
بازار آهن آلات زنجیرشده به دور پنجم مذاکرات؟
به گزارش آهن آنلاین؛ دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا که اخیراً در پایتخت عمان برگزار شد، سیگنالهایی متفاوت و البته پیچیدهتر نسبت به مراحل پیشین مخابره کرد. برخلاف سه دور گذشته که بیشتر به سنجش فضا اختصاص داشت، این مرحله از گفتوگوها با صراحت، جزئیات بیشتر و در عین حال با لحنی جدیتر از سوی هر دو طرف همراه بود. همین فضای متفاوت، توجه تحلیلگران سیاسی و اقتصادی را به خود جلب کرده و موجب شده تا چشمانداز جدیدی برای بازارهای مالی و کالایی کشور، بهویژه بازار آهن و فولاد، ترسیم شود.
تحلیل فضای مذاکرات؛ از پالسهای مثبت تا چالش های باقی مانده
اظهارات مقامات رسمی دو کشور نشان میدهد که علیرغم باقی ماندن اختلافات مهم بهویژه در مسئله غنیسازی، دو طرف تمایل دارند مسیر دیپلماسی را ادامه دهند. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، صراحتاً اعلام کرده که اصل غنیسازی برای ایران خط قرمز محسوب میشود و با تأکید بر اینکه این موضوع قابل مصالحه نیست، افزود که آمریکا نیز این واقعیت را پذیرفته است. از سوی دیگر، سخنگوی وزارت خارجه ایران، مذاکرات اخیر را سخت اما مفید توصیف کرده و از درک بهتر مواضع طرفین سخن گفته است.
در همین حال، خبرگزاری رویترز از قول یک مقام ارشد دولت آمریکا اعلام کرده که توافق شده گفتوگوها ادامه یابد، و قرار است این روند با تمرکز بر مسائل فنی پیگیری شود. حتی برخی منابع غربی از جمله خبرنگار والاستریت ژورنال، سخنان وزیر خارجه ایران را نشانهای از بیشترین میزان انعطاف از سوی تهران ارزیابی کردهاند.
با این حال، فضای مذاکرات کاملاً خالی از تنش نبود. گزارشهایی از تهدید ضمنی نماینده آمریکا مبنی بر خروج از مذاکرات در صورت نرسیدن به نتیجه مشخص منتشر شد؛ تهدیدی که ظاهراً در واکنش به باقیماندن اختلافات بنیادین بر سر محور غنیسازی و زمانبندی گامهای بعدی بیان شده است. همین مسئله باعث شد تا تیم ایرانی نیز آمادگی خود را برای ترک میز مذاکره در صورت پافشاری طرف مقابل اعلام کند.
بازتاب مذاکرات در بازار آهن و فولاد؛ میان هیجان و تعادل
بازار آهن و فولاد نیز بلافاصله به این تحولات دیپلماتیک واکنش نشان داد. در هفته گذشته، انتشار سیگنالهای منفی از مذاکرات باعث افزایش هیجانی قیمتها در بازار شد. نرخ ارز تا مرز ۸۶ هزار تومان پیش رفت و در پی آن، برخی از محصولات فولادی از جمله قیمت میلگرد حدود ۵۰۰ تومان رشد داشت. اما با فروکش کردن فضای هیجانی و ارسال پیامهای مثبت از سوی دو طرف، نرخ ارز مجدداً به کانال ۸۲ هزار تومان عقبنشینی کرد و بهتبع آن، قیمت محصولات فولادی نیز تا حدی اصلاح شد.

در همین راستا، گزارشها از بازار نشان میدهد که برخی کارخانهها قیمت میلگرد را کاهش دادهاند، در حالیکه برخی دیگر نرخها را بدون تغییر نگه داشتهاند. در خصوص تیرآهن نیز شاهد ثبات در عمده کارخانهها بودیم، اگرچه برخی افزایش قیمت ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی اعمال کردهاند. همچنین، انواع ورق فولادی از جمله ورق سیاه ST37 و ST52 نیز طی روزهای اخیر در بیشتر کارخانهها با ثبات قیمت همراه بودند که این موضوع نشانهای از بازگشت آرامش نسبی به بازار تلقی میشود.

نقش عوامل مؤثر داخلی؛ از محدودیت برق تا چشم انداز عرضه
در کنار تحولات سیاسی و مذاکراتی، بازار آهن و فولاد همچنان تحت تأثیر عوامل داخلی متعددی قرار دارد. یکی از اصلیترین این عوامل، محدودیتهای برقی است که بهویژه در تابستان با کاهش ظرفیت تولید همراه میشود. این موضوع، ضمن تأثیر بر عرضه محصولات، میتواند در مقاطع خاص باعث افزایش قیمتها شود.
از سوی دیگر، تحلیلگران معتقدند که در حال حاضر قیمتها در بازار آهن، با توجه به مؤلفههای اثرگذار، فاقد حباب هستند. یعنی سطح فعلی قیمتها متناسب با وضعیت عرضه و تقاضا، نرخ ارز و شرایط کلی بازار تعیین شده و تا زمانیکه شوک جدیدی به بازار وارد نشود، بعید است شاهد اصلاحات شدید قیمتی باشیم.
آیا می توان اذعان داشت مذاکرات، محرک اصلی بازار آهن است؟
با توجه به دادههای موجود، میتوان گفت که روند مذاکرات ایران و آمریکا همچنان یکی از عوامل کلیدی و تعیینکننده در نوسانات بازار آهن آلات و فولاد به شمار میرود. نوع موضعگیری طرفین، ارسال سیگنالهای مثبت یا منفی، و حتی جزئیترین تغییر در مسیر گفتوگوها، تأثیر مستقیمی بر نرخ ارز و در پی آن، قیمت محصولات فولادی دارد.
با این حال، نباید فراموش کرد که بازار فولاد ایران تنها تحتتأثیر تحولات دیپلماتیک نیست. محدودیتهای زیرساختی، سیاستهای صادراتی و وارداتی، نوسانات بورس کالا، و تغییرات سیاست ارزی از دیگر مؤلفههایی هستند که باید در کنار روند مذاکرات در تحلیل چشمانداز این بازار مورد توجه قرار گیرند.
در نهایت، اگرچه دور چهارم مذاکرات مسقط در فضایی جدیتر و صریحتر برگزار شد و برخی گمانهزنیها از احتمال ادامه گفتوگوها در بازه زمانی کوتاهمدت خبر میدهند، اما پیچیدگی موضوعات، زمانبر بودن فرآیند تفاهم، و باقی ماندن اختلافات بنیادین، نشان میدهد که نباید انتظار داشت بهسرعت ثبات یا جهش خاصی در بازار شکل گیرد. با این حال، ادامه مسیر مذاکره، در صورت حفظ روند فعلی، میتواند به یکی از فاکتورهای اطمینانبخش در بازارهای مالی و کالایی بدل شود؛ البته به شرط آنکه سایر عوامل داخلی نیز در مسیر درستی مدیریت شوند.