت خالی در تولید فولاد مواجه است. این ظرفیت خالی معادل ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است که بدون استفاده مانده و میتواند تاثیرات عمدهای بر رشد اقتصادی و بهرهوری صنعت فولاد داشته باشد.
مشکل اصلی این رکود در ظرفیت تولید فولاد، موضوع انرژی است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر روند تولید تأثیر گذاشته است. در شرایطی که تولید فولاد کشور به ۳۰ میلیون تن محدود شده و نرخ بهرهبرداری از ظرفیتها به حدود ۶۰ درصد کاهش یافته، بسیاری از کارشناسان نسبت به اثرات بلندمدت این شرایط هشدار دادهاند. در این تحلیل، چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت فولاد و آهن آلات در ایران با تمرکز بر ظرفیتهای خالی، بحران انرژی و ضرورت تکمیل زنجیره ارزش بررسی میشود.
چالش بزرگ: ظرفیتهای خالی و سرمایههای راکد
ظرفیت خالی ۲۰ میلیون تنی در صنعت فولاد، یکی از مهمترین مسائل این حوزه است. این ظرفیت خالی به معنای آن است که حدود ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری انجامشده برای توسعه زیرساختهای فولادی عملاً بدون بازده مانده است. این رقم در شرایطی مطرح میشود که کشور همچنان در تلاش است تا از محل صادرات غیرنفتی درآمدزایی کند.
وجود این ظرفیت خالی، علاوه بر هدررفت منابع، نشاندهنده دو چالش حیاتی است:
- ناکارآمدی در بهرهبرداری از زیرساختهای موجود: با وجود دارا بودن تجهیزات کافی برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال، تولید واقعی به ۳۰ میلیون تن محدود شده است. این سطح از ناکارآمدی نهتنها از بهرهوری پایین حکایت دارد، بلکه قابلیت جذب سرمایهگذاریهای جدید را نیز کاهش میدهد.
- ناترازی انرژی: چالش اصلی که باعث شده این میزان از ظرفیت تولید بدون استفاده باقی بماند، عدم تأمین کافی انرژی (برق و گاز) است. صنعت فولاد بهعنوان یکی از صنایع انرژیبر، به سطح بالایی از تأمین مستمر برق و گاز نیاز دارد و هرگونه اختلال در این بخش، تولید فولاد را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
بحران انرژی؛ عامل اصلی کاهش تولید
در بررسی دلایل اصلی خالی ماندن ظرفیتهای صنعت فولاد، ناترازی انرژی حرف اول را میزند. آمارها نشان میدهد که در کشور ما، نرخ بهرهبرداری از ظرفیت تولید فولاد به حدود ۶۰ درصد رسیده است، در حالی که میانگین این نرخ در سطح جهانی بیش از ۸۰ درصد است. این موضوع مستقیماً به کاهش دسترسی به منابع انرژی بازمیگردد.
در سال گذشته، برخی مجموعههای فولادی، از جمله بزرگترین تولیدکنندگان، تنها توانستهاند حدود ۷۵ درصد از ظرفیت واقعی خود استفاده کنند و بخش عمدهای از تولید را به دلیل کمبود انرژی از دست دادهاند. رقابت جهانی برای تصاحب بازارهای صادراتی فولاد، نیازمند تولید با حداکثر ظرفیت و بهرهوری بالا است، اما وضعیت کنونی این امکان را محدود کرده است.
از سوی دیگر، تغییرات در بازار داخلی، از جمله کاهش قیمتها یا تقاضای کمتر، در کنار ناترازی انرژی، باعث شده است که توان تولیدی کاهش یابد و بخشی از ظرفیتها غیرفعال باقی بمانند. اگر این روند ادامه یابد، ممکن است بخشی از سرمایهگذاریهای انجامشده بهطور کامل بلااستفاده و یا فرسوده شوند.
صادرات، فرصت از دست رفته؟
بررسیها نشان میدهند که در جریان پنج سال گذشته، صنعت فولاد ایران توانسته است ظرفیت صادرات خود را به سطح ۱۰ میلیارد دلار افزایش دهد. با این حال، سال گذشته آمار صادرات فولاد به ۶.۶ میلیارد دلار کاهش یافته که نسبت به سال قبل حدود ۱۳ درصد افت داشته است. این کاهش ــ عمدتاً در بخش فولاد میانی با افتی ۲۶ درصدی ــ بیانگر دشواریهای تولید و کمبود منابع انرژی است.
این ارقام در حالی مطرح میشود که تولیدکنندگان فولاد ظرفیتهای مناسبی برای گسترش حضور در بازارهای بینالمللی دارند. با قیمت تمامشده پایینتر نسبت به برخی کشورها، فولاد ایران میتواند در بسیاری از بازارها رقابتپذیر باشد. با این حال، چالش انرژی و کمبود زیرساختهای صادراتی همچنان بهعنوان مانعی مهم سد راه این صنعت است.
ضرورت احداث نیروگاههای اختصاصی فولاد
برای غلبه بر بحران انرژی، راهکارهایی عملی ارائه شدهاند که مهمترین آنها احداث نیروگاههای اختصاصی در مجتمعهای فولادی است. بسیاری از تولیدکنندگان صنعت فولاد، مانند برخی مجموعههای بزرگ کشور، برنامههایی برای راهاندازی نیروگاههای سیکل ترکیبی و خورشیدی را در دست دارند.
با احداث این نیروگاهها، نهتنها تأمین انرژی کارخانهها تضمین میشود، بلکه بخشی از مشکلات مربوط به ناترازی انرژی ملی نیز کاهش مییابد. بهعنوان نمونه، برنامه احداث نیروگاه خورشیدی با ظرفیت ۶۰۰ مگاواتی، در کنار نیروگاههای سیکل ترکیبی ۵۲۰ مگاواتی، میتواند گام مؤثری در کاهش وابستگی به شبکه برق کشور باشد.
از سوی دیگر، استفاده از فناوریهای جدید مانند ذخیرهسازی گاز و تولید آهن اسفنجی سرد، میتواند تحول قابلتوجهی در کاهش اتلاف انرژی و افزایش نرخ بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید ایجاد کند.
اهمیت تکمیل زنجیره ارزش در فولاد
یکی از ضعفهای عمده صنعت فولاد ایران در سالهای اخیر، نبود زنجیره ارزش کامل و تمرکز بر صادرات مواد اولیه یا محصولات نیمهتمام بوده است. ایجاد ارزش افزوده در محصولات فولادی نهتنها میتواند سودآوری بیشتری ایجاد کند، بلکه فرصتهای شغلی جدیدی نیز برای کشور به ارمغان میآورد.
در حال حاضر، تکمیل زنجیره ارزش نیازمند سرمایهگذاری در صنایع پاییندستی مانند ورقهای خاص، لولهها، پروفیل و محصولاتی است که در صنایع خودروسازی، ساختمانی و دیگر صنایع کاربرد دارند. همچنین، باید از فرصتهای صادراتی ایجادشده در بازارهای همسایه، مانند کشورهای آسیای میانه، آفریقا و خاورمیانه، حداکثر استفاده را برد.
چشمانداز روشن یا مبهم
چشمانداز ۱۴۰۴ برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد، نشاندهنده ظرفیت بزرگ صنعت فولاد کشور است. با این حال، تحقق این هدف نیازمند برطرف شدن چندین چالش کلیدی است:
- تامین پایدار انرژی: اولویت اول برای رشد صنعت فولاد، تضمین تامین برق و گاز کافی برای استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود است. بدون حل بحران انرژی، حتی ظرفیتهای کنونی نیز از دست خواهد رفت.
- سرمایهگذاری در زیرساختها: علاوه بر نیروگاههای جدید و فناوریهای ذخیرهسازی انرژی، دولت و بخش خصوصی باید در توسعه حملونقل و زیرساختهای لجستیکی، مانند بنادر، راهآهن و شبکه توزیع داخلی، سرمایهگذاری کنند.
- تقویت صادرات و رقابتپذیری جهانی: بازاریابی هدفمند، انعطاف در سیاستهای قیمتگذاری و همکاری با شرکای بینالمللی، عوامل کلیدی برای افزایش سهم فولاد ایران در بازارهای جهانی هستند.
- حمایت از صنایع پاییندستی: ایجاد ارزش افزوده در زنجیره فولاد باید بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی صنعت در نظر گرفته شود تا ضمن افزایش سودآوری، وابستگی به صادرات مواد اولیه کاهش یابد.
حاصل آنکه صنعت فولاد ایران با ظرفیت تولیدی بالا و سرمایهگذاریهای انجامشده، یکی از محورهای بالقوه رشد اقتصادی به شمار میآید. با این حال، وجود ۲۰ میلیون تن ظرفیت خالی، کاهش صادرات و بحران انرژی، چشمانداز این صنعت را با ابهاماتی همراه کرده است.
با توجه به شرایط فعلی، افزایش بهرهوری، تکمیل زنجیره ارزش و سرمایهگذاری در تولید انرژیهای جدید، میتواند راهگشای عبور از این بحران باشد. در غیر این صورت، نهتنها بخش قابلتوجهی از ظرفیتهای کنونی به هدر خواهد رفت، بلکه فرصتهای رقابتپذیری در بازارهای جهانی نیز از دست خواهد رفت. ایران با دارا بودن یکی از بزرگترین ذخایر سنگ آهن و سرمایه انسانی توانمند، میتواند در صورت رفع این موانع به یکی از بازیگران تأثیرگذار در صنعت فولاد جهانی تبدیل شود.